سوء استفاده بهائیت از دین برای اثبات حقانیت خود
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شبهاتی که مبلّغان بهائی برای حقانیت به اصطلاح پیامبران خود میآورند، این است که محال است شخصی ادعای باطلی را به خداوند نسبت دهد و خداوند با او مقابله نکند. در همین راستا برای محکم جلوه دادن کلام خود، به آیاتی از قرآن کریم استدلال میکنند که در آن خداوند خطاب به پیامبر فرمود، اگر قول باطلی را به ما نسبت میداد، او را عذاب میکردیم.
«وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَيْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِيلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْيَمِينِ ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ فَمَا مِنكُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِينَ [سورهی الحاقه/ 47-44]؛ و اگر او برخی از گفتارها را به ناحق به ما میبست؛ ما او را با قدرت میگرفتیم؛ سپس رگ قلبش را قطع میکردیم؛ و هیچ کس از شما نمیتوانست از (مجازات) او مانع شود».
گلپایگانی، از مبلّغان معروف بهائی، در ذیل این آیه میگوید: «این آیه صریح در این است که هرگز خداوند تبارک و تعالی اجازه نخواهد داد، نفسی را که کلامی کذب به او نسبت دهد و کتابی را که خود تصنیف نموده باشد، نام او را وحی آسمانی نهد و آیات الهی خواند».[1] اما چند اشکال به برداشت بهائیان از این آیات وارد است که در ادامه به نقد آن، میپردازیم.
اشکال اول: آیهی شریفه خطاب به پیامبر است، پیامبری که خداوند او را به سلاحهای معنوی مجهز کرده و عدهی بسیاری به او ایمان آوردهاند، خداوند میفرماید اگر این فرستادهی ما که اینگونه به او قدرت دادیم، بر فرض محال که بخواهد دروغی به ما ببندد، او را عذاب خواهیم کرد، نظیر این مسأله جایی است که پادشاهی فرماندهی نظامی خود را برای انجام مأموریت بفرستد و بگوید که اگر بر خلاف دستور من عمل کرد، او را مجازات خواهم کرد. بنابراین، مدعیان دروغین، نظیر سران بهائی، موضوعاً از مفهوم این آیه، خارجند.
دوم: نمیتوان گفت دروغ بستن به خداوند در همهجا، موجب هلاکت ظاهری و دنیایی میشود، چرا که خداوند در قرآن، به مدعیان دروغین وعدهی عذاب را در آخرت داده است: «فَوَيْلٌۭ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ ٱلْكِتَٰبَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِندِ ٱللَّهِ لِيَشْتَرُوا۟ بِهِۦ ثَمَنًۭا قَلِيلًۭا ۖ فَوَيْلٌۭ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌۭ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ [بقره/79]؛ پس وای بر آنها که نوشتهای با دست خود مینویسند، سپس میگویند: این، از طرف خداست؛ تا آن را به بهای کمی بفروشند. پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و وای بر آنان از آنچه از این راه به دست میآورند!». با توجه به اینکه در تاریخ اسلام و یهود ثبت نشده که این مدعیان دروغین به صرف این ادعا، عذاب دنیوی شده باشند، بنابراین مراد، عذاب اخروی است.
سوم: سنت خداوند این است که به کافران مهلت میدهد تا آنان از روی اختیار خود انتخاب سعادت یا شقاوت کنند و این مهلت دادن، لطف به ایشان نیست، بلکه زمان دادن برای سنگینتر شدن بار گناهانشان است.[2] پس نمیتوان گفت هر کافری بواسطهی آنچه به خداوند نسبت داده، بلافاصله هلاک شود.
چهارم: حتی اگر سخن بهائیان را پیرامون آیه بپذیریم، میتوان گفت خداوند رگ حیات باب و بهاء را به وسیلهی مؤمنین قطع کرد و آنان هلاک شدند؛ و به همین صورت فرقهی بابیت و بهائیت نیز، نه ایرانگیر و نه جهانگیر شد.
پینوشت:
[1]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، نسخه الکترونیکی، ص 48.
[2]. سورهی مبارکه آل عمران، آیهی 178.
افزودن نظر جدید