پاسخ به شبهات قلمداران (قسمت سوم)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حیدرعلی قلمداران یکی از سران جریان قرآن بسندگی است که منکر ضروریات شیعه از جمله مسئله خلافت و امامت بلافصل حضرت علی (علیهالسلام) بعد از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و تعیین جانشینی آن حضرت در واقعه غدیر خم است و برای اثبات ادعای خود مینویسد: «موضوع غديرخم و خطبههای آن هر چه باشد، أبداً ربطی به موضوع خلافت و جانشينی منصوص آن حضرت ندارد كه كسی بتواند در آن برای پيامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) جانشين و ولیعهد تعيين كند، بلكه أمر آن به نص آيات قرآن و سنّت رسول و سيره مسلمين صدر اسلام به مشورت انجام میگيرد، به دليل عقل و نقل و وجدان و تاريخ.»
قلمداران با استناد به وجدان برخی از صحابه میگوید: «تاريخ روشن اصحاب پيغمبر و ايمان آن بزرگواران به آن سرور كه آيات شريفه قرآن بهترين گواه بر ايمان و وفا و فداكاری آنان در راه اسلام است و بيش از دهها آيه در قرآن كريم در مدح و ستايش آن مردان بزرگ آمده، دليلی محكم و برهانی روشن و سندی قاطع است كه مسئله غدير و مسئله خلافت حضرت علی (علیهالسلام) به اين كيفيت كه اينان (علمای شیعه) میآورند نبوده است؛ زيرا چگونه ممكن است مسلمانانی (اصحاب سقیفه) كه تمام مال و جان و عيال و يار و ياور و ديار و آبرو و حيثيت و شخصيت و بالاخره آنچه داشتند در كف اخلاص گذشته و فدای اسلام کنند و در مراحل ايمان تا آن پايه بالا روند كه موجب اعجاب و حسرت و حيرت اهل عالم گردند، آنگاه برای هيچ و پوچ، منكر خلافت علی (علیهالسلام) با اين صورتی كه خطبه غدير بيان كرده است، گردند.»[1]
در مقابل این ادعای جناب قلمداران میگوییم: اینگونه نبود که همه اصحاب، واقعه غدیر و خطبه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در روز غدیر را فراموش کرده باشند؛ بلکه به جز چند نفر انگشتشمار که از سالها پیش به غصب خلافت چشم دوخته، برای تصاحب آن نقشهها کشیده و به محض چشم بستن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با حضور در آن به نزاعی سخت پرداخته و تمام کوشش خود را برای تصاحب آن صرف کردند، دیگران از حضور در آن خودداری ورزیده و در زمان تشکیل سقیفه در مدینه نبودند (بلکه در جیش اسامه حضور داشتند)؛ برخی نیز حتّی با منتخب سقیفه (ابوبکر) به شدّت مخالفت کردند و ضمن اعتراض به عمل انجام شده (خلافت ابوبکر)، بر امامت و ولایت به حق امام على (علیهالسلام) صحّه گذاشته و ماجرای غدیر و خطبه غدیر را به منکران و طرفدارن سقیفه گوشزد کردند که در اینجا به تعدادی از این افراد اشاره میکنیم:
ابن عبد ربّه معتزلی در کتاب «العقد الفرید» به هنگام شمارش کسانیکه با ابوبکر بیعت نکرده بودند، میگوید: «علی (علیهالسّلام) عباس، زبیر و سعد بن عباده در خانه فاطمه (علیهاالسّلام) تحصّن کرده بودند. ابوبکر به عمر بن خطاب مأموریت داد تا برود و آنان را برای بیعت، از خانه بیرون آورد و در صورت مقاومت، با آنان درگیر شود.»[2]
در نتیجه باید گفت که آیا جناب قلمداران، این افراد که به مخالفت با منتخب سقیفه برخاستند را جزء صحابه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) ندانسته و از جان فدایان راه دین نمیدانند؟ و فقط تعداد محدودی که در سقیفه اجتماع کردند، از صحابه و جان فدایان راه دین بودند و آیات فقط در شأن آنان بود؟!
پینوشت:
[1]. قلمداران، حیدرعلی، جواب یک دهاتی به آقای محلاتی، ص11.
[2]. ابن عبد ربه أندلسی، العقد الفرید، ج4، ص247، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
افزودن نظر جدید