چرایی آزادی تبلیغ بهائیت، در مستعمرات روستزار
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ دولت روسیه تزاری در شکلگیری فرقهی بهائیت، نقش مهمی ایفا کرده و از آغاز پیدایش این فرقه، حمایتهای زیادی از آن انجام داده است؛ تا جایی که سران بهائی، پیشرفت خود را مدیون این دولت دانسته و در آثار خود از نقش روسها، قدردانی کرده [1] و خدمات متقابلی برای ایشان به انجام دادهاند.
شاید یکی از خدمات و حمایتهای دولت روس از بهائیان را بتوان در اجازهی ساخت مشرقالأذکار در قلمرو خود و عشقآباد نام برد؛ تا بدین وسیله بهائیان، با آزادی کامل در آن دیار، به فعالیتهای خود بپردازند. مأموران سیاسی روستزار در حقیقت، با چنین مجوّزی قصد داشتند، کانون بهائیان را خارج از ایران نیز ایجاد و بهائیان را در ترویج افکار خود آزادی دهند.[2]
چنانکه صبحی، در اینباره میگوید: «در این شهر (عشقآباد) و شهرهای دیگر مسلماننشین، همهی بهائیان آزاد بودند و فرمانروایی روس، دست آنها را در هر کاری باز گذاشته بود. چنانکه معابدی به نام مشرقالأذکار، ساخته بودند و از روز نخست که از گوشه و کنار کشور ایران مردم در آن شهر گرد آمدند، زهر چشمی از مسلمانان گرفتند... چون بازار داد و ستد و کار بازرگانی عشقآباد گرم بود، بسیاری از مردم یزد، آذربایجان و خراسان، روی بدان شهر نهادند و پادشاهان و فرمانروایان روس، به بهائیان کمک شایانی میکردند و چون سازمان رو به راهی داشتند، انجمنهایی برای خواندن مردم به کیش بهائی، برپا نمودند».[3] به علاوهی این حمایتها، پشتیبانی دادگستری روس از بهائیان نیز، بیانگر حمایت همهجانبهی این دولت، از بهائیان و آزادی کامل آنها در قلمرو روس است.[4]
اما هدف استفادهی روستزاری از فرقهی بهائیت در مستعمرات خود را شاید بتوان اینگونه تحلیل کرد که سران فرقهی بهائی، با آوردن تعالیمی نظیر ترک تعصبات وطنی و نسخ حکم جهاد حتی از نوع دفاعی آن، دارای روحیهی سازشکاری عجیبی با تجاوزگران و استعمارگران میباشند.[5]
با توجه به اینکه دولت وقت روس، به عنوان یکی از دشمنان درجهی یک مسلمانان، بسیاری از شهرهای ایران را طی چندین قرارداد استعماری، به تصرف خود درآورده و در پی آن بود تا ترکیب جمعیتی این شهرها را بر هم زده و شیعیان را که در اکثریت بودند، در اقلیّت قرار دهد و روحیهی استکبارستیزی اسلام ناب را به واسطهی بهائیان نابود سازد؛ از این رو شهرهایی چون بخارا، سمرقند، عشقآباد، تاشکند و مرو را جولانگاه و مأمنی برای بهائیان قرار داد.
پینوشت:
[1]. اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، تهران: مؤسسه تحقیقی رائین، چاپ مرو، بیتا، ص 104، به نقل از قرن بدیع، ج 2، ص 15.
[2]. سید محمد باقر نجفی، بهائیان، تهران: کتابخانه ظهوری، 1399 ق، چاپ اول، صص 636-635.
[3]. سیداحمد کسروی، بهائیگری، تهران: بنگاه مطبوعاتی فرخی، 1344، صص 48-46.
[4]. همان، ص 48.
[5]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: مقابله با حفظ تمامیت أرضی توسط بهائیت!
افزودن نظر جدید