پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در وقایع اخیر که خیابان های اصلی شهرهای بزرگ و کوچک کشور شاهد آشوب و اغتشاش برخی از افرادی بود که عموماً یا فریب تبلیغات رسانه‌ای دشمن از ضد انقلاب و منافق و کومله تا عروسک‌های خیمه شب بازی صهیونیست، آمریکا و آل ‌سعود همچون مسیح علی نژاد، علی کریمی، برزو ارجمند و دیگران را خورده بودند.

افرادی که نه نگران حجاب زن مسلمان هستند و نه تجزیه و چند پاره شدن کشور برایشان فرقی داشت، بلکه تنها به فکر خود و جیب خود هستند؛ افرادی که به دنبال گرفتن تابعیت کشورهای آمریکا و کانادا هستند. دشمنان ایران برای دادن تابعیت به این افراد، شروط مختلفی از جمله تلاش برای منافع آنها را به آنان پیشنهاد می‌دهند و این افراد برای گرفتن تابعیت، ناگریز دست به هر اقدامی می‌زنند، تا جایی که برخی از این سلبریتی‌ها، پیج‌های خود را که دنبال کننده‌های میلیونی دارد، در اختیار سازمان‌های جاسوسی مثل موساد و سیا قرار می‌دهند و یا اینکه با نشر اخبار دروغ و جعلی، ذهنیت جوانان و نوجوانان ایران را نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران تغییر می‌دهند.(1)

افرادی که  این نفوذ و معروفیت و ثروتی که به دست آورده اند را از طریق همین نظام و ملت انقلابی و مسلمان کسب کرده‌اند؛ اما حالا برخی به این معروفیت و مشهوریت و ثروت غره شده و خیالات خامی به سرشان می‌زند و گمان می‌کنند می‌توانند رهبر شوند و جامعه‌ای را هدایت کنند. شاید همین تصور بود که سبب شد سلبریتی‌هایی مانند علی کریمی و دیگرانی که کم هم نبودند، حالا به بهای پول و ثروت بیشتر یا اقامت و تابعیت، اقدام به شعله‌ورتر کردن آتش اغتشاش کرده یا خود جزء لیدرهای اصلی دشمن برای آشوب‌های خیابانی شدند و خسارت‌های مالی و جانی بسیاری به مردم ایران تحمیل کردند.

این افراد در وقایع اخیر، آبروی خود را بردند و ندانسته و نا آگاهانه، فریب خوردند؛ در حالی که واقعیت این جوسازی رسانه‌ای که با رمز مهسا امینی شروع شد، خون خواهی از مرگ نابهنگام دختری جوان نبود؛ چرا که اصلاً مرگ این خانم جوان، ارتباطی با پلیس و گشت ارشاد نداشت و ادعای ضرب و جرح، ادعای پوچی بود که برای ترغیب احساسات جوانان انجام شد، وگرنه چرا کسی برای دیگر دختران و پسران این سرزمین که تاکنون با ناجوانمردی پرپر شده‌اند، موضع نگرفته‌اند؟

چرا کسی برای پلیس فداکار مازندرانی، امیر کیوانلو که چند روز قبل از مهسا امینی جانش را برای نجات جان خانمی جوان فدا کرد، تجمع و آشوب نکرد؟ چرا کسی دلش برای پسر ۱۸ ساله تهرانی که فدای شهوت ناپاکان شد، نتپید؟ چرا کسی برای ادعای امیر امارات و هوس تصاحب جزایر تنب کوچک و بزرگ و ابوموسی که جوانان بسیاری دارد و پاره وطن هستند، خشمگین نشد؟ و با چاقو و قمه به سرشان نمی‌کوبد که اینها خاک وطن است؟ چرا همان سلبریتی‌های پر مدعا، حتی یک استوری ناقابل نمی‌گذارند؟

پاسخ، واضح و مشخص است؛ مرگ امثال مهسا امینی و حتی کل جوانان و نوجوانان کشور و نابودی آینده آنها، فرقی برای علی کریمی و مهناز افشار و سایر سلبریتی‌ها ندارد؛ آن‌هایی که مال و ثروت خود را برداشته و ماه‌ها قبل از این اغتشاشات در خاک بیگانه و دشمن خلیج فارس جا خوش کرده‌اند و به خیال خود هیچ تهدیدی برایش فرقی ندارد و با خیال راحت، همچون تصویر هیتلر فقط دست خود را به نشانه حمله جلو می‌برند و می‌گویند کف خیابان بمانید و به آشوب ادامه دهید!

پی‌نوشت:
1. «وطن فروشی برای گرقتن تابعیت»