رد استدلال بهاییان بر آیه 41 سوره بقره

  • 1394/10/07 - 07:10
در طول تاریخ تمام ادیان و فرق برای اثبات خود از دین و کتاب آسمانی و مورد پذیرش جامعه‌ای که در آن حضور دارند، دلیل و شاهد می‌آوردند. فرقه ضاله بهاییت نیز بر اساس این سنت تاریخی، همواره در تلاش هستند که از قرآن کتاب آسمانی مسلمانان، آیه‌ای بر حقانیت خیالی خود پیداکرده و به مسلمانان عرضه کنند. یکی از آیاتی که برخی از بهاییان در اجتماعات...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در طول تاریخ تمام ادیان و فرق برای اثبات خود از دین و کتاب آسمانی و مورد پذیرش جامعه‌ای که در آن حضور دارند، دلیل و شاهد می‌آوردند. فرقه ضاله بهاییت نیز بر اساس این سنت تاریخی، همواره در تلاش هستند که از قرآن کتاب آسمانی مسلمانان، آیه‌ای بر حقانیت خیالی خود پیداکرده و به مسلمانان عرضه کنند. یکی از آیاتی که برخی از بهاییان در اجتماعات مجازی برای اثبات نبوت میرزا حسینعلی نوری به آن استدلال می‌کنند، آیه 41 سوره بقره است.
خداوند حکیم در قرآن چنین می‌فرماید: «وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ وَ لا تَكُونُوا أَوَّلَ كافِرٍ بِهِ وَ لا تَشْتَرُوا بِآياتي‏ ثَمَناً قَليلاً وَ إِيَّايَ فَاتَّقُونِ [بقره/41] و به قرآنى كه فرستادم ايمان آوريد كه تورات شما را تصديق مى‏كند و اوّل كافر به آن نباشيد و آيات مرا به بهاى اندك نفروشيد و تنها از قهر من بپرهيزيد». برخی از بهاییان بر این عقیده‌اند که این آیه بر حقانیت میرزا حسینعلی نوری دلالت کرده و به خاطر اهمیت این مسئله است که این آیه در قرآن بسیار تکرار شده است. همچنین ایشان چنین می‌گویند هرکس به قرآن ایمان دارد، نباید از این حکم روگردان شود.
وجه استدلال بهاییان به این آیه قرآن چنین است که بر طبق این آیه، خداوند می‌فرماید: هرگاه پیامبری به سوی شما آمد و آنچه را که در دست شما بود یعنی کتاب آسمانی شما را، تصدیق کرد و ضمناً به ظهورش نیز بشارت داده شده است، به این شخص و پیامبر باید ایمان آورد. از طرفی بر اساس شواهد تاریخی میرزا حسینعلی نوری قرآن را نه به زبان بلکه از روی عقیده عمیق قلبی، تصدیق کرده است؛ بنابراین میرزا حسینعلی نوری پیامبر خداست و بر طبق آیه قرآن باید به آن ایمان آورد.
در جواب به این استدلال باید گفت: همان‌طور که در ترجمه آیه نیز مشخص است، مخاطب این آیه کسانی بودند که به قرآن ایمان نیاورده و بر معجزه بودن و الهی بودن آن خدشه وارد می‌کردند. مفسرین اسلامی نیز این مقصود را از این آیه برداشت کرده و به بیان آن پرداخته‌اند. در تفسیر جوامع الجامع چنین آمده است: «وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ يعنى به قرآن كه بر محمد (صلی‌الله علیه و آله و سلم) فرو فرستاده‌‏ام ايمان بياوريد، درحالی‌که آن كتاب تصدیق‌کننده تورات شماست».[1] آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در تفسیر خود این آیه را چنین تفسیر کرده‌اند: «به آياتى كه بر پيامبر اسلام (صلی‌الله علیه و آله و سلم) نازل‌شده ايمان بياوريد، آياتى كه هماهنگ با اوصافى است كه در تورات شما آمده است (وَ آمِنُوا بِما أَنْزَلْتُ مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ). قرآن مصدق كتابى است كه نزد خود شما است، يعنى بشاراتى را كه تورات و پيامبران پيشين به پيروان خود دادند كه بعد از ما پيامبرى با چنين اوصاف ظهور خواهد كرد و كتاب آسمانی‌اش داراى اين ویژگی‌ها است اكنون كه مى‏‌بينيد صفات اين پيامبر و ویژگی‌های قرآن کاملاً منطبق بر بشاراتى است كه در كتب شما آمده و هماهنگى همه‌جانبه با آن دارد چرا به آن ايمان نمى‏آوريد؟![2]». بر طبق دیدگاه مفسرین اسلامی، این آیه بر حقانیت قرآن و آورنده آن یعنی شخص پیامبر اسلام دلالت کرده و هرگز برای اثبات حقانیت کسی غیر از پیامبر اسلام، نمی‌توان به این آیه استدلال کرد.
علاوه بر دلایل تفسیری مذکور، دلایل بسیار زیادی بر بطلان استدلال بهاییان بر این آیه وجود دارد. بهاییان بر این عقیده‌اند که چون میرزا حسینعلی نوری قرآن را تصدیق کرده است و به آن ایمان دارد باید به نبوت او ایمان بیاوریم. این در حالی است که در طول سالیان متمادی مدعیان نبوت دروغین بسیاری ظهور کرده و وجه مشترک همه آنان تصدیق قرآن و پیامبر اسلام بوده است ولی با این حال هیچ‌کس حتی بهاییان به نبوت آنان ایمان نیاورده‌اند. ممکن است بهاییان بگویند در استدلال خود گفتیم که قرآن نیز به ظهور میرزا حسینعلی نوری بشارت کرده و این بشارت به ضمیمه تصدیق قرآن توسط میرزا حسینعلی نوری، دلیل حقانیت اوست. در جواب به این ایراد باید گفت که در کجای قرآن به ظهور میرزا حسینعلی نوری بشارت داده‌شده است؟ اگر آیه‌ای به بشارت ظهور میرزا حسینعلی نوری پرداخته است آن را بیان کنید؛ چراکه این آیه با توجه به ایرادی که بر آن وارد است، نمی‌تواند به‌تنهایی حقانیت او را ثابت کند.
توجه به این نکته لازم است تمام این اشکالات واردشده بر استدلال به آیه مذکور، تنها بر این فرض است که ما بپذیریم میرزا حسینعلی نوری قرآن را تصدیق کرده باشد؛ اما حقیقت این است که میرزا حسینعلی نوری اگر قرآن را تصدیق کرده باشد تنها به زبان بوده و عملاً و قبلاً قرآن را تصدیق نکرده است. چگونه ممکن است کسی قرآن را تصدیق کند درحالی‌که نوشته‌ها و عقایدی برخلاف آن داشته باشد و احکامی ضد آن را بیان کند. قرآن پیامبر اسلام را آخرین پیامبر دانسته و کسی که قرآن را تصدیق می‌کند آیا می‌تواند برخلاف قرآن خاتمیت نبوت را نپذیرد و خود را پیامبر بنامد؟

پی‌نوشت:
[1]. ترجمه تفسير جوامع الجامع، مترجمان، بنياد پژوهش‌های اسلامى آستان قدس رضوى، ج‏1، ص 74.
[2]. تفسير نمونه، مكارم شيرازى ناصر، دارالكتب الإسلامية مكان، تهران، ج‏1، ص 208.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.