الگوگیری حکم روزه توسط حسینعلینوری از سایر ادیان
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به طورکلی سرقت ادبی، علمی و هر مطلب مهم، یعنی اینکه فردی غیر از مؤلف از افکار و عبارات او، به عنوان ایده و عبارات خود استفاده کند.
میرزا حسینعلی نوری، روزه را در اسفند ماه، آنهم به مدت 19 روز و فقط با تحمل گرسنگی و تشنگی از طلوع آفتاب تا غروب، بدون خودسازی پایه گذاشت یا به عبارتی نمونهسازی کرد: «کفوا انفسکم عن الاکل و الشرب من الطلوع الی الافول.[1] از خوردن و آشامیدن خودداری کنید، از طلوع خورشید تا غروب آن».
نکتهی قابل توجه در این عبادت به اصطلاح نوین بهاءالله، انجام آن در یکی از فصلهای مناسب، با آب و هوای معتدل قرار داده شده تا به پیروان بهاء الله بد نگذرد و بتوانند به آسانی گرسنه و تشنه بمانند و این زمان در این فصل از سال به زودی به پایان برسد.
اما چرا روزه در بهائیت به 19 روز محدود شده و اواخر سال است؟ باید توجه داشت که بنیانگذار فرقهی ضالهی بهائیت، تعداد ماهها را از 12 ماه به 19 ماه تغییر داده و حتی تعداد هر ماه را از 30 روز به 19 روز تغییر داده و مسألهی جابجایی ایام در بهائیت، مسألهی نخنمایی است که نیاز به توضیح ندارد و فقط به کلام خود میرزا حسینعلینوری، ملقب به بهاءالله، اشاره میکنیم: «ان عدة الشهور عندالله، تسعه عشر شهراَ فی کتاب الله [2] همانا تعداد ماهها در کتاب خداوند، 19 ماه هستند.»
در حالی که در دین مبین اسلام و به دستور مستقیم خداوند (تبارک و تعالی) روزه مختص ماه رمضان است و بر اساس اجماع علمای دین، باید از اذان صبح تا مغرب روزه داشت و این امر نشان میدهد که بهائیت دنبال بدعت جدیدی است تا با مخالفت با کلام صریح الهی، به مقابله با آن بپردازد.
طبق گفتار حق تعالی: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُواْ الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُواْ اللّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ [بقره/185] ماه رمضان، که در آن برای راهنمايی مردم و بيان راه روشن هدايت و جدا ساختن حق از باطل، قرآن نازل شده است، پس هر کس که اين ماه را دريابد، بايد که در آن، روزه بدارد و هر کس که بيمار يا در سفر باشد، به همان تعداد از روزهای ديگر، خدا برای شما خواستار آسايش است، نه سختی و بايد که آن شمار را کامل سازيد و خدا را بدان سبب که راهنماييتان کرده است، به بزرگی ياد کنيد و سپاس گوئيد».
البته باید توجه داشت که روزه مختص اسلام نبوده و بر ادیان گذشته نیز واجب بوده و شاهد این مطلب نیز آیهی کتاب مقدس و الهی قرآن است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [بقره/183] ای کسانی که ايمان آوردهايد، روزه داشتن بر شما مقرر شد، همچنان که بر کسانی که پيش از شما بودهاند، مقرر شده بود، تا پرهيزگار شويد».
البته برای جابجایی ایام، نیز پاسخی محکمتر از کلام حق نمیشود بیان کرد: «إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَات وَالأَرْضَ... [توبه/36] شمار ماهها در نزد خدا، در کتاب خدا از آن روز که آسمانها و زمين را بيافريده، دوازده است».
حال سؤالی که پیش میآید، این است که مگر برای عنوان مسلک و راه جدید، نباید راهکار نیز جدید و نوین باشد، پس میرزا حسینعلی نوری چگونه ادعای دین نوین میکند، در حالی که تمام احکام دین مبین اسلام را، که آن را منسوخ اعلام کرده است، با کمی تغییرات غیر منطقی، به عنوان راه و منش و احکام معرفی میکند؟!
پینوشت:
[1]. میرزا حسینعلی نوری، اقدس، ص 45.
[2]. عبد الحمید اشراق خاوری، گنجینهی حدود و احکام، بی جا: بی تا، ص37.
افزودن نظر جدید