ایراد به سیره پیامبر(ص) در فتوحات و پاسخ به آن
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یکی از کانالهای مخالفین اسلام که قصد داشته با ایجاد شبهه، دین اسلام را خرافی نشان دهد، متنی منتشر شده که با چند دلیل ساده، مدعی میشود حضرت محمّد صلیاللهعلیهوآله، پیامبر خدا نیست. در این متن چند دلیل، با بیانی ایراد شده که مخاطب را به تأیید مطلب وادارد و اسلام و پیامبر آن را دروغین پندارد؛ اما همه آن دلایل، یا دروغ است و یا اینکه اگر واقعیتش بیان شود، مشخص میگردد منافاتی با عملکرد دین و پیامبر الهی ندارد. یکی از استدلالها این است که غیرممكن است مردی بتواند برای ایجاد امپراطوری خود، مردانی را تحریک كند كه با وعدههای آنچنانی در دنیای دیگر (بهشت) بجنگند؛ نمیشود وی شاهد كشته شدن یاران خود بوده، در حالی كه پیامبر خدا باشد! ....
مشکل شبهه بالا این است که شبههکنندگان، اعتقادی به عالم دیگر نداشته و مرگ را اتمام و نابود شدن میدانند، اما برای کسانی که معتقد به خدا بوده و خداوند را عادل میدانند، اعتقاد به عالمی دیگر، برای رسیدن هر فرد به جزا و پاداش اعمالش وجود دارد. برای چنین افرادی، کشته شدن و جهاد در را خدا، آرزو و افتخار است.
اما برای اینکه مشخص شود، این استدلال اشتباه است، باید در تاریخ صدر اسلام تحقیق کنیم تا متوجه شویم که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در پی جنگ و خونریزی نبود و تا جایی که ممکن بود، از جنگ پرهیز میکرد؛ حضرت به دنبال کشورگشایی نبود، بلکه جنگهای زمان حضرت، برای هدایت بشر و دفاع از مسلمینبود. ابوالاعلی مودودی، از دانشمندان برجسته اهلسنت پاکستان میگوید: «مورخان چنان برجستگی به جنگهای دینی (جهاد) پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله دادهاند که مردم را گمراه ساخته و به این عقیده غلط معتقد ساختهاند که انقلاب او در عربستان به ضرب شمشیر و خونریزی به بار نشست. حال آنکه در طی تمام این جنگها بیش از هزار یا هزار و دویست نفر کشته نشدهاند؛ ... اگر تاریخ انقلابهای جهان را در نظر آورید، اذعان خواهید کرد که این انقلاب، شایسته آن است که «انقلاب بی خونریزی» نامیده شود».[1]
مورخان بیش از هشتاد جنگ به عنوان سریهها و غزوات[2] دوران پیامبر صلیاللهعلیهوآله نام بردهاند. اسلامستیزان این مسئله را دستاویز قرار داده تا دین اسلام را خشونتطلب معرفی کنند؛ اما از مجموع 27 غزوه، تنها در 9 غزوه درگیری صورت گرفت و 18 غزوه، بدون درگیری خاتمه یافت. البته در غزوه مشهور خندق (احزاب) و فتح مکه، درگیریها بسیار اجمالی است؛ لذا تنها در 7 غزوه، درگیری واقعی گزارش شده است. از 50 سریه نیز تنها در 24 سریه درگیری شد. 6 سریه از این 24 سریه، درگیریها تکنفره بود. سه سریه دیگر نیز درگیری، اجمالی بود که نمیتوان به آن جنگ اطلاق کرد. 2 درگیری هم مربوط به حادثه بئر معونه و حادثه رجیع است که در آنها، به دعوت برخی قبایل، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله عدهای از مُبلغین اسلام را به سوی آنان فرستاد و آنان در بین راه، به طرز فجیعی به شهادت رسیدند که اصطلاح جنگ بر آنها نیز صحیح نیست. در یک سریه نیز تعداد مسلمانان ده نفر و در سریه دیگر 20 نفر بودند که به نظر میرسد از اول، بنا بر جنگ نبوده و جهت تبلیغ اعزام شده بودند و مجبور به جنگ شدند؛ زیرا فرستادن این تعداد، به راه دور برای جنگ، طبیعی به نظر نمیرسد. در 2 سریه نیز تصریح به دعوت است. سریه خالد به بنیجزیمه هم جهت دعوت بود، اما وی در اقدامی خودسرانه به کشتار قبیله بنیجزیمه روی آورد که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از آن برائت جست.
بنابراین از بین حدود 80 غزوه و سریه، تنها در 7 غزوه و 8 سریه، جنگ و درگیری اتفاق افتاد. تعداد شهدای مسلمان در تمام غزوات پیامبر صلیاللهعلیهوآله طبق گزارشی در همین زمینه، 119 تا 138 شهید بود[3] و تعداد کشتههای دشمن به غیر از غزوه بنیقریظه که آمار آن ساختگی است، بین 253 تا 432 کشته بود. اگر جنگهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله را با جنگهای دیگر تاریخ مقایسه کنیم، مشخص میگردد با اینکه مسلمانان آرزوی شهادت داشتند، اما بنا بر این بوده که تا جای ممکن، از دو طرف کشته و تلفات کمتری داده شود و تا حد امکان بدون ضرورت، جنگی رخ ندهد و اینگونه نبوده که حضرت، مردانی را با وعده بهشت تحریک كند كه بجنگند و کشته شوند. کشته شدن عدهای از دو طرف جنگها، نتیجه قهری هر جنگی است که طرف پیروز، همین گونه مشخص میگردد؛ ولی در جنگهای دوران پیامبر صلیاللهعلیهوآله که بنا بر هدایت یا دفاع بوده، سعی بر فیصله مخاصمه با کمترین کشته، حتی از طرف مقابل است.
پینوشت:
[1]. به نقل از اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، حمید عنایت.
[2]. غزوه به جنگهای عصر پیامبر که خود حضرت در آن شرکت داشت و سریه به جنگهایی که بدون حضور ایشان، به فردی به عنوان فرمانده مأموریت داده میشد، اطلاق میگردد.
[3]. جدول آماری غزوههای محمد در مدخل «فهرست غزوههای محمد» در ویکیپدیا
افزودن نظر جدید