ابن تیمیه شیخ الاسلام وهابیت
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از صدر اسلام تاکنون در میان اهل سنت علمای بسیاری با عقاید گوناگون ظهور کردهاند که هر کدام به فراخور مقام و موقعیت علمی، اجتماعی یا سیاسی که در بین فرق مختلف اهل سنت، کسب کردهاست مورد توجه قرار گرفتهاست. در بین این علما همواره کسانی خاص بیشتر مورد توجه و ارادت قرار گرفتهاند، هرچند هنگامی که سوابق علمی آنان در مقابل سایرین، مورد بررسی قرار دهیم به این موضوع پیمیبریم که بسیاری از علما که دارای شأن علمی بالاتر از آنها بودهاند و به اذعان دیگران بهره و نصیب فقهی و کلامی بسیار بیشتری داشته یا در علم حدیث و غیره سرآمد روزگار خود بودهاند، کمتر از آنان مورد توجه قرار گرفتهاند! میدانید چرا؟ دلیلش را با بررسی بیوگرافی یکی از این علمایی که بیشترین منزلت را در نزد وهابیت داشته مرور میکنیم؛
-ویژگیهای بارز ابن تیمیه در مقابل سایر علمای وهابیت؛ ابن تیمیه حرانی با پیروی کامل از حزب امویان و نوشتن کتاب در دفاع از معاویه و یزید و توهین و جسارت به امام علی و فاطمه الزهراء(علیهما السلام) و تنقیض آنان، گوی سبقت را از دیگران ربوده و در این میان مورد اعتراض برخی از علمای اهل سنت نیز قرار گرفتهاست. جهت آشنایی با مواضع خصمانه ابن تیمیه، به نمونههایی از مظاهر نفاق و دشمنی وی با اهل بیت(علیهم السلام) اشاره میکنیم؛
-دفاع از امویان و مروانیان؛ ابن تیمیه دشنام دهندگان حضرت علی(علیه السلام)، و همه کسانی را که آن حضرت را فاسق و کافر میدانستند از گروهها و افراد معروف و شناختهشده مسلمانان دانسته و مینویسد: «امویان و مروانیان و... جز مسلمین و از عاملین به احکام الهی و جز نمازگزاران و زکاتپردازان و روزه داران و ...و معتقد به محرمات دانسته و هیچ گونه کفر آشکاری در آنان مشاهده نمیشود! بلکه نشانههای اسلام و شزیعت در اعمالشان آشکار بوده است»![1] وی با استناد به حدیث صحیح نبوی «تقتلک الفئة الباغیة» و اثبات حقانیت حضرت علی(علیه السلام)، یاغی و ظالم دانستن معاویه را صحیح ندانسته، با تشکیک در حدیث مذکور و تصرف در معنای بغی، شرایط بغی را در سپاه شام و معاویه جمع ندیده و آنان را مصداق حدیث شریف نبوی نمیداند.![2]
-عقیده ابن تیمیه درباره فقه امام علی(علیه السلام)؛ ابن تیمیه حنبلی در مواضع متعدد به تنقیض حضرت علی(علیه السلام) پرداخته و بسیاری از فتواهای آن حضرت را مخالف نصوص دانسته است.[3] ابن تیمیه با تجاهل و تغافل، روایات متعدد نبوی در شأن و مقام علمی آن حضرت را نادیده گرفته، و به بهانه دفاع از امویان به تنقیض آن حضرت پرداختهاست. به چند نمونه از این روایات اشاره میکنیم: «زوجتک خیر امتی، اعلمهم علماً و افضلهم حلماً و اولهم سلماً.[4] ای فاطمه! تو را به عقد بهترین و عالمترین و بردبارترین و اولین مسلمان امتم در آوردم.» رسول گرامی اسلام در حدیث دیگری میفرماید: «انا مدینةالعلم و علی بابها، فمن اراد علم فلیاته من البابه.[5] من شهر علمم و علی باب آن است پس هر کس علم را میخواهد باید از باب آن وارد شود.» عمر بن خطاب با آگاهی از مقام علمی حضرت علی(علیه السلام) میگوید: «اللهم لاتبقی لمعضلة لیس لها ابن ابیطالب.[6] خدایا مرا با مشکلی که پسر ابوطالب برای حل آن حضور ندارد تنها نگذار.» عایشه میگوید: «علی اعلم الناس بالسنة[7] علی داناترین مردم به سنت پیامبر است.» عبدالله بن عباس میفرماید: «لقد اعطی علی بن ابیطالب تسعة اعشار العلم و ایم الله! لقد شارکم فی عشر العشار.[8] نُه دهم علم به حضرت علی (علیه السلام) عطا شده و قسم به خدا! در یک دهم مابقی نیز با مردم شریک است.»
- ابن تیمیه و انکار آیه ولایت؛ ابن تیمیه نزول آیه: «انَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آَمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ[مائده/ 55] ولىّ شما، تنها خدا و پيامبر اوست و كسانى كه ايمان آوردهاند: همان كسانى كه نماز برپا مىدارند و در حال ركوع زكات مىدهند.» در شأن امیرالمومنین (علیه السلام) انکار کرده و میگوید: «بعضی از روایان کذاب و دروغگو نزول این آیه را در مورد حضرت علی(علیه السلام) دانسته اما تمامی محدثین نزول این آیه در مورد آن حضرت را انکار کردهاند.[9] این در حالی است که سیوطی شافعی و حاکم حسکانی حنفی به نقل از عبدالرزاق صنعانی،عبد بن حمید، ابن جریر، ابوالشیخ، ابن مردویه، طبرانی، ابن ابی حاتم، ابن عساکر، ابونعیم و خطیب بغدادی روایت متعددی را از امیرالمومنین(علیه السلام)، عبدالله بن عباس، عماره بن یاسر، جابر بن عبدالله، مقداد بن اسود، ابوذر غفاری، ابو رافع، انس بن مالک، مجاهد، محمد بن حنفیه و دیگران درباره صدقه دادن امام علی(علیه السلام) در نماز و نازل شدن این آیه در مورد آن حضرت نقل میکنند.[10]
-تطبیق آیات نازل شده در حق منافقین و کفار بر حضرت علی(علیه السلام) و فاطمهالزهراء؛ ابن تیمیه آیات نازل شده در حق کفار و منافین را بر اهل بیت(علیهم السلام) تطبیق داده و به تنقیض مقام ایشان میپردازد. او با صحیح دانستن روایت : «طرقتنی رسول الله، و فاطمة، فقال: الاتقومان تصلیان؟ فقلت: یا رسول الله! انما انفسنا بیدالله ان شاء ان پبعثنا بعثنا. فولی و هو یقول: «وَ كَانَ الْإِنْسَانُ أَكْثَرَ شَيْءٍ جَدَلًا [کهف/ 54] و انسان بيش از هر چيز سَرِ جدال دارد.» حضرت علی(علیه السلام) و فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) را به سهل انگاری و کوتاهی در نماز و مجادله با پیامبر، متهم میکند[11] این در حالی است که عبدالله بن عباس شأن نزول آیه بالا را نضر بن حارث و کلبی آیه را در حق ابی بن خلف میداند و زجاج کفار را شأن نزول آیه میداند.[12]
- ارزیابی ابن تیمیه از خلافت امام علی(علیه السلام) و جنگهای ایشان؛ ابن تیمیه با مقایسه دوران خلافت عمر و عثمان با دوران خلافت امام علی(علیه السلام)، دوران خلافت عمر و عثمان را برای مردم بهتر دانسته و میگوید: «رحمت و مهربانی که در زمان خلافت عمر و عثمان بود، در زمان خلافت علی وجود نداشت.»[13] ابن تیمیه با ارزیابی خود از جنگهای حضرت علی(علیه السلام)، گستاخانه به امیرالمومنین(علیه السلام) جسارت میکند و معتقد است جنگهای آن حضرت با عایشه، طلحه، زبیر و معاویه به خاطر دین و آخرت نبوده، بلکه آن حضرت برای رسیدن به حکومت با مخالفان خود میجنگید! وی امیرالمومنین را فردی دنیاطلب، و باعث فساد در سرزمینهای اسلامی دانسته و آن حضرت را در آخرت نیز، از افراد سعادتمند نمیداند![14] به خوبی روشن است که ابن تیمیه در مقام دفاع و توجیه جنایات معاویه قرارگرفته و اعمال ننگین او را به امیرالمومنین علی(علیه السلام) نسبت میدهد. در حالیکه مناوی عالم اهل سنت به نقل از جرجانی در کتاب الامامه مینویسد: «تمامی فقهای عراق و حجاز از هر دو گروه حدیث و رأی، از جمله مالک، شافعی، ابوحنیفه، اوزاعی و بخش اعظمی از متکلمان و مسلمانان بر این باورند که علی(علیه السلام) در جنگ با اهل صفین و اهل جمل درست عمل کردهاست. و تمامی کسانی که با ایشان جنگیدهاند ظالم و متجاوزند.»[15] ابن عربی نیز مینویسد: «تمامی علمای اسلام و ادله دینی حضرت علی(علیه السلام) را امام دانسته و کسانی که با او جنگ کردهاند متجاوز بودهاند و پیکار با آنان برای برگرداندن آنان به حق و پذیرش صلح، واجب بودهاست.»[16]
خوب معلوم شد که ابن تیمیهای که به قول ابن حجر عسقلانی عدهای از علمای اهل سنت او را فاسق و عدهای او را منافق و عدهای او را کافر و... میدانند.[17] چرا برای وهابیت شیخ الاسلام شدهاست و ارج و قربش از همهی علما در نزد آنان بیشتر است؟! بطوریکه در تمام امور مرجع فکری آنان قرار میگیرد. آیا جز این است که در مکتب ضاله وهابیت هر کس که با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) ضدیت بیشتری و با بنی امیه قرابت و نزدیکی بیشتری داشتهباشد نزد وهابیت محبوبتر است؟!
پینوشت:
[1].منهاج السنه، ابن تیمیه،محقق: محمد رشادسالم، موسسه الریان، بیروت، لبنان، ج3، ص209
[2]. همان، ص80
[3]. همان، ج4،ص364
[4]. الاستیعاب فی الاسماء، ابن عبدالبر قرطبی مالکی، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق، بیروت، لبنان، ج2، ص47، شرح حال علی بن ابیطالب، ش 1864
[5]. همان، ج2، ص49
[6]. تذکرة الخواص، سبط ابن جوزی، مرکز الطباعة و النشر للمجمع العالمی لاهل البیت، چاپ اول، 1426ق، قم، ایران، ج1، ص562
[7]. التاریخ الکبیر، بخاری، دارالفکر، 1407ق، بیروت، لبنان، ج2، ص235، شرح حال جحدب بن التیمی، ش2377
[8]. الاستیعاب، ج2، ص50، شرح حال علی بن ابیطالب، ش1864
[9]. منهاج السنه، ج1، ص346
[10]. الدر المنثور، سیوطی، ناشر محمدامین دمج، بیروت، لبنان، ج3، ص98-99، ذیل آیه 55 مائده/ شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیه، چاپ اول، 1411ق، تهران، ایران، ج 1، ص 161-184، ح216-240 ذیل آیه 55مائده.
[11]. منهاج السنه، ابن تیمیه حرانی، ج2، ص285
[12]. مجمع البیان، طبرسی، موسسه العملی، چاپ دوم،1425ق، بیروت،لبنان، ج6، ص357، ذیل آیه شریفه.
[13]. منهاج السنه، ج3، ص135
[14]. همان،ج4، ص569، ج3، ص143.
[15]. فیض القدیر، مناوی، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1415ق، بیروت، لبنان، ج6، ص477، شرح حدیث9640.
[16]. احکام القرآن، ابن عربی، دارالفکر، بیروت، لبنان،ج4، ص150، تفسیر آیه 9 حجرات/ الجامع الاحکام القرآن، قرطبی، المکتبة العصریه، چاپ اول، 1427ق، بیروت، لبنان، ج8، ص449، 450
[17]. بنگرید به «توهین ابنتیمیه به ساحت سیدة نساء العالمین».
دیدگاهها
babak
1394/03/08 - 13:25
لینک ثابت
وقتی این ملعون شیخ اسلام
افزودن نظر جدید