اعتقادات
وهابیان در بسیاری از مسائل، با مسلمانان مخالفت کردهاند، آنان عقایدی متناقض دارند؛ ازجمله آن عقاید، بحث اعتقادی یا فقهی بودن توسل است؛ محمد بن عبدالوهاب در کتاب خود، آن را فقهی خوانده و نظر فقهی خود را کراهت دانسته و در کتاب دیگرش آن را شرک شمرده که به این معنا است که توسل، امری اعتقادی است.
در رسانهها شبهه کردهاند کسانی که به خدا اعتقاد ندارند، به دیگران کمک میکنند، ولی معتقدین به خداوند، به امید خدا بوده و کاری نمیکنند؛ درباره این شبهه میتوان گفت که اعتقاد به خداوند به هیچ وجه، مانع کمک به دیگران نشده، بلکه در آیات و روایات نیکی به مردم، سفارش ویژهای شده که به تناسب موقعیت، درآمد و جایگاه اجتماعی فرد، مورد انتظار است. در معارف دینی، غالباً عمل صالح در کنار ایمان ذکر شده و ضروری است.
آتئیستها با مسخره کردن اعتقاد متدینین، میگویند اگر دین بر علم برتری دارد، در زمان مریضی نزد دکتر نروید بلکه به معابد و زیارتگاهها بروید. باید به آنان گفت که فرد متدین در زمان مریضی، نزد پزشک رفته و در ضمن، صدقه هم میدهد و با دعا کردن، از خداوند درخواست شفا میکند؛ قرار نیست دعا و توسل، جای دارو و درمان را بگیرد.
فرقه اهل حق اگر چه براساس اظهارات خود معتقد به نبوت عامه و رسالت پیامبر گرامی اسلام (ص) هستند، اما در عمل به شریعت این عقیده به گونه ای کم رنگ جلوه می کند؛ این فرقه اجمالاً واضع قوانین را شارع مقدس نمی دانند و تکیه اصلی آنان در تدوین و اجرای قوانین قول پیران فرقه اهل حق است.
یکی از بدعت های شکل گرفته در فرقه اهل حق توسط سلطان اسحاق، ابداع سلسله مقامات روحانی به طبقات و مراتب مختلف در این فرقه است که این مراتب و دسته بندی، سلیقه ای شخصی بوده و هیچ اعتبار عقلی و شرعی ندارد.
بیابس، کلام سر انجام و کلام سایر بزرگان اهل حق، جمع و جمع خانه، آنچه در جم خانه بعنوان نذر و به قانون اهل حق دعا خوانده و مصرف شود و عهد و میثاق به عنوان پنج امر مقدس نزد فرقه اهل حق شمرده می شوند.
در ارتباط با پیوند فرقه اهل حق و دین اسلام دو دیدگاه در پیروان فرقه اهل حق وجود دارد. گروهی از آنها این فرقه را از فرق اسلامی دانسته و در مقابل گروهی مسلمان بودن خود را انکار و فرقه خود را آیینی مستقل می دانند.
مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی با شرح روایت دیدار جناب عبدالعظیم حسنی (ع) با امام هادی (ع)، به شرح اعتقادات و کلمات این وجود مقدس پرداخته و با قلم شیوای خود، کتاب شرح حدیث عرض دین حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) را به رشته تحریر درآورده است.
آزادی و بیاعتنایی به اعتقادات، از جمله ویژگیهایی است که در مبانی معنویتهای نوظهور خود نمایی میکند. بزرگان عرفانهای نوظهور، اعتقادات انسانی را نوعی شرطی سازی ذهن تلقی کرده و شرطی سازی ذهن را محدود کننده انسان دانسته و و آن را مانعی در برابر آزادی انسان معرفی میکنند.