اعتراض بهائیت به حکومت ایران در نشست ادیان و اندیشه ها
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اوایل آبان ماه 1400، نشست اینترنتی «ادیان و اندیشهها» به ابتکار یکی از رسانههای برانداز برگزار شد. در این سمینار آنلاین، «کیارش عالیپور» عضو جامعه مسیحیان و سخنگوی سازمان حقوق بشری ماده 18، «فرهاد ثابتان» استاد اقتصاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و یکی از سخنگویان تشکیلات بهایی و تعدادی دیگر از مخالفین جمهوری اسلامی حضور داشتند.
در این نشست اصل گرفتاری کشور ایران، وجود دین رسمی معرفی شد و موضوع «اقلیتهای دینی و تبعیض در مدارس» مورد بررسی قرار گرفت. در سه وبینار قبلی هم موضوعاتی از قبیل «ادیان، حق حیات و مجازاتهای سالب حیات»، «برابری حقوق زن و مرد» و «دین، سیاست و انتخابات» از نگاه ادیان و اندیشهها بررسی شد.[1]
اما با توجه به برگزاری نشستهای ضدحکومتی توسط تشکیلات بهائی، به صورت مستقیم یا غیرمستقیم و همچنین حمایت بهائیان از آنها، لازم است تا چند مفهوم را در بهائیت مورد بررسی قرار دهیم.
اول: تشکیلات بهائیت در حالی اصل گرفتاری ایران را وجود حکومت دینی بیان میکند که از ابتدا تا کنون به دنبال برپایی حکومت بوده است؛ حکومتی که در آن بتواند احکام تمامیت خواه خود را پیاده کند. چنان که اسلاف بابیِ بهائیان (پیامبرخوانده بهائی نیز عضو آنان بود)، در راه برپایی حکومت موعودشان چند جنگ داخلی در ایران به راه انداختند؛ حکومتی که در آن، جان و مال مخالفین احترامی نداشت: «بر هر صاحب اقتداری ثابت بوده و هست مِن عندالله بر این که نگذارد در أرض (زمین)، غیرمؤمن به بیان را».[2]
در ادامه نیز پیشوایان بهائی، از یک سو شعار منع دخالت در سیاست سر میدادند [3] و بهائیان را به تظاهر در اطاعت حاکمین فرا میخواندند [4] و از سویی دیگر به دنبال برنامه ریزی برای تصدی حکومت جهانی بهائی و پیاده سازی احکام بهائیت بودهاند. احکام حکومتی که در آن، غیربهائیان تحت بایکوت کامل قرار خواهند گرفت.[5]
دوم: بهائیان از طرفی مدعی تبعیض پیروان خود برای تحصیل در مدارس ایران میشوند که خود در صورت رسیدن به قدرت و داشتن اکثریت جمعیت، احکام سختگیرانهای برای غیربهائیان در نظر خواهند گرفت. چنان که پیشوای بهائیت، از تحصیل و هم زیستی کودکان بهائی در کنار غیربهائیان را نهی کرده است.[6] لذا اگر بنابر ادعای بهائیان در جمهوری اسلامی تبعیض باشد، در حکومت خیالی بهائیت، غیربهائیان به کل از تحصیل محروم خواهند شد.
سوم: از مسائل دیگری که در این نشست مورد حمایت بهائیت مطرح شد، عبارت از «ادیان، حق حیات و مجازاتهای سالب حیات»، «برابری حقوق زن و مرد» و «دین، سیاست و انتخابات» بود. این در حالیست که بهائیت در چنین مواردی هم عامل به گفتار خود نیست.
زیرا در احکام بهائی (و نه شعارهای توخالی بهائیت) فرض جامعهای که بهائیان در اکثریت باشند، غیربهائیان مورد تحریم همهجانبه و بایکوت قرار خواهند گرفت [7]، برابری میان حقوق زن و مرد دیده نمیشود [8] و انتخابات آزاد در بهائیت، با در نظر داشتن انتخابات غیرشفاف بیت العدل، طنزی جالب است![9]
پینوشت:
[1]. به نقل یکی از رسانههای برانداز حامی بهائیت، مورخ: 5 آبان 1400.
[2]. علیمحمد شیرازی، بیان فارسی، بیجا: نسخهی 1330، ص 262.
[3]. «حتی سخن گفتن در امور سیاسی جایز نیست، تنها باید به زمامداران دعا کرد»: دکتر اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، چاپ حیفا: 1932 م، ص 264.
[4]. «هر نفسی بخواهد در نزد احباء ذكری از امور حكومت و دولت نمايد كه فلان چنين گفته و فلان چنين كرده آن شخص كه از احبای الهی است بايد در جواب گويد ما را تعلّق به اين امور نه... علی الخصوص كه بنصّ قاطع الهی ممنوع از مداخله و محاوره در امور حكومتيم»: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه الکترونیکی، صص 336-335.
[5]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: تصور جامعهای که بهائیان در اکثریتاند!
[6]. «اطفال احباء ابداً جائز نيست كه به مكتبهای ديگران بروند»: عباس افندی، مکاتیب، نسخهی الکترونیکی، ج 5، ص 170.
[7]. «بر هر نفسی لازم است که از انفس خبیثه مشرکه (: بخوانید غیربهائیان) اجتناب نماید»: اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج 8، ص 39.
[8]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقالات: ارث دختر در مقایسه با پسر در بهائیت! ؛ آیا زنان در بهائیت میتوانند ولیامر شوند؟!
[9]. جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: نحوهی برگزاری انتخابات بیت العدل
افزودن نظر جدید