پیشگوییهای امیر مومنان (ع) درباره معاویه و بنیامیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از آنجایی که خلافت حق مسلّم حضرت علی (علیه السلام) بود، اما با نیرنگ و دسیسه بازیهای برخی از اصحاب بیکفایت پیامبراکرم این خلافت در محل اصلی خود قرار نگرفت. تا اینکه بعد از 25 سال این حقّ بر باد رفته، به اصلش بازگشت، اما این بازگشت خلافت هم بدون دردسر برای امیرمومنان نبود، بلکه جرثومه فسادی به مانند معاویه که دست نشانده خلفای قبلی بودند، باعث گردید که کار بر امیرالمومنین علی (علیه السلام) سخت گردد، بهطوری که بارها و بارها حضرت در مناسبتهای گوناگون درباره معاویه و سیطره او بر جامعه اسلامی، سخن گفته بود و گاهی اوقات این سخنان را در قالب هشدار به مردم کوفه بیان میفرمود. در این نوشتار مختصر به قسمتی از سخنان حضرت و تبیین آن میپردازیم:
علی (علیه السلام) در یکی از خطبههایش درباره سلطه و ستمگری معاویه بر مردم کوفه، هشدار داد و آنها را بهخاطر سستی در دستورات مورد تقبیح و نکوهش قرار میدهد و میفرماید: «اما انه سیظهر علیکم بعدی رجل رحب البلعوم مندحق البطن یاکل ما یجد و یطلب ما لایجد فاقتلوه و لن تقتلوا الا و انه سیامرکم بسبّی و البراءه منّی فاما السبّ فسبونی فانه لی زکاه و لکم نجاه و اما البراءه فلا تتبرءوا منّی فانی ولدت علی الفطره...[1] آگاه باشید، پس از من، مردی با گلوی گشاد و شکمی بزرگ بر شما مسلط خواهد شد، که هر چه بیابد، میخورد و تلاش میکند آنچه ندارد، بهدست آورد، او را بکشید و اما هرگز نمیتوانید؛ او شما را به دشنام دادن و بیزاریجستن از من امر میکند، اما اگر به دشنام امر شدید، انجام دهید که مایه بلندی درجات من و نجات شماست، اما هرگز در دل از من بیزاری نجویید که من با فطرت توحید، بهدنیا آمدهام و در ایمان و هجرت از همه پیش قدمتر بودهام».
از این سخن امام (علیه السلام) نکات مهمی برداشت میشود که علمای اهل سنت آن را در کتب خود متذکر شدهاند، نکته اول شکمبارگی معاویه است که حضرت صراحتاً به آن اشاره کردهاند، بر اساس مستندات تاریخی نیز، معاویه به پرخوری مشهور بوده است. آنقدر میخورد که میگفت: خسته شدم، اما سیر نشدم، و دستور میداد سفره را جمع کنند، این بیماری در اثر نفرین پیامبر اکرم، دامنگیر او شده بود؛ چرا که روزی پیامبر ابن عباس را بهدنبال او فرستاد، تا کاری را برای پیامبر انجام دهد و او مشغول خوردن بود (این جریان تا سه دفعه تکرار شد) و در دفعه بعدی پیامبر او را اینگونه نفرین فرمود: «اللهم لاتشبع بطنه.[2] خدایا شکم او را سیر نکن.»
و شاعر عرب هم در حق معاویه شعری دارد و آن این است:
«و صاحب لی بطنه کالهاویه ----- کانّ فی امعائه معاویه[3]
مرا رفیقی است که شکم او مانند جهنم است، تو گویی در درون او معاویه است».
نکته دومی که حضرت در این خطبه اشاره میکند، این است که امام علی (علیه السلام) پیش از معاویه از دنیا خواهد رفت، و پس از او معاویه بر امور مسلّط خواهد شد و این پیشگویی را در برخی از موارد بهصورت کنایه بیان فرموده است، ایشان در مجلسی فرمود: ای مردم، ماه رمضان برترین ماههاست که آمده، آسیاب حکومت در این ماه به حرکت در میآید، بدانید شما امسال در یک صف حج انجام میدهید و نشانه آن این است که من در میان شما نیستم.[4]
نکته سومی که حضرت اشاره فرمودند این است که معاویه، به دنبال چیزی است که نمییابد، به احتمال زیاد منظور امام (علیه السلام) اندیشه نابودی اسلام و نیت شوم و خطرناک معاویه در محو کردن نام پیامبر از ماذنههای مساجد است، که به آن دست نمییابد.[5]
چهارمین نکته اینکه امام علی (علیه السلام) در این خطبه بیان فرمود، این است که معاویه، سزاوار مرگ است اما کشته نمیشود (بلکه با مرگ طبیعی از دنیا میرود) اینکه حضرت او را سزاوار کشتن میداند، گذشته از اینکه خون او هدر بود، طبق بیان سخن پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمود: وقتی معاویه را بر منبر من دیدید، او را بکشید. ابوسعید خدری راوی حدیث میگوید، ما این کار را نکردیم و به همین دلیل رستگار نشدیم.[6]
پنجمین نکته از خطبه امیرالمومنین (علیه السلام) بدعت زشت معاویه است که در بلاد پهناور اسلامی در آن زمان، طبق دستوری به مسلمانان گفته بود، که حضرت را سبّ و لعن و ناسزا کرده، و اظهار بیزاری از او نمایند. این کار معاویه، بهصورت یک سنت بود، تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز، یعنی بیش از 50 سال ادامه داشت.[7]
ششمین نکته از خطبه حضرت که استفاده میشود، عدم تاثیر تبلیغات سوء دستگاه جبار معاویه، در نابودی نام حضرت است، اما موفق نشد، چرا که برخی به معاویه گفته بودند حال که به آرزوی خود رسیدی (منظور گرفتن حکومت اسلامی) دست از کینه با این مرد هاشمی بردار، که معاویه در جواب گفت: نه به خدا قسم باید کاری بکنم، تا کسی از او فضیلتی نقل نکند.[8]
هفتمین نکته از خطبه اینکه معاویه نمیمیرد تا او فرمانروای این امت شود، در جنگ صفین غوغایی بلند شد، که معاویه کشته شده، امام فرمود: نه قسم به آنکه جانم در دست اوست، او نمیمیرد تا براین امت امیر شود و همه با او بیعت کنند...[9]
پینوشت:
[1]. نهج البلاغه، سید رضی، ستاد اقامه نماز، تهران، ترجمه دشتی، خطبه 57.
[2]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج4 ص55.
[3]. همان، ج4 ص55.
[4]. الارشاد، شیخ مفید، نشر فرهنگ، تهران، ترجمه رسولی محلاتی، (1380ش)، ص87.
[5]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج5 ص129.
[6]. همان، ج1 ص348.
[7]. پیشگوییهای امیرالمومنین(ع)، نجفی یزدی، نشر سپهر، قم، (1379ش)، ص101.
[8]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، داراحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، چاپ دوم، ج4 ص57.
[9]. المناقب، ابن شهر آشوب مازندرانی، چاپخانه علمیه اسلامیه، قم، بیتا، ج2 ص259
افزودن نظر جدید