آیا بهائیت نظام رهبری و تبلیغی آنارشیستی دارد

  • 1400/12/22 - 13:21
تشکیلات بهائی در راستای انکار قشر روحانی و دوری گزینی از قدرت در این فرقه، مدعیست که بهائیت از پایه‌ های دموکراتیک برخوردار است. اما اگر واقعاً در بهائیت باور به آزادی انتخاب و تحقیق و نفی سلطه شخص و تشکیلات وجود دارد، پس احکام مخالف آزادی و سلطه طلبانه بهائیت چه توجیهی دارد؟!
آیا بهائیت نظام رهبری و تبلیغی آنارشیستی دارد

برخلاف تبلیغاتی که صورت می‌ گیرد، تفکرات بهائیت هم با آنارشیسم سر سازگاری ندارد و این فرقه هم از قشر روحانی و مبلغ برخوردار است و هم تشکیلاتی اقتدارگرا و سلطه طلبی است که برپایی حکومت آپارتاید خود را دنبال می‌ کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در یک تعریف کلی و مختصر از آنارشیست می‌ توان آن را یکی از ایدئولوژی‌ های افراطی عصر جدید دانست که با هر نوع سازمان یا نهادی حاکمیتی و اقتدارگرا مخالفت می‌ کند. از این‌رو، فرقه بهائیت با معرفی طبقه روحانیت به عنوان عامل انحراف ادیان، پذیرش هرگونه نظام رهبری دینی و قشر روحانی در جامعه را رد کرده و به مخالفت با روحانیت در سایر ادیان پرداخته است.

چنان که در یکی از پیام‌ های تشکیلات بهائی، در خصوص نبودن طبقه روحانی در بهائیت می‌ خوانیم: «یکی از امتیازات بارز جامعه و آئین بهائی نبودن قشر یا طبقه روحانی به معنی پذیرفته در ادیان سابق است. توجیه این مطلب می‌تواند دو چیز باشد، یکی آن که نظام تشکیلاتی بهائی بر پایه‌های دموکراتیک مبتنی است و هیچ فردی مزیّت و برتری و تفوق نسبت به افراد دیگر ندارد...»[1]

یا آنجا که بهائیت مسلکی متعلق به قلوب معرفی [2] و بهائیان از هرگونه مداخلات سیاسی و امور حکومتی و مخالفت با اقتدارگرایی حاکمیتی منع شده‌اند: «نفسی از احباء (بهائیان) اگر بخواهد در امور سیاسیه در منزل خویش یا محفل دیگران مذاکره بکند، اول بهتر ‏است که نسبت خود را از این امر قطع نماید و جمیع بدانند که تعلق به این امر ندارد.»[3]

در ادامه، به بررسی صحت موافقت یا مخالفتِ بهائیت با اقتدارگرایی حاکمیتی و دینی خواهیم پرداخت:

اول: تشکیلات بهائی در راستای انکار قشر روحانی و دوری گزینی از قدرت در این فرقه، مدعی است که بهائیت از پایه‌ های دموکراتیک برخوردار است. اما اگر واقعاً در بهائیت باور به آزادی انتخاب و تحقیق و نفی سلطه شخص و تشکیلات وجود دارد، پس احکام مخالف آزادی و سلطه طلبانه بهائیت چه توجیهی دارد؟!

چرا نهاد رهبری بهائیت بیت العدل، از طریق انتخاباتی کاملاً غیرشفاف تشکیل می‌ شود؟![4] چرا در این نظام رهبری دموکراتیک، زن‌ها حق عضویت ندارد؟![5] چرا هر بهائی که به تشکیلات سلطه طلب و نامشروع بهائی اعتراض کند و یا از فرامین سر باز زند و نخواهد به پیروی کور از آن ادامه دهد، به مرگ معنوی و عاطفی محکوم شده و حکم طرد در موردش اجراء می‌ گردد و حتی اعضای خانواده‌ اش باید از او بریده شوند؟![6] اگر بهائیت در تبلیغاتش، باور آنارشیسمی دارد، چرا خود به دنبال تشکیل حکومت جهانی است؟![7] احکام کیفری خود (نظیر داغ نهادن بر پیشانی دزد [8] و زنده سوزاندن افراد بخاطر آتش زدن خانه‌ای بی‌جان [9]) را بدون داشتن قدرت و حکومت، چگونه می‌تواند اجراء کند؟!

دوم: فرقه‌ی بهائیت که از همان ابتدا، مهم‌ ترین عامل بازدارنده پیشرفت خود را علمای ادیان (در خصوص ماهیت پوچ و ساختگی‌اش) می‌ دانست، به نزاع با روحانیت و طبقه روحانی پرداخت. اما در واقع و بر خلاف شعارها و تبلیغاتش، خود نیز از این طبقه برخوردار است؛ تا جایی که عبدالبهاء از افرادی در بهائیت یاد کرده که شغلی جز تبلیغ ندارند و حقوق بگیر تشکیلات بهائیت هستند.[10]

بنابراین، بر خلاف تبلیغاتی که صورت می‌ گیرد، تفکرات بهائیت نیز با آنارشیسم سر سازگاری ندارد و این فرقه هم از قشر روحانی و مبلغ برخوردار است و هم تشکیلاتی اقتدارگرا و سلطه طلبی است که برپایی حکومت آپارتاید خود را دنبال می‌ کند.

پی‌نوشت:
[1]. به نقل از سایت رسمی تشکیلات بهائیت.
[2]. «لَیسَ لأحَدٍ أن یَعتَرِضَ عَلی الَّذین یَحکُمُونَ عَلَی العِبادِ. دَعوا لَهُم ما عِندَهُم وَ تَوَجَّهُوا إلَی القلوب؛ بر هیچکس جایز نیست که بر کسانی که حکومت می‌کنند اعتراض کنند. آن‌چه را که نزد آنان است به ‏خودشان واگذارید و به دل‌ها توجه کنید.»: حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 93، بند: 95.
[3]. اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، تهران: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ص 336.
[4]. سایت: سرویس خبری جامعه بهائی، مقاله‌ی: بهائیان اعضای بیت العدل أعظم را انتخاب می‌کنند، پیام مورخ: 22 آوریل 2008 م؛ همان، پیام مورخ: 29 آوریل 2008.
[5]. ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ص 219.
[6]. چنان که عبدالبهاء، ناقضین را به مثابه‌ی جذامی معرفی می‌کند که باید از آنان دوری شود: ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، ج 3، ص 421.
[7]. «این رسمیت بمرور ایام مبدل و منجر به تأسیس سلطنت الهیه ما لا بتأسیس و استقرار سلطنت جهانی و سیطره محیطه ظاهری و روحانی مؤسس آیین بهائی و تشکیل محکمه کبری و... منتهی گردد»: شوقی افندی، توقیعات مبارکه خطاب به احبای شرق، لانگن هایم آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری، 1992 م، ص 502.
[8]. ر.ک: حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 43، بند 45.
[9]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، صص 57-56.
[10]. ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، صص 249-252.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.