نقد جزوه عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهداء (قسمت دوم)

  • 1403/05/18 - 09:28
سیره دائمی معصومین علیهم‌السلام هنگام فوتِ یکی از عزیزانشان، عزاداری بر آن فرد بوده، به‌گونه‌ای که رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله زنان مدینه را ترغیب کردند که بر شهادت حضرت حمزه علیه‌السلام عزاداری کنند.
عاشورا

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گریستن برای درگذشتگان و عزاداری بر ایشان امری برخواسته از احساس است و هر مصیبت‌زده‌ای را به سمت خود می‌کشاند. رسول گرامی اسلام حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله چنین امری را سزاوار و شایسته دانسته و بر گریه‌ کردن توصیه می‌فرمود و خود ایشان نیز برای ازدست‌دادن عزیزانش، اشک و گریه کرده‌ است.

محمدحسن وکیلی در راستای توجیه حالات وجد و سرور «جلال‌الدین محمد بلخی» و «سیدهاشم حداد» در روز عاشورا مقاله‌ای نوشته و در آن مقاله توجیهاتی را ذکر کرده که در پی می آید. ایشان در این رابطه می‌نویسند: «در روایات فراوانی از ائمه علیهم‌السلام این مضمون وارد شده است که مؤمن در هنگام مرگ بسیار مسرور و شادمان می‌گردد... اگر این مرگ، شهادت باشد، در هنگام شهادت فرح و سروری بیشتر یافته و ملائکه الهی از او بیشتر پذیرائی می‌نمایند و ثواب‌های مخصوصی برای او مهیا شده است... مسلّماً این فرح در وجود مقدس حضرت اباعبدالله علیه‌السلام که سید و سالار شهیدانند و در اهل‌بیت و أصحاب آن حضرت علیهم‌السلام در روز عاشورا به بالاترین وجه موجود بوده است». [1]

آقای وکیلی خواسته است از حالت سروری که مؤمنین و حضرات معصومین علیهم‌السلام در حالت قبض روح برای آنها حاصل می‌شود این نتیجه را استنباط کند  که سرور و خوشحالی بازماندگان بعد از مرگ آنها، اشکال ندارد و امری مطلوب است و با استنباط چنین نتیجه‌ای،  تلاش کرده تا توجیهی بر حالت وجد و سرور افرادی؛ همچون جلال‌الدین محمد بلخی و دیگر افراد عارف مسلک در روز عاشورا بیان کند.

اولین سؤالی که به ذهن می‌آید این است که حضرات معصومین علیهم‌السلام بیشتر از ایشان به مطالب پیش‌گفته[حالت سرور شهدا و مؤمنین در هنگام قبض روح] آگاه بودند؛ پس چرا آنها هیچ‌گاه در هنگام ازدست‌ دادن عزیزان خویش به‌جای اشک و عزاداری به سرور و خوشحالی نپرداختند؟

خوب است که به سیره مستمره حضرات معصومین علیهم‌السلام نگاهی انداخته تا روشن شود که این‌گونه توجیهات از منظر مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام پذیرفته نیستند. طبق تحلیلی که آقای وکیلی بیان داشته‌اند، پس گریه‌های رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بر افرادی؛ همچون عبدالمطلب[2]، ابوطالب[3]، فاطمه بنت اسد[4]، جناب حمزه (شهید در میدان غزوه تبوک)[5] و...را چگونه باید توجیه کرد. یا باید بگوییم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و حضرات معصومین علیهم‌السلام علم به سرور و خوشحالی این افراد در هنگام مرگ و شهادت نداشته‌اند؛ که این‌گونه سخن‌ گفتن نشانه بی‌بصیرتی و عدم معرفت به مقام شامخ حضرات معصومین علیهم‌السلام است. یا باید بگوییم که در فرهنگ حضرات معصومین علیهم‌السلام این گونه توجیهات جایی نداشته و آنها هم مانند دیگر انسان‌ها در زندگی خویش از این‌ مصیبت‌ها دچار حالت حزن و اندوه می‌شدند و بهترین دلیل بر این نکته، سخن رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله در برابر پرسش یاران است که از علت گریه پیامبر بر افراد مرده جویا شده بودند که در پاسخ چنین فرمودند: «تدمع العینان و یحزن القلب و لانقول مایسخط الربّ»؛ [6] اشک چشم جاری می‌شود و دل غمگین می‌گردد، ولی سخنی که خدا را به سخط و غضب آورد بر لب نمی‌آورم».

پی‌نوشت:
[1]. وکیلی، محمدحسن، جزوه عاشورا روز حزن یا سرور سیدالشهدا علیه‌السلام، سه‌شنبه ۴ محرم ۱۴۳۶، ص ۵.
[2]. ابن‌جوزی، یوسف، تذکرة الخواص، ص۷.
[3].ابن‌سعد بغدادی، محمد بن سعد، طبقات‌الکبری، ج۱، ص۱۲۳.
[4]. طبری، احمد بن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی‌القربی، ص۵۶.
[5]. نورالدین حلبی، علی بن ابراهیم، السیره الحلبیه، ج۲، ص۲۴۷.
[6]. ابن‌عبد ربه اندلسی، احمد بن محمد، العقد الفرید، ج۳، ص۱۹.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.