پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از خرافات رایج در عصر حاضر بحث قانون جذب می باشد. آموزه قانون جذب بیان می کند: «اگر آن(صورت خیالی) را در ذهن خود ببینید، آن را در دستان خود خواهید داشت.»(1) ایشان بر اساس این مبنا مدعی هستند انسان می تواند با تصور زندگی طولانی مدت، عمری طولانی و جاودان پیدا کند.

در کتاب قدرت نوشته راندا برن می خوانیم: «سن تو همانی است که حس می کنی- دست نوشته های قدیمی می گویند که افراد صدها سال عمر می کردند. عمر طولانی پدیده ای معمولی بود. پس حالا چه اتفاقی افتاده است؟؟ باورهای انسان ها تغییر کرد. با گذشت نسل ها باور مردم هم تغییر کرد. با گذشت نسل ها باور مردم هم تغییر کرد و دیگر انتظار عمر طولانی نداشتند. ما هم همین باور به زندگی کوتاه را از آن ها به ارث بردیم... از همان کودکی این باور را در ذهن خود می پرورانیم که عمری محدود خواهیم داشت و جسم هم بر طبق  این برنامه ریزی پیر می شود... تا آن جا که می توانی برای طول عمرت سقف نگذار. تمام چیزی که نیاز است این است که یک نفر محدودیت طول عمر را بشکند و زیاد عمر کند تا باور بشریت را در مورد طول عمر تغییر دهد.بعد، یکی پس از دیگری پیروی می کنند. زیرا وقتی یک نفر مرز طول عمر را بشکند سایر انسان ها هم باور می کنند و حس می کنند که آن ها هم می توانند و همین طور هم می شود.»(2)
یعنی اگر کسی به زندگی جاودان فکر کند می تواند زندگی جاودان پیدا کند و دیگران هم با الگو قرار دادن او به نامیرایی می رسند و در آینده هیچ انسانی نخواهد مُرد. تصور نامیرایی و میل به جاودانگی در ذات بشر وجود دارد ولی این میل در دنیا قابل تحقق نیست، چون انسان دارای یک روح متعالی است که غیرمادی است و از بدو تولد یک انسان، روح شروع به رشد می کند تا در یک مرحله ای به کمال برسد و با قطع علاقه از بدن به عالم دیگر برود. یعنی جسم انسان مقدمه و مَرکبی برای حرکت روح برای کمال است، اما آموزه قانون جذب اصالت را به جسم می دهد و این نامیرایی را برای جسم می خواهد و دنبال زندگی ابدی است. 

در حقیقت مروجان قانون جذب دنبال ایجاد یک بهشت زمینی هستند؛  این  امر محقق نخواهد شد چون دنیا جنس مادی دارد و عالم ماده، عالم تزاحم و اختلاف است. ولی بهشت مکانی است که در آن هیچ تزاحم و اختلافی وجود ندارد. بهشت هم مانند روح، امری غیر مادی است و سنخیت دارند لذا جاودانگی حیات بشر در آنجا محقق می شود. اصل میل به جاودانگی در ذات بشر واقعی است و انسان ها با این میل توجه به زندگی پس از مرگ پیدا می کنند. مروجان قانون جذب محل و مصداق این میل را اشتباه معرفی می کنند.

نکته بعدی این است که در طول هزاران سال گذشته، افراد زیادی در آرزوها و تصورات خود دنبال حیات جاودانه بودند و اصطلاح جستجوی آب حیات هم در اساطیر، نمادی از این میل می باشد ولی حتی یک مورد گزارش نشده است که بشر توانسته باشد نامیرا شود. مضافاً اینکه در کتاب راز تاکید می شود افراد زیادی در طول تاریخ این راز قانون جذب را می دانستند  و از آن استفاده می کردند چطور یک نفر نتوانسته این نامیرایی را بدست بیاورد، چون امر به این بزرگی قطعاً دهان به دهان می گذشت و در تاریخ ماندگار می شد..

همچنین باید از مروجین اصلی قانون جذب پرسید از بین شماها که خود را استاد و عالم به آموزه قانون جذب می دانید و سال ها است با برگذاری کلاس ها و دوره های متعدد به مردم روش به کارگیری قانون جذب را می آموزید چرا یک نفر از بین شما نتوانسته نامیرایی و زندگی جاودان را جذب کند و اساتید خودشان فوت می کنند؟ 
مروجان قانون جذب دنبال کسب درآمد و پر کردن جیب خود هستند و با ادعاهای واهی و جذاب با کلاهبرداری از مردم کسب درآمد می کنند.

پی‌نوشت:
(1). راندا برن، راز، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر پیکان، تهران، چاپ بیستم1400،ص 31.
(2). راندا برن، قدرت،ترجمه احمد مختارنیا وسپیده سپیده دم، نشر نبض دانش، تهران، 1399، ص 138 و 139.