پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث سحر و جادو یکی از موضوعات بحث‌برانگیز محفل‌ها می‌تواند باشد. در این موضوع مردم جسته و گریخته مطالبی بیان می‌کنند که بعضاً صرفاً توهمات خود افراد و بعضی شنیده‌ها از افراد غیرموثق و غیرعالم است. در این موضوع بین سحر و جادو و دیگر مسائل باید تفکیک قائل شد. اساسا کارهای غیرطبیعی به سه قسم تبدیل می‌شوند؛

1. تردستی و شعبده بازی: در تردستی یا چشم‌بندی هیچ اتفاق خارق عادتی به وقوع نمی‌پیوندد بلکه شخص شعبده‌باز با سرعت عمل و استفاده از بعضی ابزارها و تکنیک‌ها باعث به اشتباه انداختن دید مخاطب می‌شود. یعنی واقعیت را از دید مخاطب دور می‌کند. مثلا افراد شعبده باز را می‌بینید که در آسمان پرواز می‌کنند و ما با تعجب به این صحنه خیره خواهیم شد. ولی وقتی پشت صحنه‌ی این حرکت را می‌بینیم واقعیت چیز دیگری است و آن شخص به یک بند یا طناب وصل و معلق بین زمین و آسمان است.

2. سحر و جادو: خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: ««قَالَ أَلْقُوا ۖ فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ.[اعراف/116] موسی گفت: شما اول اسباب خود بیفکنید. چون بساط خود انداختند به جادوگری چشم خلق بربستند و مردم را سخت به هراس افکندند، و سحری بس عظیم و هول‌انگیز برانگیختند.» طبق این آیه در داستان حضرت موسی (علیه‌السلام) و ساحران، مار شدن عصای ساحران توسط سحر و جادو بوده است.
سحر یک عمل غیرطبیعی است که توسط اجنه و شیاطین یا تاثیر نفس ساحر بر مسحور و یا این‌که با استفاده از علم نجوم صورت می‌گیرد. با سحر به شخص مسحور ضرر می‌زنند و یا قصد ضرر او می‌کنند. در سحر واقعیتی وجود ندارد و فقط دخل و تصرف در اذهان و تخیل شخص مسحور می‌شود.

3. معجزه: معجزه امر خارق العاده‌ای است که واقعیت دارد و باذن الله تبارک و تعالی صورت می‌گیرد. فرق معجزه با امور غیرعادی، مثل سحر و شعبده این است که آن‌ها راه فکری دارند؛ گرچه در دسترس توده مردم نیست، ولی خواص از انسان‌ها می‌توانند یاد بگیرند و مثل آن بیاورند. یعنی راه فکری و راه علمی دارد. همان طوری که سایر علوم راه فکری دارد و می‌توان یاد گرفت، سحر و شعبده و سایر علوم غریبه هم این‌چنین هستند، همه این‌ها راه فکری دارند، یعنی می‌توان این‌ها را فهمید و مثل این‌ها آورد ولی معجزه راه فکری ندارد یعنی انسان نمی‌تواند بفهمد پیغمبر چه می‌کند که درخت خشکیده سرسبز می‌شود یا انسان مرده زنده می‌شود این راه علمی ندارد که کسی با آن فرمول این را بفهمد، این مربوط به قداست روح و تهذیب نفس است.