پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مشکلات اساسی در نظام سرمایه داری، مسئله قیام مردم بر علیه سرمایه داران است. نظام فئودالی، ارباب و رعیتی، خان و رعیتی قرون گذشته بصورتی دیگر در کل جهان وجود دارد. فقط صورت ظاهری آن عوض شده است مثلاً قبلا مردم یک منطقه رعیت یک خان بودند و تمام زمین ها، ثروت و رفاه در اختیار یک شخص به نام خان یا ارباب بود. الان در حال حاضر هم تقریباً اکثر مردم رعیت هستند ولی ارباب و فئودال ها با عنوان صاحب شرکت، صاحب کارخانه، وارد کننده، صادر کننده و... در جامعه عصر حاضر حضور دارند.

«آکسفام، گروه غیردولتی مبارزه با فقر، نابرابری و گرسنگی با انتشار گزارشی در حاشیه اجلاس داووس اعلام کرد که ۸۲ درصد ثروت جهان در اختیار تنها یک درصد از جمعیت کره زمین است. آکسفام می‌افزاید که شرکت‌های بزرگ روز بروز ثروتمندتر می‌شوند اما دستمزدها را کاهش می‌دهند و دارایی‌های خود را در بهشت‌های مالیاتی پنهان می‌کنند. در مقابل، آمارها نشان می‌دهد که بین سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۰ میلادی شمار افرادی که از فقر شدید رنج می‌برند و درآمد زیر ۱ دلار و ۹۰ سنت آمریکا دارند به نصف کاهش یافته و روند نزولی نیز ادامه دارد. این گزارش می‌افزاید که اگر توزیع ثروت عادلانه انجام می‌شد ۲۰۰ میلیون نفر از فقر شدید نجات پیدا می‌کردند.» (1)

بحث این است که خیلی از این ثروتمندان بصورت نامشروع، غیر قانونی و با بی عدالتی ثروتمند شدند، یا مالیات، زکات، خمس و حقوق فقرا را پرداخت نمی کنند. قرآن کریم در این رابطه می فرماید ثروتمندان در مقابل فقرا مسئول هستند و باید به فقرا کمک کنند تا از فقر خارج شوند، این در رابطه با ثروتمندانی است که ثروت مشروع دارند:«وَ الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ (توبه/ 34) کسانى(ثروتمندان) که طلا و نقره را جمع‌‏ آورى و انباشته می‌کنند و آنها را در راه خدا انفاق نمی‌‏نمایند، آنها را به عذاب دردناکى بشارت ده»

«وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ  لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ (معارج/24 و 25) و آنان (ثروتمندان)  كه در اموالشان حقّى معلوم براى افراد سائل و محروم وجود دارد.» ثروتمندان با نپرداختن حقوق فقرا، باعث ظلم بر آنان می شوند و این ظلم ها باعث می شود تا یک روز فقرا و مستضعفان عالم در مقابل ظالمان به پاخیزند و چون از لحاظ جمعیتی غالب بر ثروتمندان عالم هستند قطعاً پیروز می شوند. نمونه این قیام در آمریکا جنبش وال استریت بود.(قیام 99%مردم علیه1%سرمایه دار). آنچه مانع این قیام می شود ظلم پذیری مردم است لذا نظام سرمایه داری سعی می کند از لحاظ جنگ شناختی و معرفتی مردم را دچار تزلزل و ظلم پذیری کند. امروزه مردم نظام کاستی(2) را نمی پسندند. بحث جبرگرایی نیز جوابگونیست.(3)

اما یک ابزار جدید که متناسب روزگار ما می باشد بحث قانون جذب است که نه تنها نظام سرمایه داری را مشروع می شمارد بلکه ثرتمندان را الگو معرفی می کند. مروجان قانون جذب معتقد هستند انسان ها با استفاده از قانون جذب می توانند به ثروت، موفقیت و رفاه برسند و افراد ثروتمند توانسته اند از این قانون به نحو احسن استفاده کنند لذا الگوهای عملی هستند.

حال سوالی که پیش می آید این است علت فقر در جهان چیست؟ منابع مالی و رفاهی به اندازه کافی در جهان موجود است. ادیان الهی معتقدند که افرادی هستند که با ظلم، حق دیگران را غصب می کنند و علت فقر مردم عموماً تعدی سرمایه داران ظالم است. مروجان قانون جذب هم معتقد هستند نعمت ها و منابع مالی و رفاهی برای همه انسان ها موجود است، اما علت فقر و مظلوم واقع شدن مردم را خود آنان می دانند چون به جای تفکر در مورد ثروت و رفاه به فقر می اندیشند و طبق آموزه قانون جذب انسان به هر چه بیندیشد همان را به دست خواهد آورد.

خانم راندا برن در کتاب راز بیان می دارد: «هیچ چیزی را تجربه نمی کنید مگر آنکه به آن فکر کرده باشید.»(4) «تنها دلیل پول نداشتن بعضی ها این است که با اندیشه های خود راه ورود پول را مسدود می کنند.»(5) نظام سرمایه داری با حمایت همه جانبه از مروجان آموزه قانون جذب در سطح بین المللی، ترویج این تفکر را در دستور کار دارد. علت این است که قانون جذب خدمتگذار نظام سرمایه داری است. با این آموزه خرافی می شود نتایج نظام کاستی و جبرگرایی را حفظ کرد، یعنی محافظت از نظام سرمایه داری و ظالمان.

پی‌نوشت:
(1).  سایت یورونیوز، Euronews  ۲۲/۰۱/۲۰۱۸
(2). این نظام مزایای اجتماعی بر اساس نقش‌های انتسابی توزیع می‌شود. در نظام کاسْت، افراد عضو در رتبه‌های مختلف، حق گذر به رتبه‌های دیگر را ندارند و باید شرایط ویژه‌ای را در رفتار و اعمال خود و رابطه با اعضای رتبه‌های دیگر رعایت کنند. لذا طبقه فقرا خود را مستحق ورود به طبقه ثروتمندی و استفاده از رفاه آن نمی دانند. 
(3). جبر روزگار و یا خواست خداوند این است که طبقه ای با ثروت یا قدرت بر دیگران برتری یابند و باید این تقدیر را پذیرفت.
(4).راندا برن، راز، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر پیکان، تهران، چاپ بیستم1400، ص49.
(5). همان، ص116