ماهیت کلمهی «ولی» در کلام خلفا
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از پرکاربردترین سوالات و یا شبهاتی که میتوان به آن اشاره کرد، بحث بر سر معنای اصلی کلمه «ولی» است. این کلمه در معنای عالمان شیعه، بهمعنای سرپرست و یا همان رهبر میباشد، اما اهل تسنن، ولی را بهمعنای دوستی تلقی میکنند. حال با بیان چند روایت از زبان خلفای اهل تسنن، معنای واقعی کلمه «ولی» را خواهیم فهمید.
دلالت «ولی» بر خلافت در کلام ابوبکر:
ابوبکر گفت: «قد ولیت امرکم و لست بخیرکم.[1] من ولی امر شما شدهام [حکومت شما را بهدست گرفتم] اما از شما بهتر نیستم.»
در روایت دیگر از ابن سعد از کلام ابوبکر چنین نقل شده است: «اما بعد ایها الناس قد ولیت امرکم و لست بخیرکم.[2] اما ای مردم من ولی امر و سرپرست شما شدم، در حالیکه بهترین شما نیستم.»
این دو روایت که در کتب اهل تسنن به سند صحیح ذکر شده است، و اینکه در اینجا کلمهی «ولی» به چه معناست، بسیار واضح است. اگر این کلمه در اینجا به معنای سرپرست نیست، پس منظور ابوبکر، چه میتواند باشد؟
دلالت «ولی» بر خلافت در کلام عمر:
یکی دیگر از قرائن بیان کنندهی معنای این کلمه در سخنان عمر، خلیفهی دوم اهل تسنن، دربارهی خلافت خود و ابوبکر روشن میشود، عمر گفت: «فلما توفی رسول الله، قال ابوبکر: انا ولی رسول الله... ثم توفی ابوبکر و انا ولی رسول الله و ولی ابیبکر.[3] زمانی که رسول خدا از دنیا رفت، ابوبکر گفت: من جانشین رسول خدا هستم، ... بعد ابوبکر فوت کرد، من جانشین رسول خدا و جانشین ابوبکر شدم.»
حال با بیان این دو روایت و روشن شدن معنای واقعی کلمهی «ولی» چرا آن احادیث گهربار از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که دربارهی خلافت بلافصل امیرالمومنین علی (علیه السلام) است، را زیر سوال برده و میگویند که منظور از «ولی» در آنجا همان دوست است و معنایی غیر از دوست را شامل نمیشود؟
پینوشت:
[1]. البدایة و النهایة، ابن کثیر، ج8، ص89،90.
[2]. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج3، ص181.
[3]. صحیح مسلم، مسلم، ج3، ص1378 و 1379.
افزودن نظر جدید