رویکرد گزینشی قرآنیون نسبت به آیات قرآن
برقعی از چهرههای جریان «قرآنیون»، با استناد به آیه 22 سوره فاطر، سعی دارد توسل را شرک بداند؛ در حالی که این آیه، ارتباطی به مدعای موردنظر وی ندارد و مفسران فریقین آیه را در مقام تشبیه دانسته، به این معنا که ای پیامبر! تو نمیتوانی مشرکان معاند را هدایت کنی؛ زیرا آنها قابلیت هدایت ندارند و آنچنان که هدایت و انذار مردگان در قبرها، نفعی به حالشان ندارد، مشرکان معاند نیز هدایتپذیر نیستند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ «قرآنیون» جریانی انحرافی و افراطی است که معتقدند توسل به پیامبر صلیاللهعلیهوآله و دیگران بعد از مرگشان شرک است و برای اثبات ادعای خود، به بخشی از آیات قرآن کریم، بدون توجه به دیگر آیات و نیز سنت قطعی نبوی، استناد میکنند.
«سید ابوالفضل برقعی» که یکی از چهرههای شاخص این جریان است، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله را بعد از وفات، شخصی بیتأثیر و بیخبر از دنیا معرفی کرده و به همین دلیل، زیارت و درخواست شفاعت از ایشان را امری بیفایده میپندارد.
برقعی مینویسد: «اصلاً هر بشری باید با گوش دنیوی، صدای اهل دنیا را بشنود. آنکه گوش او پر از خاک شده و یا تبدیل به خاک گردیده، دیگر شنوایی ندارد و چنانکه گفتیم خدا به رسول خود فرموده: «وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ»؛[1] «و ابداً زندگان (علم و ایمان) با مردگان (جهل و عصیان) برابر نیستند. (ای رسول بدان که) خدا هر که را بخواهد شنوا(ی کلام حق) سازد و اما تو آن کس را که در گورستان (کفر و جهالت و شهوتپرستی) فرو رفته، هرگز شنوا نتوانی کرد».[2]
نقد و پاسخ
این برداشت برقعی از آیه، در حالی است که مشهور مفسران فریقین، آیه را در مقام تشبیه مشرکان به مردگان دانستهاند و تفسیر آنها همگی همسو با یکدیگر است و آیه را به این صورت معنا کردهاند که ای پیامبر! تو نمیتوانی مشرکان معاند را هدایت کنی؛ زیرا آنها قابلیت هدایت ندارند؛ همچنان که هدایت و انذار مردگان در قبرها، نفعی به حالشان ندارد، مشرکان معاند نیز هدایتپذیر نیستند.[3]
قتاده میگوید: «این آیه همچون آیه «وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَی» است که خداوند برخی را بر برخی دیگر برتری داد؛ همچون بنده مؤمن با دیدهای بینا که کردارش مؤثر و زنده است و در جهت مخالف، کافر است که در حقیقت بندهای مرده است و چشم، قلب و کردارش نیز مردهاند.» [4]
علاوه بر این، ادله فراوانی از جمله آیات قرآن وجود دارد که مردگان پس از وفات، حیات دارند و صدای ما را میشنوند؛ زیرا یکی از مسائل مسلم قرآنی این است که مردگان، حیات برزخی دارند؛ مانند این آیه که خداوند میفرماید: «یَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ»؛[5] «[شهیدان] به نعمت و فضلی از سوی خدا و اینکه خدا پاداش مؤمنان را تباه نمیکند، شادمان و مسرورند».
این آیه در حقیقت، تأکید و توضیح بیشتری درباره بشارتهایی است که شهیدان بعد از کشته شدن دریافت میکنند. «آنها از دو جهت خوشحال و مسرور میشوند؛ نخست از این جهت که نعمتهای خداوند را دریافت میدارند، نه تنها نعمتهای او، بلکه فضل او (که همان افزایش و تکرار نعمت است) نیز شامل حال آنها میشود».[6]
در نتیجه با توجه به مطالب بیان شده مفسران در تفسیر این آیه شریفه، باید گفت که آیه 22 سوره مبارکه فاطر «وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِی الْقُبُورِ» ناظر بر این مطلب است که ای پیامبر! مشرکانی که با آنها سخن میگویی، همچون مردگان هستند که هر چه با آنها سخن بگویی، فایدهای در بر ندارد؛ زیرا چنانکه مردگان در قبرها دیگر قابلیت هدایت و قدرت بر اجابت ندارند، مشرکان نیز قابلیت هدایت ندارند و درخواست تو را اجابت نمیکنند و وجه تشبیه در این دو امر، اصل شنیدن یا عدم شنیدن نیست، بلکه وجه تشبیه، هدایت نپذیرفتن و عدم اجابت است؛ لذا این ادعای برقعی، مبنی بر عدم شنوایی پیامبران و ائمه علیهمالسلام و شرک دانستن توسل و استغاثه به آنها، غلط است.
پینوشت:
[1]. سوره فاطر، آیه 22.
[2]. برقعی، سید ابوالفضل، برقعی، سید ابوالفضل، خرافات وفور در زیارات قبور، ص61.
[3]. زمخشری، جارالله، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج3، ص608.
حقی، اسماعیل، روح البیان، ج7، ص339.
[4]. طبری، ابنجریر، جامع البیان، ج12، ص129.
[5]. سوره آلعمران، آیه 171.
[6]. مکارم شیرازی، ناصر، برگزیده تفسیر نمونه، ج1، ص348.
افزودن نظر جدید