تقدیس ابلیس از طرف حلاج
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ حسین بن منصور حلاج یکی از صوفیان معروفی است که بهصورت صریح به دفاع از شیطان پرداخت، تا جایی که جوانمردی کامل و تمام را از آن ابلیس دانست. او مینویسد: «ابلیس بر اراده خدا مطلع بود که خدا نمیخواهد ابلیس سجده کند. وقتی گفت: اسجدوا لآدم، محکی بود تا بداند چه کسی به فرمان او عمل میکند؟ همه سجده کردند، به جز معلم فرشتگان. لابد چنین بود، زیرا استاد باید از شاگرد پختهتر میبود.»[1]
وقتی این مطلب در یکی از پیجهای اینستاگرامی مطرح شد که حلاج از مدافعین ابلیس بوده و کاملا مخالف قرآن سخن گفته است، یکی از صوفیان که از طرفداران حلاج بود گفت: هر کسی نمیتواند این سخنان حلاج را بفهمد، باید تو وادی صوفی و عشق حقیقی به خداوند باشید تا این مطالب برای شما روشن شود. ابلیسی که شش هزار سال خداوند متعال را عبادت کرده بود مگر میشود از دستور او سرپیچی کند.
گفتم: بنا بر آنچه در قرآن آمده، ابلیس از دستور خداوند سرپیچی و سرکشی کرده بود و از طردشدگان درگاه الهی است و این سخنان چیزی جز توجیه برای انجام گناه و اعمال زشت نیست و بدین دلیل است که اراده را فقط به خداوند نسبت میدهند.
صوفی: عشق و محبت به حقتعالی چنان سرتاسر وجود ابلیس را فرا گرفته بود که کسی جز خدا را نمیدید. ابلیس به دلیل مقامی که داشت، کشف کرد که این فرمان نوعی آزمون و ابتلاست نه امر واقعی و اراده الهی، و امر واقعی خداوند بر سجده نکردن است.
گفتم: محبّت دارای مراتبی است و شیطان پیش از آفرینش انسان، خدا را مدتی طولانی عبادت کرده و طبیعتاً دوست خدا بوده، ولی در آزمونی که خدا برای او در محبتش قرار داد، مردود شده و چیزی جز لعن و طرد او نصیبش نشد؛ در حالیکه محبّ و عاشق واقعی کسی است که هر آنچه را که محبوب و معشوق او دوست دارد، عشق و دوستی بورزد.
صوفی: در ابلیس هم این عشق و محبت الهی وجود داشت و مطیع پروردگار بود و این عدم سجده بر حضرت آدم (ع) بهدلایلی همچون آزمون الهی و کشف ابلیس بر ارادهی الهی بر عدم سجده واقع شده است. حلاج در اینباره میگوید: «حق سبحانه به ابلیس گفت: اختیار از آن من است و نه از آن تو؛ ابلیس گفت: همه اختیارات و از جمله اختیار من از آن توست، تو مرا اختیار کردهای ای بدیع! اگر مرا از سجود آدم منع کردی، تو منع کننده هستی.»[2]
گفتم: خود شما حرف خودت را نقض میکنی. اولا در خود قرآن، امر شده که تمام فرشتگان بر حضرت آدم (ع) سجده کنند که همه ملائکه بر او سجده کردند جز ابلیس، که اگر این عمل آزمونی برای فرشتگان بود باید همه فرشتگان جز ابلیس مؤاخذه میشدند، در حالی قرآن بهصراحت، این عمل ابلیس را مذمت کرده و او را طغیانگر، مستکبر و راندهشده از درگاه الهی دانسته است. ثانیا گفتی که شیطان کشف کرد که اراده الهی بر عدم سجده بر حضرت آدم (ع) است در حال که کشف و شهود، چیزی غیر از دستور الهی است و این عمل وی مخالفت محض با خداوند متعال بوده است.
چرا خودتان را اسیر این ابلیس فاسق و مغضوب الهی کرده و اینچنین از قرآن و اهلبیت (علیهمالسلام) دور شدهاید، کمی فکر و تعقل کنید.
پینوشت
[1]. حلاج، حسین بن منصور، کتابالطواسین، چاپ پل نویا، بیروت ۱۹۷۲، ج۱، ص24.
[2]. همان، ص23.
افزودن نظر جدید