عصمت بهاء

  • 1392/07/11 - 13:50
میرزا بهاء برای آنکه خود را از گیر و دار مخالفین و از شک کردن پیروان نسبت به افعال خود رهایی پیدا کند و اینکه به اهداف خود نزدیک تر شود، خود را دارای عصمت و حاکم بر قانون دانسته است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برای آنکه مردم نسبت به رهبر خود اعتماد کامل داشته باشند و نسبت به اعمال او شکی در خود راه ندهند، باید  معتقد به آن باشند که شخص دارای عصمت است. میرزا بهاء برای جلوگیری از حرف ها و اشکالات مخالفین خود را به مقام عصمت کبری رسانیده و عصمت کبری رابه معنای حکومت به قانون و احکام گرفته است.

میرزا بهاء گوید: فاعلم للعصمة معان شتی و مقامات شتی، ان الذی عصمه الله من الزلل یصدق علیه هذا الاسم فی مقام ... و اما العصمة الکبری لمن کان مقامه مقدسا عن الاوامر و النواهی و منزها عن الخطاء و النسیان، انه نور لاتعقبه الظلمة و صواب لایعتریه الخطاء لو یحکم علی الماء حکم الخمر و علی اسماء حکم الارض و علی النور حکم النار حق لاریب فیه و لیس لاحد ان یعترض علیه او یقول لم و بم [1]- بدانکه برای عصمت معناهای مختلف و مقاماتیست، آن کسی که خداوند او را از لغزش حفظ کرده است صدق می کند بر او این اسم، و اما عصمت کبری برای کسی است که مقام او مقدس و برتر باشد از اوامر و نواهی و پاک و منزه باشد از فراموشی و خطا، و آن نوریست که ظلمتی در آن مقام نباشد و مقام درشتی است که خطائی عارض آن نگردد، و کسی که دارای این مقام است اگر حکم کند بر آب که خمر است و بر آسمان که زمین است و بر نور که آتش است ، حق بوده و مورد شک نخواهد بود، و کسی را نشاید که اعتراض کند به حکم او.

و باز گوید: الحمد لله الذی جعل العصمة الکبری درعا لهیکل امره فی ملکوت الانشاء و ما قدر لاحد نصیبا من هذه الرتبة العلیا و المقام الاعلی [2]- حمد خداوندی را که حقیقت عصمت کبری را لباس قرار داده است برای هیکل امر او (میرزا بهاء) در عالم ملکوت انشاء کسی را از این مرتبه بزرگ و مقام بلند نصیبی قرار نداده است.

میرزا بهاء در این دو قسمت از کلام خود مطالبی آورده است:

1-عصمت کبری مخصوص میرزا بهاء است و کسی را از گذشتگان و آیندگان در این مقام سهم و نصیبی نیست، و در این صورت پیامبرانی که بقول میرزا بهاء در آینده ظهور خواهند کرد، دارای مقام و مرتبه او نخواهند بود، با اینکه هر پیغمبر لاحقی باید اشرف و اکمل از سابق بوده، و روی این فضیلت و مقام دین سابق را نسخ کند.

2- در مقام عصمت کبری خطاء و نسیانی نیست و به موجب این تعریف کسی که دارای عصمت کبری شد لازمست از مرحله طبیعت انسانیت و فطرت بشریت خارج باشد، زیرا تا انسان روی فطرت انسانی و طبیعت تکوینی بشری زندگی دارد، خطاکار و فراموش کار است. اینست ک گفته اند: الانسان محل السهو و النسیان- انسان به مقتضای طبیعت و سرشت تکوینی خود در معرض سهو و نسیان است.

3- عصمت به معنای محفوظ و معصوم بودن از خلاف و عصیان است و این معنی فرع توجه امر و نهی و تکلیف و وظیفه می باشد، و اگر تکلیفی به کسی متوجه نشده و ماموریتی پیدا نکند، عصیان و سرپیچی و مخالفتی متصور نشود.

و به موجب کلام گذشته، مقام میرزا بالاتر از امر و توجه تکلیف است و در این صورت موضوع عصیان و همچنین موضوع عصمت منتفی است یعنی تکلیفی نیست تا معصیت صورت گرفته و با محفوظ بودن از معصیت مرحله عصمت تحقق پیدا کند. پس مفهوم عصمت نسبت به جناب میرزا معقول نیست.

4- جناب میرزا اگر خدا است باید به بندگان و به قول خودشان به اغنام الله  تبریک گفت. و اگر پیغمبر و رسول است در این صورت حد مسلم آنکه تکالیفی در خصوص ابلاغ پیام های خداوند و بیان وظائف عباد دارد و لازمست به وظائف رسالت و ماموریت خود عمل کند و این ماموریت و مسئولیت بسیار بزرگ و مهم بوده و انجام دادن و عمل کردن به آن بسی سخت و مشکل است پس منزه بودن از تعلق امر و نهی و تکلیف کشف می کند که میرزا هیچگونه ماموریت و مسئولیتی نداشته است.

5- اگر میرزا خدا نیست، ناچار یکی از بندگان خدا است ، و در مقام عبودیت لازمست به وظائف بندگی عمل کرده و آنچه مقتضای عبودیت است در مقابل پروردگار متعال انجام داد. پس منزه بودن از تعلق امر و نهی موجب اینست که از مرحله عبودیت خارج شود و این معنی از دو حال بیرون نیست یا اینست که بنده و مخلوق و آفریده خدا نیست، و یا آنکه شرائط توجه تکلیف را (بلوغ و عقل ورشد و اختیار) فاقد است.

6- به قول دانشمندان محقق در مطالب عقلی و اصول معارف و طبیعیات و محسوسات نباید تقلید کرد و اگر جناب میرزا و یا کسی که بالاتر از ایشان است برخلاف موضوعات مسلمه و محسوسه سختی بگوید، نه تنها نباید پذیرفت بلکه نباید اعتناء و توجه کرد. پس اگر ایشان به آسمان زمین گویند، لابد خودشان اینطور تشخیص داده اند و برای خود ایشان حجت است.

آری اگر ما کر و کور گردیم تا جمال مبارک را ببینیم، ممکن است قوه تمیز و خرد را از دست داده و حکم ایشان را بپذیریم.

7- پس جناب میرزا خواه و ناخواه مسئولیت هایی دارد: مسئولیت وجدانی، مسئولیت اخلاقی، مسئولیت بندگی، مسئولیت به مقتضای مقام خود، مسئولیت اجتماعی و مسئولیت های دیگر و خیانت و دروغگوئی و تحریف مطالب بر خلاف هر گونه از مسئولیت ها بوده و یک فرد از بشر به حکم فطرت هرگز راضی به این گونه از اعمال بر خلاف انسانیت و شرافت نخواهد بود. [3]

در واقع کسی عصمت دارد که واقعیات را آن طور که هست به دیگران نشان دهد نه آنکه هر چه او بگوید واقعیت خود را نسبت به حرف شخص تنظیم کند و تطبیق دهد و این راه تشخیص عصمت شخص نیست.

 

پی نوشت:

1- اشراقات، صفحه 58

2- اشراقات، صفحه 54

3- محاکمه و بررسی باب و بهاء جلد 3 صفحه 89 تا 92

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.