خدا باوران چرا برای مریضی به مساجد نمیروند؟
آتئیستها با مسخره کردن اعتقاد متدینین، میگویند اگر دین بر علم برتری دارد، در زمان مریضی نزد دکتر نروید بلکه به معابد و زیارتگاهها بروید. باید به آنان گفت که فرد متدین در زمان مریضی، نزد پزشک رفته و در ضمن، صدقه هم میدهد و با دعا کردن، از خداوند درخواست شفا میکند؛ قرار نیست دعا و توسل، جای دارو و درمان را بگیرد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مخالفین خدا و ادیان الهی، با طعنه خطاب به دینداران میگویند اگر واقعاً برای دین و خدا بیشتر از علم ارزش قائل هستید دفعه بعد که مریض شدید، به جای بیمارستان، به معابد، حرمها و کلیساها مراجعه کنید!
گویندگان این کلام، گمان کردهاند تناقضی در اعتقادات دینداران پیدا کردهاند؛ در حالی که متدینین در زمان مریضی، به پزشک مراجعه میکنند، (که روش عقلایی و مورد پذیرش دین است که باید به متخصص رجوع کرد) در ضمن با صدقه دادن و دعا کردن نیز از خداوند درخواست شفا میکنند؛ قرار نیست دعا و توسل، جای دارو و درمان را بگیرد و اهلبیت علیهمالسلام ضمن سفارش به ذکر و دعا، بر مراقبت از سلامت بدن و مراجعه به پزشک در هنگام بیماری تأکید کردهاند.
پس از ضربت خوردن امیرالمؤمنین علیهالسلام پیشنهاد دادند که طبیب بیاورند. در میان اطباء معروف آن روز، «اثیر بن عمرو هانی سلونی» از همه مشهورتر و صاحب کرسی و مذهب او یهودی بود. او را آوردند و امام هم مخالفت نکرد؛ یعنی از علم و تخصص باید استفاده کرد، هر جا و توسط هر کسی که باشد. (آنگونه که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به طبیب یهودی در مدینه، اجازه باز کردن مطب داد). طبیب گفت: گوسفند ماده بیاورید. آوردند و به دستور طبیب، آن گوسفند را ذبح کردند. طبیب شُش گوسفند را گرفت و گرم بر روی زخم گذاشت و با فشار در آن دمید تا آنکه شُش در زخم سر امام علی علیه السلام فرو رفت، کمی صبر کرد و آن را بیرون آورد، دید که زهر به مغز سر رسید، گفت: کار از تدبیر ما بیرون است؛[1] بنابراین مشخص میگردد که خود اهلبیت علیهمالسلام هم با مراجعه به پزشک یا حضور پزشک نزد آنان، مشکلی نداشتند.
حرم اهلبیت علیهمالسلام و مجالس شادی و عزای آنان نیز دارای فضائل و برکاتی است که قابل انکار نیست؛ در آیات و روایات، تأکید شده است که نظام آفرینش، بر مدار اسباب و مسبّبات بنا شده است و اراده خداوند نیز از مجرای همین نظام آفرینش، محقق میشود. معجزات و کراماتی که در حرمها و مراسمات رخ میدهد، استثناء است و جز در مواردی که حکمت الهی اقتضا کند، صورت نمیگیرد و گرنه خانه کعبه، توسط سپاه یزید ویران نمیشد و ائمه علیهمالسلام، با زهر مسموم نمیشدند و زائران حرم امام هشتم علیهالسلام در انفجار حرم، تکهتکه نمیشدند.
فرد مریض، ضمن توسل به اسباب طبیعی در بهبودی که عمل به نسخه طبیبان متخصص است، از راههای دیگری که در دین بیان شده نیز برای شفا بهره میبرد. به دوستان و آشنایان در مجالس ذکر اهلبیت علیهمالسلام و نمازگزاران در مساجد سفارش میکنند برای شفای مریض منظور نیز دعا کنند. البته اگر از شفای مریضی، قطع امید شد و طبیبان از مداوای او عاجز شدند، در این هنگام تنها راه که برای متدینین باقی میماند، آمدن نزد حرمها و توسل به ائمه علیهمالسلام است و در این صورت به امید کرامت آنان، این جریان صورت میپذیرد.
پینوشت:
[1]. ناسخ التواریخ، سپهر، ج4، ص286.
افزودن نظر جدید