تناقضات وهابیت / افراط و تفریط در مقابل فجور

  • 1402/11/08 - 10:56

وهابیان در بسیاری از مسائل، عقایدی متناقض دارند؛ از جمله آن عقاید، افراط و تفریط در مقابله با دو گروه است که هر دو را گمراه می‌دانند؛ برخورد آنان با مسلمانان گمراه (به زعم خود) دستور به قتل و مصادره اموال آنان است و برخورد آنان نسبت به حاکمان جائر، تبعیت از آنان و عدم قیام علیه آنان است.

علمای وهابی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت، در قرن دوازدهم، در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. آنان با ادعای پیروی از مکتب احمد بن حنبل، می‌کوشند خود را از اهل‌سنت نشان دهند. آنان در بسیاری از مسائل، نه تنها با همه مسلمانان، بلکه با رهبران اصلی خود نیز مخالفت کرده‌اند و دیدگاهی کاملاً ابداعی برگزیده‌اند 

یکی از عقاید متناقض وهابیت، اهمیت دادن به جهاد با مشرکین -مخصوصاً مسلمانانی که وهابیت آنان را مشرک می‌پندارند- به صورت افراطی، در کنار اعتقاد به تبعیت محض از حاکم فاجر و عدم قیام و جهاد علیه اوست؛ وهابیون با افراط در مسئله تکفیر و مشرک دانستن مسلمانانی که اعتقاد به شفاعت، توسل، استغاثه و... دارند و راهکار آنان در مقابل کسانی که آنان را تکفیر می‌کنند، حلال بودن قتل و گرفتن اموال آنان است؛ محمد بن عبدالوهاب، برخی را کافر مرتد خوانده و می‌نویسد: «اگر توبه نکردند، کشتنشان واجب است».[1]

وی می‌نویسد: «از مطالب گذشته ثابت شد کسانی که به توحید ربوبی اقرار می‌کند، این عمل آنان را به اسلام داخل نمی‌کند اگر قصدشان شفاعت خواستن از ملائکه، انبیاء و اولیاء باشد و به وسیله آنان به خداوند تقرب بجویند؛ این افراد خونشان حلال (هدر) است و اموالشان باید مصادره شود».[2]

وهابیت با این فتاوای سخت‌گیرانه نسبت به مسلمانان با عقایدی مخالف نظر وهابی‌ها، فتوای ضد عقل و مخالف قرآن[3] نیز داشته که نماز خواندن پشت سر هر امامی (حاکمی) را درست می‌شمارند، چه مؤمن باشد و چه فاسق. اطاعت از او و تبعیت از او را واجب دانسته و خروج علیه او را حرام می‌دانند.

در کتب بزرگان وهابی آمده است که جهاد همراه هر امام، عادل باشد یا فاجر را معتقدیم و وجوب فرمانبرداری و اطاعت امام مسلمین، عادل یا فاجر آنان را معتقدیم.[4] محمد بن عبدالوهاب می‌نویسد: «معتقدم وجوب فرمانبرداری و اطاعت امام مسلمین، عادل آنها یا فاجر آنان ... و کسی که متولی خلافت شده است و مردم بر او اجماع کرده و به او راضی شده‌اند یا بر آنان به وسیله شمشیر (جنگ) غلبه کرده است تا اینکه خلیفه شده، اطاعتش واجب است و قیام علیه او حرام است».[5]

این دو اعتقاد که در یکی افراط و در دیگری تفریط مشاهده می‌شود، ازجمله عقاید متناقض وهابیت است که مسلمانان را به گمان مشرک شدن می‌کشند، در حالی که حق قیام علیه حاکم فاجر را ندارند. ظلم حاکم جائر و اثر مخرب وی بر زندگی مسلمانان، بسیار شدیدتر از عقیده مسلمانان -اگرچه مشرکانه خوانده شود- است. همین عقاید است که باعث می‌شود نتوانند علیه فرزند پادشاه عربستان چیزی بگویند، در حالی که ادعای آنان این است که مخالف فحشایی که رخ می‌دهد هستند.

پی‌نوشت:
[1]. فتاوى ومسائل، محمد بن عبدالوهاب، ص25.
[2]. الرسائل الشخصية، محمد بن عبدالوهاب، ص154. «وعرفت أن إقرارهم بتوحيد الربوبية لم يدخلهم فی الإسلام، وأن قصدهم الملائكة والأنبياء والأولياء يريدون شفاعتهم، والتقرب إلى الله تعالى بهم، هو الذی أحل دماءهم وأموالهم».
[3]. «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ»؛[هود/113] «و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب می‌شود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمی‌شوید!» در روايات مى‌خوانيم كه مودّت و محبّت به ظالم و اطاعت از او، از مصاديق ركون به ظالم محسوب مى‌شود.
[4]. الهدیة السنیه والتحفة الوهابیة النجدیة، سلیمان بن سحمان نجدی، ص98.
[5]. الاصول الایمان، محمد بن عبدالوهاب، ص15. «وأرى الجهاد ماضياً مع كل إمام براً كان أم فاجراً، وصلاة الجماعة خلفهم جائزة والجهاد ماضٍ منذ بعث اللَّه محمدا ص إِلى أن يقاتل آخر هذه الأمة الدجالَ؛ ... وأرى وجوب السمع والطاعة لأئمة المسلمين؛ برهم وفاجرهم مما لم يأمروا بمعصية اللَّه. ومَنْ ولي الخلافة واجتمع عليه الناس ورضوا به أو غلبهم بسيفه حتى صار خليفة وجبت طاعته وحَرمَ الخروج عليه».

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.