احیاء نژاد پرستی پس از پیامبر اسلام
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ زندگی اعراب قبل از اسلام بر پایه ساختار قبیلهای بود. قبیله بر اساس ارتباط خانوادگی افراد تشکیل میشد، بنابراین مسأله نژاد از مسائل مهم روزگار عرب جاهلی بود که نه تنها مایه افتخار آنها بلکه عضو قبیلهی خاصی بودن، موجب ایجاد یا منع حقوق خاصی میگردید.
با ظهور اسلام، تلاش پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بر لغو این سنّت جاهلانه و ناعادلانه و برقراری قانون برادری و برابری بر اساس ایمان به خداوند و پیامبران او بود. چنانکه قرآن کریم میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير.[حجرات/13] اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بىترديد، خداوند داناى آگاه است.»
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نیز میفرمایند: «... كلكم لآدم وآدم من تراب، أكرمكم عند الله أتقاكم؛ ليس لعربيّ على عجمي فضل إلا بالتقوى.[1] ... همه شما از آدم و آدم از خاک (آفریده شده) است، ارجمندترینتان نزد خدا پرهیزگارترینتان است. برای عرب بر عجم هیچ برتری نیست مگر به واسطه تقوی.»
اما آیا سنت خلفا نیز بر طبق این تعالیم بوده است؟ تاریخ خلفا خصوصا خلیفه دوم مملوّ از مواردی است که نشان میدهد پس از پیامبر اسلام، دوباره روح نژاد پرستی احیاء و در قوانین حکومتی اعمال میشده است. برای نمونه جالب است بدانیم که هنگامی که خلیفه دوم، دیوان را تاسیس نمود، عدنان را بر قحطان، قریش را بر غیر قریش، و بنی هاشم را بر غیرشان مقدم نمود[2]. او همچنین حکم نمود که هیچ عربی به بردگی درنیاید. و نیز اگر عجمی از کنیزی بچه دار شد، بچهاش را برده اعلام نمود بهخلاف بچهای که از نکاح عرب و کنیز بهدنیا میآید![3]
نویسنده: ملکوت اندیشه
پینوشت:
[1]. ابن عبد ربه اندلسی، العقد الفرید: ج4، ص149، دار الکتب العلمیه: بیروت، 1404 ق.
[2]. الدكتور جواد علي، المفصل فی تاریخ العرب: ج1 ص 183، دارالساقی، 1422 ق.
[3]. بیهقی، السنن الکبری: ج9 ص125، دارالکتب العلمیه: بیروت، 1424 ق.
افزودن نظر جدید