شوقی افندی و توهین به علماء

  • 1396/01/17 - 12:10

بهائیان مدعی‌اند بنا به دستور پیشوایان خود، از هرگونه فحاشی و کج‌دهنی حتی در حق دشمنان، نهی شده‌اند. این در حالیست که سومین پیشوا و ولی‌امر بهائیان، بارها و بارها علمای شیعه را مورد توهین، فحاشی و هتاکی خود قرار می‌دهد. اما به راستی اگر دشنام در آیین بهائی حرام قطعی است، چگونه پیشوای بهائیان روی هر کج‌دهانی را سفید کرده است!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیشوایان فرقه‌ی بهائیت، در تبلیغات خود با بیان شعارهای نوع‌دوستی، مدام از وحدت عالم انسانی به دور از هرگونه رنگ و نژاد و آیین دم می‌زنند. تا جایی که عباس افندی، از هرگونه ناملایمتی، حتی با دشمنان نیز نهی می‌کند: «دشمن را دوست ببینید و اهریمن را ملائکه شمارید. جفاکار را مانند وفادار به نهایت محبّت رفتار کنید و گرگان خون‌خوار را مانند غزالان خُتن و ختامه مسک معطر به مشام رسانید».[1] از این‌روست که ابوالفضل گلپایگانی (از مبلّغان برجسته‌ی بهائیت) مدعی می‌شود: «بر حسب فرمان حضرت مؤسس یعنی بهاءالله، این طایفه (بهائیان) در حق احدی بد نمی‌گویند، حتی در حق اَعدای (دشمنان) خویش؛ چه که سبّ و لعن و زشت‌گویی، حرام قطعی است، تا چه رسد به (سبّ و لعن) بزرگان شیعه که در جلالت قدر و عُلوّ ایشان، شبهه‌ای نیست...».[2]
اما لازم است بدانیم که پسِ این نقاب نوع‌دوستی بهائیان، چهره‌ای متفاوت نهفته است. آری؛ پیشوایان مسلکی که مدام دم از وحدت و نوع‌دوستی زده و انسان‌ها را از کینه‌ورزی و دشنام باز می‌دارند، چگونه زبان و قلم خود را به توهین، فحاشی و لجن‌پراکنی به مخالفین خود، آلوده‌اند.
در ادامه، به بررسی برخی از توهین‌های پیشوای سوم و ولی‌امر بهائیان، نسبت علمای شیعه را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
شوقی افندی، «سعیدالعلماء بارفروشی» فقیه بزرگ مازندران را که مانع آشوب‌گری بابیان در آن خطه بود، سعید شقی (سفاک) [3]، و اَشقی الأشقیاء [4] می‌خواند و این‌گونه از بغض و عناد و کینه‌ی خود نسبت به او پرده برمی‌دارد.
شوقی افندی از «میرزا علی‌اصغر شیخ الإسلام تبریز»، که علی‌محمد شیرازی را مورد تنبیه قرار داد و به نوشتن توبه‌نامه واداشت، «شیخ الإسلام خبیث» نامید.[5]
شوقی افندی از «سیدصادق مجتهد طباطبایی» (فقیه بزرگ و وارسته‌ی عهد ناصری و پدر سیدمحمد طباطبایی پیشوای مشهور مشروطه)، به کاذب أرض طاء تعبیر می‌کند که: «به بلای عقیم مبتلا گشت و به أسفل جحیم (پست‌ترین جای جهنم) راجع شد».[6]
شوقی افندی، «شیخ عبدالحسین تهرانی» را: «مردود دارین و مبغوض الثقلین»[7] می‌شمارد و «سیدجمال الدین اسدآبادی» را با عنوان: «سید اَفغانی لَدود و حقود» می‌نامد و از مبتلا شدن وی به مرض سرطان، ابراز خوشنودی می‌نماید.[8]
شوقی افندی همچنین «شیخ محمدباقر اصفهانی» (شاگرد برجسته‌ی شیخ انصاری و فقیه خَدوم و پارسای اصفهان) را ذئب (گرگ) خون‌خوار و جاهل مرتاب نامیده [9] و از فرزند وی آقا نجفی اصفهانی، با تعبیر ابن‌ذئب یاد می‌کند.[10]
شوقی افندی همچنین، «میر سیدحسین امام جمعه‌ی اصفهان» را رقشاء (ماز گزنده) و طاغی باغی می‌خواند که چند مرتبه از ظالم أرض طفّ (شِمر بن ذی‌الجوشن) شقی‌تر بوده و شوکت و جلالش به خسران و وبالش تبدیل شد.[11]
آری؛ این گوشه‌ای از فحاشی‌ها و کج‌دهنی‌های کسانی است که مسلک خود را نماد نوع‌دوستی و پرهیز از بدگویی می‌دانند. به راستی که اگر سبّ و لعن و زشت‌گویی در بهائیت حرام قطعی است، چگونه ولی‌امر بهائیان، روی هر کج‌دهانی را سفید کرده؟! و به راستی اگر قرار است الگوی بهائیان، به حلال و حرام آیین خود پایبند نباشد و فحاشی عادتش باشد، دیگر از پیروان چه انتظاری می‌رود!

پی‌نوشت:

[1]. عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، چاپ اول، ج 3، ص 160.
[2]. عبدالحسین آیتی، کواکب الدریه، نسخه الکترونیکی، ج 1، ص 498.
[3]. ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه، لوح احباء شرق (نوروز 101 بدیع)، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 123 بدیع، ص 182.
[4]. همان، ص 47.
[5]. همان، ص 182.
[6]. همان، ص 185.
[7]. همان، ص 185.
[8]. جهت مطالعه‌ی بیشتر بنگرید به مقاله‌ی: سید جمال‌الدین اسدآبادی و دشمنی پیشوایان بهائی با او
[9]. ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه، لوح احباء شرق (نوروز 101 بدیع)، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 123 بدیع، ص 186.
[10]. همان، ص 99، 52.
[11]. همان، ص 187-186.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.