سینما و سحر و جادو
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از دستمایههای همیشگی فیلمهای تلویزیونی و سینمایی، پرداختن به داستانهایی با محوریت سحر و جادو است. بخش عمدهای از آنچه این فیلمها به تصویر میکشند ساختهی تخیل و توهم سازندگان است که مراد از این بخش از نوشتار نیست. آنچه موضوع اصلی برای بررسی فیلمها است، اصل سحر و جادو و چگونگی نگاه به آن است که با موضوع اصلی نوشتار همخوانی دارد.
دستهی نخست از این فیلمها صرفاً اصل سحر و جادو را نمایش و برخی از شخصیتهای داستانی با استفادهی از آن کارهایی را انجام میدهند. این فیلمها دربارهی ارزش یا بیارزش بودن آن اشارهای ندارد و سحر و جادو را ابزاری میدانند که میتواند در دو جهت خیر و شر به کار آید و معیار خوب و بد بودن آن بستگی به شخصیت جادوگر و ساحر دارد؛ از جمله میتوان برای نمونه فیلمهای «والا حضرت»، «توهمات دکتر پارناسوس» و «فقط دیدار» را نام برد.
در دستهی دوم فیلمها، سحر و جادو، ارزشی شمرده میشود که انسانهای دارای آن را به موجودی مافوق انسان تبدیل میکند و از هر جهت انسان ساحر و جادوگر برتر محسوب میشود. در اینگونه فیلمها انسانهای معمولی، شهروندان درجهی دوم و بیاهمیتاند و امور مهم و حیاتی آنان را در اختیار جادوگران و ساحران است. در مجموعه فیلمهای «هریپاتر» که هشت قسمت از آن اکران شده، جادوگران، مهمترین انسانها هستند و در تمام امور تصرف میکنند و تدبیر اشیاء را بر عهده دارند. در این میان انسانهای معمولی «مُگُل» یا «مشنگ» خوانده میشوند و از نظر ارزش و اهمیت در درجهی بعد از جادوگران قرار دارند. مشابه همین مضمون را میتوان در فیلمهای «شاگرد جادوگر» سهگانهی «ارباب حلقهها» و انیمیشنهای «بازگشت پادشاه» و «ارباب حلقهها» نیز مشاهده کرد.
در میان نمونههای این دسته فیلم «ساحرگان ایستویک» به گونهای دیگر جادو را ارزش میداند. در این فیلم، شیطان برخی انسانها را به تسخیر خود درآورده و تنها راه نجات و شکست شیطان، سحر و جادو است.
دستهی آخر از این فیلمها سحر و جادو را عاملی شر میدانند که فقط در جهت اهداف شیطانی استفاده میشود. در فیلمهای «مرگ سیاه»، «سلیمان کین» و «فصل جادوگری» سحر و جادو ابزاری شیطانی محسوب میشوند و در نظر مردم و شخصیتهای داستانی استفادهی از آن ناپسند است. در هر دو فیلم آخر شیطان برای رسیدن به اهدافش از جادوگران بهره میگیرد.
در برخی فیلمهای مرتبط با این دسته، افراد شروری که اهداف پلیدی را دنبال میکنند از جادو و سحر استفاده میکنند؛ از جمله فیلمهای «رانندگی خشمگین»، «به نام پادشاه: داستان محاصرهی سیاهچاله»، «شرلوک هولمز» و سهگانه «مومیایی» نمونههای روشنی برای این موضوعاند.
مضمون فیلمهای ذکر شده در این بخش به بحث سحر در منابع دینی مربوط میشود. ابتدا باید گفت سحر و جادو، اثر حقیقی در خارج دارد و قابل انکار نیست؛ ولی این امر، دلیل بر جایز بودن استفاده از آن نمیشود. سحر، آموزهای شیطانی است، همچنان که خدای متعال میفرماید: «و [یهود] از آن چه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم میخواندند، پیروی کردند. سلیمان هرگز [دست به سحر نیالوده و] کافر نشد؛ ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند». [سوره بقره، آیه ۱۰۲]
دربارهی چیستی و اقسام سحر نظریات گوناگونی در میان علمای شیعه مطرح شده است؛ ولی آنچه مسلم است حرمت استفاده از سحر و تنها مورد استثناء زمانی است که استفادهی از آن برای باطل کردن سحر باشد.[1]
يكى از اصول اساسى توحيد، اين است كه همه قدرتها در اين جهان از قدرت پروردگار سرچشمه میگیرد، حتى سوزندگى آتش و برندگى شمشير بى اذن فرمان او نمیباشد. منتها مفهوم اين بيان مجبور بودن افراد در كار خود نيست.
توضيح اینکه: جهان آفرينش، جهان اسباب و مسببات است. البته برخى سببها مادى است و برخى غیرمادی است. اراده حكيمانه خداوند بر اين تعلق گرفته است كه هر پديده و حادثهای از علت ويژه خود صادر گردد و درعين حال، نظام علت و معلولها همگى به خدا منتهى شده و از او قدرت و نيرو میگیرند. او است كه سبب را میآفریند و به آن قدرت و نيرو میبخشد و آن را براى ايجاد معلول ويژه خود آماده میسازد. در حقيقت مؤثر واقعى، در تمام نظام جهان يكى است و نظام جهان كه به صورت اسباب و مسببات جلوه گرى دارند، همگى از او استمداد گرفته و به او منتهى مى شوند.[2]
در تأثير سحر و جادو نيز وضع چنين است. خداوند متعال با قدرت خويش، چنين اراده و نيرويى را در افراد به وديعت نهاده است. انسانها با بهرهگیری از اين اراده و تقويت آن میتوانند به كارهاى شگفتانگیزی دست زنند. برخى مانند اولياى خداوند از آن نيرو و در مسير مناسب، استفاده میکنند و عدهای ديگر، با سوءاستفاده از آن به كارهاى ناشايست اقدام میکنند پس، در واقع اصل وجود اين نيرو در نهاد آدمى از آن خداوند و به فرمان او است، منتها چگونگى بهرهگیری از آن به عهده خود انسان نهاده شده است و او در چگونگى بهرهگیری از آن مسئول است.
پینوشت:
[1] . جواد امینخندقی، دین و سینما، آموزههای اخلاقی و ارزشی، قم: نشر ولاء، ۱۳۹۱، ص ۱۹۵.
[2] . آیتالله سبحانی، اصالت روح، مؤسسه امام صادق، ص ۲۴۱.
جهت مطالعه بیشتر بنگرید به: جواد امینخندقی، دین و سینما، آموزههای اخلاقی و ارزشی...
افزودن نظر جدید