نردبان پیشرفت میرزا بهاء
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ میرزا بهاء همانند سید باب به دنبال قدرت بوده و پس از آنکه میرزا بهاء به نام سید باب و به نام برادرش صبح ازل عنوانی در میان پیروان سید باب پیدا کرد، شروع به دعوی استقلالی کرده و ظهور سید باب و نوشته های او را مقدمه ظهور و دعوی خود قرار داد.
در الواح بعد اقدس گوید: الی کتبک التی سمیتها بالبیان و ینفکر فیما نزل فیها لیجد کل کتاب منها مبشرا بظهوری و ناطقا باسمی و شاهدا لنفسی و منادیا بامری و ذکری و طلوعی و اشراقی و مع اعلانک یا الهی و بیانک یا محبوبی سمعت و رأیت ما قالوا فی حقی و ارتکبوا فی ایامی [1]- کتاب تو که نامیدی آن را به کتاب بیان و تفکر کند در آنچه در بیان نازل شده است تا ببیند هر نوشته ای را از آن که بشارت می دهد به ظهور من و گویا می باشد به نام من و شاهد است مرا می خواند به امر و ذکر و طلوع من و با اینکه پروردگارا تو اعلان و بیان نمودی شنیدی و دیدی آنچه را که در حق من گفته و عمل کردند.
و شوقی افندی گوید: حضرت باب دارای دو مقام مشخص و دو ماموریت عظیم و مقدس آسمانی بودند یکی مقام مظهریت مستقله الهیه صاحب شرع جدید و کتاب جدید و دیگری مقام مبشریت جمال اقدس ابهی ... الخ. [2]
برگشت این جمله به آن است که سید باب از اثبات امر خود هم از ابطال و نفی امر خود خبر می داد، و موظف بود که این دو قسمت را ابلاغ کند، یعنی در مرتبه اول آئین جدید و کتاب جدیدی آورده و مردم را به سوی دین و مسلک جدید دعوت کرده و در عین حال وظیفه دوم او این بود که اعلان به ظهور میرزا بهاء و دین جدید او کند، و باید توجه داشت که میرزا بهاء در آن ایام موجود و هم سال سید باب بوده و هم از اتباع او شمرده می شود، و حتی دو کتاب (ایقان و بدیع) را در اثبات امر سید باب تالیف کرده است.
و باز شوقی می نویسد: یکی دیگر از آثار مهمه بدیعه کتاب بدیع است که در رد مفتریات و اعتراضات میرزا مهدی رشتی و رفع شبهات اهل بیان نازل شده و به منزله کتاب ایقان است که دراثبات حقانیت امر حضرت باب از قلم اعلی صادر گردیده ... الخ. [3]
آری میرزا بهاء کتاب ایقان را در سال 1278 یعنی یک سال قبل از اظهار دعوی خود در بغداد تالیف کرد، و کتاب مبین را در حدود سال 1284 یعنی چهار سال بعد از اظهار و دعوی خود تالیف نموده است. و چون میرزا بهاء متوجه بود که دعوی او متوقف به اثبات دعوی سید باب است، با نهایت استادی و زبردستی و حیله ورزی و تحریف و تقلب در کتاب ایقان کوشیده است که دعوی سید باب را به مرحله اثبات برساند.
تعجب در اینست که این مبشر (سید باب) میرزا یحیی را وصی و جانشین خود قرار داده بود، و این امر به خط خود سید باب نیز امروز موجود و در کتاب الواح سید باب کلیشه شده است، و میرزا بهاء نیز آنچه مسلم و قطعی است حدود ده سال وصایت و پیشوایی او را قبول کرده و اطاعت او را می نموده است، و از طرف دیگر سید باب یکی از علائم من یظهره الله را تکمیل نقصان بیان دانسته و تصریح کرده است که حدود نه واحد از بیان را تکمیل خواهد کرد، و میرزا یحیی نیز به چنین امری اجمالا اقدام کرده است.
ولی به عقیده میرزا بهاء یکی از افراد مشرک و کافر و ظالم و مظهر تمام اوصاف خبیثه میرزا یحیی است که با دعوی او مقابله و عناد ورزیده است میرزا یحیی هم او را به همین صفات معرفی می کند.
در این موضوع لازمست خوانندگان محترم محاکمه و بررسی کنند.
و اما تکمیل و تتمیم بیان از طرف میرزا بهاء:
باز شوقی می گوید: کتاب مستطاب ایقان که در سنین اخیره دوره اقامت بغداد 1278 هجری طی دو شبانه روز از قام مبارک نازل گردید و با نزول آن بشارت حضرت باب تحقق پذیرفت و وعده الهی که حضرت موعود بیان فارسی را که ناتمام مانده تکمیل خواهد فرمود. [4]
پس جناب شوقی در عین حالی که به این علامت اعتراف کرده است، بیان را به کتاب بیان فارسی مقید می کند، و تکمیل آنرا تاویل و به عنوان اثبات و تثبیت آن معنی می نماید، تا به کتاب ایقان تطبیق شود.
حالا باید دید که مقصد و عین عبارت سید باب چه بوده است.
در رساله للثمرة و در مقامه متمم بیان از لوح سید باب نقل می کند که: و ان ابواب البیان قد قدر علی عدد کل شی ء (361) و لکنا ما اظهرناه الا احدی عشر واحدا ... و ان اظهر الله عزا فی ایامک فاظهر مناهج الثمانیة باذن الله ... الخ. [5]
ابواب کتاب بیان مقدر شده است که به تعداد سیصد و شصت و یک باشد، ولکن ما ظاهر نکردیم مگر یازده واحد از آنرا و اگر خداوند عزت و توانایی داد در روزگار تو پس هشت باب دیگر را نیز ظاهر کن.
پس در این کلام قیودی ذکر شده است:
1-خطاب به ثمره یعنی صبح ازل است.
2- مقصود تتمیم بیان عربی است که هشت باب بقیه دارد.
3- کتاب ایقان عربی نیست و هشت باب نیست و عنوان متمم بیان ندارد و نویسنده آن صبح ازل نیست و به سبک و روش بیان نیست و از لحاظ معنی هم ارتباطی با بیان ندارد.
4- خوود این معنی مسخره است که: پیغمبری کتاب آسمانی ناقصی بیاورد، و تتمیم و تکمیل آنرا به وصی خود که پیغمبر نیست واگذارد.
5- میرزا بهاء خود دعوی نبوت و الوهیت می کند، چگونه در اینجا تنزل کرده و کتاب پیغمبر سابق را که منسوخ است تتمیم می نماید. [6]
از این همه تناقض گوید و افعال اشتباه از سوی رهبران بهائی معلوم می شود که بابیت و بهائیت حزبی بیش نبوده و به هیچ وجه در رده ی ادیان الهی قرار نخواهد گرفت.
پی نوشت:
1- الواح بعد اقدس، (177-1)
2- قرن بدیع، صفحه 11
3- قرن بدیع، صفحه 210
4- قرن بدیع، صفحه 147
5- رساله للثمرة، صفحه 7
6- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 3 صفحه 164 تا 167
افزودن نظر جدید