توهین ابنتیمیه به ساحت سیدة نساء العالمین
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابن تیمیه، پدر معنوی وهابیت اولین کس در بین نویسندگان سنی مذهب است که به خود اجازه توهین به یگانه دختر و قرة العین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را میدهد، ابنتیمیه با کمال وقاحت میگوید: «اینکه فاطمه نزد ابوبکر آمد و فدک را طلب کرد و ابوبکر هم فدک را به او نداد، نشانۀ منافق بودنِ فاطمه است که قرآن درباره آنها میگوید: «وَ مِنْهُمْ مَنْ یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَ إِنْ لَمْ یُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ [توبه/58] و در میان آنها کسانی هستند که در (تقسیم) غنائم به تو ایراد میکنند، اگر از آن به آنها بدهند راضی میشوند و اگر ندهند خشم میگیرند.»[1] او در ادامه خطاب به کسانی که در این ماجرا حق را به فاطمه (سلام الله علیها) میدهند، میگوید: «فمن مدح فاطمة، بما فیها اشتبه من هولاء.[2] کسانی که مدح حضرت فاطمه (سلام الله علیها) تلاش میکنند، در او شباهتی از منافقین است.» با کمال وقاحت میگوید: «و فيها شعبة من النفاق.[3] و در فاطمه زهراء یک شعبهای از نفاق است.»
این افتراء ابنتیمیه ملعون به ساحت صدیقه کبری (سلام الله علیها) در حالی است، که بنابر نقل معتبرترین کتب اهل سنت، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه (سلام الله علیها) را این گونه معرفی میفرمایند: «فاطِمَة سِیِّدةُ نِساءِ أَهْلِ الجَنِّة.[4] فاطمه سرور زنان أهل بهشت است.» سؤالی که باید پرسید؛ چگونه است که خداوند بهترین زنان اهل بهشت را از میان منافقان (به زعم ابنتیمیه ملعون) بر میگزیند؟ آیا این سخن ابنتیمیه زیر سئوال بردن، حکمت خداوند نیست؟ آیا منافق خواندن بهترین زن بهشت به معنا منافق خواندن تمام بهشتیان نمیتواند باشد؟ اگر بهشتیان منافق باشند، درمنطق ابنتیمیه پس حتماً جهنمیان مؤمناند؟!!!
حال ببینیم علما اهل سنت، در مورد ابنتیمیه چه نظری دارند؟ آیا نظرات او مورد پذیرش، آنان قرار گرفته است؟ یا اینکه علما نامدار اهل سنت با او به مخالفت پرداختهاند؟ ابنحجر عسقلانی که از ارکان علمی و حافظ علی الاطلاق اهل سنّت به شمار میرود در باره ابن تیمیّه مینویسد: «بزرگان اهل سنّت درباره ابن تیمیّه نظریّههای مختلفی دارند، بعضی ...وی را زندیق و بی دین دانستهاند. و بعضی به جهت سخنان زشتی که درباره على (علیهالسلام) بیان داشته وی را منافق دانستهاند... تمامی این سخنان نشانه نفاق اوست، چون پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله) به علی فرموده است: «جز منافق کسی تو را دشمن نمیدارد.»[5]
سُبکی متوفّای سال 756 هجری، از دانشمندان پرآوازه اهل سنّت و معاصر ابن تیمیّه مینویسد: «او در پوشش پیروی از کتاب و سنّت، در عقاید اسلامی بدعت گذاشت و ارکان اسلام را درهم شکست. او با اتّفاق مسلمانان به مخالفت برخاست.»[6] شوکانی(از بزرگان اهل سنت) میگوید: «اطلاق شیخ الإسلام به ابن تیمیّه کفر است.»[7] ابن بطوطه، جهانگرد نامی مراکشی در سفرنامهاش مینویسد: «در دمشق یکی از بزرگان فقهای به نام حنبلی ابنتیمیّه را دیدم که در فنون مختلف سخن میگوید، ولی عقل او سالم نبود.»[8]
و این هم سخنان معاصرین اهل سنت در مورد ابن تیمیه: محمد زکی الدین ابراهیم از علمای بزرگ مصر و الازهر وقتی به این تعبیر ابن تیمیه میرسد، میگوید: «ابن تیمیه کسی است که بغض أهل بیت (علیهم السلام) در سینه دارد و نسبت به حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) جسارت کرده تا جایی که او را منافق مینامد العیاذ بالله. ابن تیمیه انحرافات زیادی داشته و از وقیحترین انحرافاتش، همین جسارت به حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است».[9] استاد حسن سقاف از دانشمندان معاصر اردن است. او میگوید:«بعضی از افراد به سخنان ابن تیمیه استدلال میکنند و او را شیخ الاسلام مینامند. او یک فرد ناصبی و دشمن امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. او گفته که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) شعبهای از نفاق در او است...».[10]
بهراستی آیا نسبت نفاق آن هم به بانویی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) او را سرور زنان عالم معرفی کردهاند و خطاب به او میفرمود من از فاطمه بوی بهشت را حس میکنم، اوج خباثت ابن تیمیه نیست. آیا نفاق صفتی نیست که بیش از هر کس زیبنده شخص ملعون ابن تیمیه میباشد. او دیگر با چه زبانی فریاد بزند که دشمن پیامبر خدا و اهل بیتش است؟ آیا کسانیکه او را به دروغ شیخ الاسلام میخوانند، از گفتار سایر علما اهل سنت در مورد او باخبرند یا خود را به بیخبری زده و همچنان بر طبل تعصب کورکورانهی خود میکوبند!
پینوشت:
[1]. منهاج السنه، ابن تیمیه حرانی حنبلی، انتشارات: موسسه قرطبه،1406، چاپ اول، تحقیق محمد رشاد سالم، ج 4، ص 245
[2]. همان
[3]. همان
[4]. صحيح البخاری، محمد بن اسماعیل بخاري 1401 ق، 1981 م، ناشر: دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، إستانبول، ج 3 کتاب الفضائل باب مناقب فاطِمَة، ص 1374/ مستدرک الصحیحین، حاکم نیشابوری، تصحیح: یوسف عبد الرحمن المرعشلی، ج 3، باب مناقب فاطِمَة، ص 164/ سنن الترمذی، ترمذی، تحقیق و تصحیح: عبد الوهاب عبد اللطیف، چاپ دوم، 1403 ق، 1983 م، ناشر: الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، لبنان، ج 3، ص 226/ کنز العمال، متقی هندی، تصحیح: شیخ بکری حیانی، 1409 ق، 1989 م، ناشر: مؤسسة الرسالة، بیروت، لبنان، ج 13، ص 93/ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، تصحیح: حسین الأسد، چاپ هفتم، 1413 ق، 1993 م، ناشر: مؤسسة الرسالة، بیروت، لبنان، ج 2، ص 123/ الصواعق المحرقة فی الرد علی أهل البدع و الزندقة، أحمد بن حجرهیتمی مکی، تصحیح: عبد الوهاب عبد اللطیف، چاپ دوم، 1385 ق، 1965 م، ناشر: مكتبة القاهرة، ص 187 و 191/ خصائص أمیر المؤمنین (علیه السلام)، نسائی، تصحیح: محمد هادی أمینی، ناشر: مکتبة نینوا، تهران/ ینابیع المودة لذوی القربی، قندوزی، تصحیح: سید علی جمال أشرف حسینی، چاپ اول، 1416 ق، انتشارت اسوه، ج 2، ص 79.
[5]. الدرر الکامنه فی اعیان المایه الثامنه، ابنحجر عسقلانی، ناشر: دار الجیل، بیروت، ج 1، ص 155.
[6]. طبقات الشافعیة الکبری، تاج الدین سبکی، تصحیح: محمود محمد الطناحی، عبد الفتاح الحلو، ناشر: فیصل عیسی البابی، 1383 ق، 1964 م، ج 9، ص 253
[7]. البدر الطالع به محاسن من بعد القرن السابع، محمد بن علی الشوکانی، ناشر: دار الکتاب الإسلامی، ج 2، ص 260
[8]. رحلة ابن بطوطة، تحفة النظار فی غرائب الأمصار و عجائب الأسفار، ابن بطوطه، ناشر: اکادیمیه المملکه المغربیه، محل نشر: رياض، ج 1، ص 57
[9]. کلمه الرائد، محمد زکی ابراهیم، ناشر: مصر، موسسه احیاء التراث الصوفی، ۱۴۲۴ ق، ج 2، ص 546
[10]. التنبيه و الرد، ملطی شافعی، ناشر: مکتبه مدبولی، قاهره، مصر، ص
دیدگاهها
babak
1393/11/19 - 19:27
لینک ثابت
ولعنت الله علی قوم ظالمین
خاک پای خانم صد...
1393/12/02 - 21:16
لینک ثابت
اللهم العن اول ظالم ظلم حق
افزودن نظر جدید