خباثت نجومی دراویش گنابادی در خیابان پاسداران
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گذشت زمان همواره روشن کننده حقایق بسیاری است که از نظر، مخفی و پوشیده است. گذشت زمان نشان داد آنچه دراویش گنابادی از ادب، احترام و مهربانی از آن دم میزدند، درواقع ادعایی بیش نبود. غائله خیابان پاسداران تهران در زمستان 96 و زیر گرفتن چند جوان از نیروهای بسیج و انتظامی توسط اتوبوسی که راننده آن یکی از دراویش گنابادی بود و همچنین حمله یک خودرو سمند به نیروهای امنیتی و زخمی شدن تعدادی از آنها به همراه آتش کشیدن چندین خودرو و آسیب رساندن به مردم و اموال عمومی، همه مردم و شاهدین را در شوک عمیق و سؤالی بزرگ فروبرده بود که این افراد چه کسانی هستند که مثل تروریستهای داعش عمل میکنند؟ آیا داعشیها در خیابانهای تهران اینطور جولان میدهند و مردم و نیروهای انتظامی را به خاک و خون میکشند؟ آیا راننده این اتوبوس که دیوانهوار به نیروهای انتظامی حمله میکند و آنها را زیر چرخهای خود له میکند داعشی است؟ بعد از مشخص شدن هویت افراد مهاجم و اعلام اینکه تمام این خشونتها و کشتارها توسط دراویش گنابادی انجام شده است، برخی هنوز نمیتوانستند باور کنند که دراویشی که یک روز ذلیلانه در فقر و گدایی زندگی میکردند و دم از عرفان و سیروسلوک الی الله میزدند ولی امروزه از مدعیان معنویت و صلح و ادب و مهربانی هستند اینچنین به اموال عمومی و مردم و جوانان حمله کنند و همه را به خاک و خون بکشند.
شاید برای برخی سؤال باشد که چطور ممکن است نیروهای امنیتی و انتظامی تهران اینهمه شهید و مجروح داده باشد؟ علت اینهمه شهید و مجروح و طول کشیدن جمع شدن این بساط خونین، در بیتدبیری مسئولان اجرایی کشور بود که برای شوآف و فخرفروشی در مقابل کشورهای اروپایی اعلام کردند که نیروهای امنیتی ما حق استفاده و حمل سلاح در برخورد با اشرار و مجرمان را ندارند و همین بیتدبیری باعث شد تا چندین نفر از عوامل نیروی انتظامی و بسیج در مقابله با خشونتهای داعش گونه دراویش گنابادی به طرز مظلومانهای به شهادت برسند.
اما این روزها که مصادف با سالگرد اعدام محمد ثلاث، راننده اتوبوس دیوانهای است که چندین جوان را زیر چرخهای اتوبوس له کرد، فضای مجازی پر شده است از مراسم یادبودی که توسط دراویش گنابادی برای آن قاتل برگزار شده بود. قاتلی که دراویش گنابادی حالا او را با تعابیری همچون شهید یا سردار شهید از او یاد میکنند ولی از طرف دیگر با نفرت تمام، از عوامل نیروی انتظامی که در مقابل آنها بدون سلاح ایستادند و شهید شدند سخن میگویند. چنانچه محمد اسماعیل صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی در نامهای که خطاب به آیتالله اعرافی نوشته بودند آن جوان بسیجی شهید محمدحسین حدادیان که توسط دراویش گنابادی به طرز وحشیانهای تکه تکه شده بود را جوانک فاسدالعقیده خواند، درحالیکه چشم خود را بر جنایات دراویش گنابادی در همین خیابان بست. حال آنکه بعد از این قضیه رهبر معظم انقلاب به دیدار خانواده این شهید عزیز رفتند و بر پیراهن این شهید جوان بوسه زدند و مایه دلگرمی این خانواده شهید شدند.
محمد اسماعیل صلاحی که خود را جانشین برحق نورعلی تابنده میداند و سنگ او را شدیداً به سینه میزند این سخن گستاخانهاش دقیقاً خلاف سخن نورعلی تابنده است، چراکه حتی نورعلی تابنده هم در سخنانی از محمدحسین حدادیان تعبیر به شهید کردند ولی صلاحی منافقانه سخن قطب خود را نشنیده گرفت و اینچنین به این شهید والامقام توهین کرد تا راه برای توهین به این شهید عزیز و مدافع وطن باز بماند. شهادت این جوان و دیگر عوامل نیروی انتظامی و در کل، غائله خونین آن روز، سندی شد برای رسوایی دراویش گنابادی در ادعای دروغشان مبنی بر اخلاق، ادب و مهربانی و صلح کلی که همواره دم از آنها میزنند.
افزودن نظر جدید