بطلان امی بودن میرزا بهاء

  • 1392/02/05 - 21:56
وقتی از خود حسینعلی نوری پیامبر بهائیان می پرسیم که استاد تو کیست و در کدام مکتب درس خواندی؟ در جواب ادعای امی بودن می کند و می گوید: من پیش کسی از مردم تحصیل علم نکرده و به مدرسه ای نرفتم سوال کنید از مردم آن شهری که در آنجا بودم تا بدانید که من دروغگو نیستم.
baha

جناب میرزا در صفحه پنجم کتاب ایقان گوید، چنانچه تفصیل آن در اکثر کتب مشهوره ثبت شده و البته به نظر عالی رسیده یا میرسد.
پس معلوم می شود جناب میرزا اکثر کتب مشهوره را مطالعه کرده و دیده بودند که این مطلب را به آنها نسبت داده اند.
و در صفحه (8س14) گوید: و علامتی از برای ظهور بعد ذکر می فرمودند چنانچه در همه کتب مسطور است.
و در صفحه (11س6) گوید: چنانچه اسم و رسم جمیع در کتب مذکور است و از اکثر آیات و اخبار مستفاد می شود.
و در صفحه (20س6) گوید: اینست که در روایات و احادیث جمیع این مضامین هست.
پس جناب میرزا اکثر کتب متداوله را دیده و مخصوصا از اخبار و روایات و احدیث آگاه بوده است.
و در صفحه (73) گوید: و در جمیع کتب و الواح و صحائف... چنانچه در مقام دیگر در انجیل مسطور است.
از امثال این عبارت نیز معلوم می شود که: جناب میرزا از کتب دینی گذشته (کتب عهد جدید و عتیق و کتب پارسیان و دیگران) اطلاع داشته و همه آنها را مطالعه کرده است.
و در صفحه (84) گوید: اگر چه شرح نزول این آیه را علمای تفسیر مختلف ذکر نموده اند لیکن بر مقصود...الخ.
معلوم می شود جناب میرزا بر کتب تفسیر هم مراجعه نموده و در این قسمت نیز اطلاعاتی بدست آورده بود.
و در صفحه (97) گوید: مثلا در ماده ی نحاسی ملاحظه فرمائید که اگر در معدن خود از غلبه یبوست محفوظ بماند در مدت هفتاد سنه به مقام ذهبی می رسد اگر چه بعضی خود نحاس را ذهب می دانند که به واسطه ی غلبه یبوست مریض شده و به مقام خود نرسیده.
معلوم می شود جناب میرزا (طوری که بعضی ها هم نوشته اند) از علوم کیمیا نیز اطلاعاتی بدست آورده بود.
و در صفحه (112) گوید: باری کتب عربیه او بدست نیفتاد تا اینکه شخصی روزی ذکر نمود که کتابی از ایشان که مسمی با رشاد العوام است در این بلد یافت می شود... این کتاب را طلب نموده چند روز معدود نزد بنده بود گویا دو مرتبه در او ملاحظه شد از قضا مرتبه ثانی جائی آمد که حکایت معراج سید لولاک بود ملاحظه شد که قریب بیست علم او ازید شرط معرفت معراج نوشته اند.
نمی دانم جناب میرزا که پیش از دعوی مقام نبوت کتاب ارشاد العوام را (آنهم به قصد تحقیق و انتقاد) مطالعه می نمود، چگونه یک مرتبه همه آنها را فراموش کرده و می گوید: من درسی نخوانده و به مدرسه نرفته و تحصیل علمی نکرده و امی هستم!
و شگفت انگیزتر عبارت عبدالبهاء است ( مفاوضات ص21س6) که می گوید: پدرشان از وزرا بود نه از علماء و در نزد جمیع اهالی ایران مسلم که در مدرسه علمی نیاموختند و با علماء و فضلاء معاشرت ننمودند.
اولا: از این جناب وزیر اسمی در قاموس وزرای ایران برده نشده است و البته باید گفت این قسمت تقصیر و کوتاهی مورخین است. و ثانیا: آقا زاده جناب وزیر چطور شده است که درسی نخوانده و تحصیل علم و کمالی ننموده است. و ثالثا: چطوری بوده است که جناب وزیر هیچ گونه با فضلاء و دانشمندان معاشرت و رفت و آمدی نداشته است. و رابعا: اگر قول اهالی ایران (نویسندگان و مورخین و دیگران) را می پذیرید: همه می گویند جناب میرزا پیوسته با فضلاء و عرفاء و دانشمندان نشست و برخاست می کرد ما بی طرف هستیم، شما می دانید و آنها.
و در نقطة الکاف (ص239س11) می گوید: اخوی حضرت ازل آدمی هستند با کمال و در علم توحید در نهایت مسلط وصاحب اخلاق حمیده و صفات پسندیده ملقب به لقب بهاء.
از این عبارات که نوشته ی یکی از معاصرین و دوستان میرزا است، معلوم می شود که: ایشان در علم عرفان و توحید مسلط بودند.
و بهاء در مبین (ص89س14) گوید: ما قرئت ما عندالناس من العلوم و ما دخلت المدارس فاسئل المدینة التی کنت فیها لتوقن بانی لست من الکاذبین- من پیش کسی از مردم تحصیل علم نکرده و به مدرسه ای نرفتم سوال کنید از مردم آن شهری که در آنجا بودم تا بدانید که من دروغگو نیستم.
متاسفانه ما به واسطه ی فاصله و تاخیر زمان نمی توانیم این موضوع را از معاصرین و هموطنان جناب میرزا تحقیق کنیم، ولی این اندازه از نوشته های خود میرزا و پیروانش می فهمیم که: ایشان در آن ایامی که بابی شدند می توانستند بنویسند و بخوانند و هم در نتیجه ی معاشرت و مصاحبت با عرفاء و فضلاء مطالب کلی از فلسفه و عرفان و علوم ادیان را به خوبی یاد گرفته بودند، و پس از بابی شدن هم چون پیوسته با سران و دانشمندان شیخیه و بابیه مانوس و مصاحب شده است: به کلیات مطالب شیخیه و تاویلات و بافندگی های سید باب خوب آشنا شده و حتی در عداد مبلغین و مروجین مسلک سید باب به شمار آمده است.
آری میرزا به اندازه ای در فرا گرفتن مطالب باب جدیت و اهتمام نموده است که در مدت قلیل توانسته است سوره ی اذا وقعت را برای رفع اختلاف در بدشت خوانده  طبق دلخواه و مسلک آن روز خود تفسیر و تاویل نموده و حاضرین را ساکت و ملزم نماید.
و سپس که خود را بیش از پیش نیازمند و محتاج به فرا گرفتن علوم متداوله و مخصوصا علم عرفان دیده، به سوی سلیمانیه حرکت کرده و به نام درویش محمد دو سال تمام با کمال مراقبت مطالب کلی عرفانی را فرا گرفته و به بغداد مراجعت نموده و کتاب ایقان را روی همان  اطلاعات فرا گرفته ی خود تالیف نموده است.
و مخصوصا از کتاب ایقان معلوم است که: میرزا هنگام تالیف این کتاب هیچ گونه از ادبیات عرب (نحو و صرف و معانی و بیان) اطلاعی نداشته و در هر کجای آن که جمله ی عربی نوشته است، مغلوط و مخالف قواعد عربیست اینست که در چاپ های بعد آن مجبور شده اند که آن اغلاط را تصحیح و جملات عربی آنرا بکلی تغییر و تعویض نمایند، واین قسمت را در آخر کتاب (تحت عنوان ایقان) ملاحظه خواهید فرمود.
و مخصوصا این تصحیح و تغییر عبارات عربی، برهان بزرگ و دلیل مهمی است بر اشتباه و خطاهای میرزا که خودشان هم متوجه شده و نتوانسته اند پرده روی آنها بکشند.
آری ما می گوئیم: اگر دعوت سری و نبوت باطنی میرزا در سال (1269) بوده است، پس کتاب ایقان را در زمان نبوت نوشته است، و چون طبق اظهار خودش تحصیل نکرده بود، قهرا کلمات ایقان و مخصوصا جملات عربی آن که به صورت آیات نوشته شده است از جانب خدای متعال است و در این صورت چگونه توانسته اند در چاپ های متاخر آن جملات عربی را طبق قواعد ادبی تغییر و تصحیح نمایند.
و ظاهرا هنوز موفق نشده اند که: کتاب بدیع را نیز در مرتبه دوم چاپ کرده و اغلاط بی شمار آنرا نیز تصحیح و تغییر بدهند.
و ما بیش از این اندازه اطلاعی در دست نداشته و در پیرامون تحصیلات جناب میرزا نمی توانیم چیزی بنویسیم.
جناب میرزا نسبت به علوم ظاهری دعوی بی سوادی و بی اطلاعی می کند، ولی نسبت به معارف و علوم باطنی دعوی اعلمیت و برتری کرده است. (1)

 

1- محاکمه و بررسی باب و بهاء صفحه ی 128 تا 132
 

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.