تسلیم در برابر طاهری یا تسلیم در برابر خدا!

  • 1395/10/30 - 12:02

طاهری بنیان‌گذار عرفان حلقه، تسلیم در روش ابداعی خودش را ابزاری برای حذف «منیّت» معرفی می‌کند. او که اندیشه‌ی خود را محور قرار داده است و معنای منیّت را به تسلیم انصراف داده است، آن‌کس را که در مقابلش تسلیم شود را فردی سالم و به دور از منیّت می‌نامد. تسلیمی که طاهری از آن سخن به میان می‌آورد با تسلیمی که در اسلام وجود دارد تفاوت اساسی و جوهری دارد.

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ طاهری بنیان‌گذار عرفان حلقه، تسلیم در روش ابداعی خود را ابزاری برای حذف «منیّت» معرفی می‌کند. او  که اندیشه‌ی خود را محور قرار داده است و معنای منیّت را به «تسلیم» انصراف داده است، آن‌کس که در مقابلش تسلیم شود را فردی سالم و به دور از منیّت می‌نامد. طاهری می‌گوید: «پس نباید إعمال نظر و مداخله کرد. از این رهگذر اتفاق خوبی می‌افتد آن‌را «حذف من» می‌نامیم. که در طی آن، فرد موفق می‌شود تا خود را کنار گذارده و از مظاهرِ «من و منیّت» فاصله بگیرد. و این موضوع تمرینی مقدماتی می‌شود برای حذف من، زیرا ما عادت کرده‌ایم که در کارها مداخله نکنیم و فقط ناظر باشیم»[1] و بعد اشاره می‌کند که برای بهره‌برداری کامل از هوشمندی فقط بایستی «ناظر و شاهد» بود.[2]

ماجرای تسلیم به عنوان یکی از محورهای اصلی در عرفان حلقه تا جایی وسعت می‌یابد که بر وجود ایمان، اعتقاد و مذهب سایه می‌اندازد. طاهری در قالب یک اصل اشاره کرده است‌که: «داشتن ایمان و اعتقاد برای حضور در حلقه‌ی وحدت لازم نیست و تنها شرط لازم، شاهد بودن است.»[3]

در طراحی طاهری هر انسانی واجد بهره‌برداری از رحمانیت عام الهی و حلقه‌ی اتصال نمی‌باشد. او در یک تقسیم‌بندی، افراد را به اعتبار پیش‌داوری داشتن در مسائل و عدم آن به ساده، دانا و سوپردانا تقسیم‌بندی می‌کند و سپس نتیجه‌گیری می‌کند که افراد ساده در استفاده‌ی از رحمانیت الهی از همه موفق‌ترند.[4] چرا که ویژگی این دسته از افراد در واقع همان تسلیم شدنشان در مقابل طاهری است. یعنی آن‌ها ابتدا چیزی را آزمایش می‌کنند (منظور در این‌جا فرادرمانی و حلقه‌ی اتصال است) و بعد قضاوت می‌کنند و در نتیجه روحیه‌ی به چالش کشیدن طاهری را ندارند.

تسلیمی که طاهری از آن سخن به میان می‌آورد با تسلیمی که در اسلام وجود دارد تفاوت اساسی و جوهری دارد. وی تسلیم در مقابل خداوند متعال را که اطاعت بی‌چون و چرا از خداوند است را حذف و تسلیم در مقابل خودش یا یک مَستر را جایگزین کرده است. در این نوع تسلیم، شرط دین و مذهب خاصی نیز نشده است، و حتی آن‌را غیرلازم می‌داند.
چرا این نوع تسلیم‌ها آسیب زننده هستند؟ اگر ماهیت این تسلیم، الهی است، چرا تسلیم‌شدگانی که شرط تسلیم را پذیرفته‌اند، دچار آسیب‌های فراوان جسمی و روحی شده‌اند؟ و سؤال مهم‌تر چگونه است که لایه محافظ توان محافظت از فرادرمانگیر و فرادرمانگر، در مقابل موجودات غیرارگانیک و تشعشعات منفی را داراست اما توان محافظت از فردی که در مقابل روشِ درمانی طاهری تسلیم نشده است را ندارد؟

پی‌نوشت:

[1]. انسان از منظری دیگر، محمد علی طاهری، نشر ندا، ص 78.
[2]. همان.
[3]. همان، ص 125.
[4]. همان، ص 191.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.