وای به حال کسی که نفرین فاطمه شامل حالش شود

  • 1397/11/13 - 02:44
یکی از مباحث مهم و مورد مناقشه، مساله نفرین حضرت زهرا (سلام الله علیها) نسبت به خلیفه اول و خلیفه دوم می باشد.این موضوع در منابع اهل سنت آمده است. و ما می دانیم که طبق بیان روایات هر کس مورد لعن حضرت زهرا قرار بگیرد مورد لعن رسول خد(صلی الله علیه و آله و سلم) است و در نهایت لعن خدا شامل حالسش می شود.

طبق روايات منابع روایی فریقین، حضرت زهرا (سلام الله عليها) بعد از شهادت رسول‌خدا(صلي الله عليه و آله و سلم)، نزد ابوبكر رفته و فدك را كه از ايشان به ظلم گرفته بود، مطالبه کرد اما ابوبكر از پس دادن فدك به ايشان خودداری كرد که این امر موجب ناراحتی آن حضرت شد، از اين رو بر ابوبكر غضب كرده و با او قهر كرد.
کتبی مانند بخاری و مسلم به همين اندازه اکتفا کردند و مابقی ماجرا را ذکر نکردند. اما در منابعي همچون انساب الاشراف، السقيفة، شرح نهج البلاغة، و غیره تمامی ماجرا ذکر شده است.

ابن‌قتيبه(م276هـ) از عبدالله بن عبدالرحمن انصاری نقل کرده است که بعد از درخواست فدک توسط حضرت زهرا و رد کردن آن توسط آن دو نفر، عمر به ابوبكر گفت: «انطلق بنا إلى فاطمة فأنا قد أغضبناها فانطلقا جميعا فاستأذنا على فاطمة فلم تأذن لهما فأتيا عليا فكلماه فأدخلهما عليها فلما قعد عندها حولت وجهها إلى الحائط فسلما عليها فلم ترد عليهما السلام... قالت(علیها السلام): فإني أشهد الله و ملائكته أنكما أسخطتماني وما أرضيتماني و لئن لقيت النبي لأشكونكما إليه... و هي تقول و الله لأدعون الله عليك في كل صلاة أصليها. ثم خرج باكيا...[1] عمر به ابوبکر گفت: با هم نزد فاطمه برويم؛ زيرا ما او را به خشم آورديم. آن دو نزد حضرت فاطمه آمدند و اجازه ورود خواستند؛ اما حضرت اجازه ورود نداد. نزد حضرت علي(عليه السلام) آمدند و حضرت، آن دو را نزد حضرت فاطمه آورد، هنگامي كه نزد حضرت نشستند، آن حضرت روی خود را به سوی ديوار برگردانيد. آن دو به ايشان سلام كردند، آن حضرت جواب شان را نداد. ابوبكر شروع به سخن كرد و گفت: ای حبيبه رسول‌خدا! به خدا سوگند قرابت رسول‌خدا نزد من محبوب‌تر از قرابت خودم مي‌باشد و شما نزد من از عايشه دخترم محبوب‌تر هستي ... اما اگر تو را از حقت و از ارثيه رسول‌خدا منع كردم من روايتي از پدرت شنيدم كه فرمود: ما چيزی به ارث نمي‌گذاريم آنچه گذاشته‌ايم صدقه است. حضرت زهرا فرمود: آيا هردوي شما عقيده داريد كه اگر روايتي از پدرم برا‌یتان نقل كنم آن را مي‌شناسيد و انجام مي‌دهيد؟ هر دو گفتند: بله. حضرت فرمود: شما را به خدا سوگند مي‌دهم، آيا نشنيدهايد كه رسول‌خدا فرمود: خشنودي فاطمه خشنودي من و خشم فاطمه خشم من است، پس هر كه فاطمه دخترم را دوست داشته باشد مرا دوست دارد و هركه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را خشمگين نمايد مرا خشمگين ساخته است؟ هردو گفتند: اين روايت را از آن حضرت شنيدهايم. سپس حضرت زهرا فرمود: من خداوند و فرشتگان او را شاهد مي‌گيرم كه شما دو نفر مرا به خشم آورديد و خشنود نساخته ايد، هرگاه با رسولخدا ملاقات كنم از شما دو نفر شكايت مي‌كنم. ...  سپس فاطمه زهرا فرمود: به خدا سوگند در هر نمازي كه بجا مي‌آورم تو را نفرين خواهم كرد... .»
روایت دیگر از بلاذری است با این تفاوت که زمان و مکان گفتگوی مذکور فرق می کند. بلاذري (م279هـ) به نقل از موسي بن عقبةآورده است: «دخلت فاطمةُ على أَبيبكر حين بويع. فقالت: إن أم أَيمن و رباحا يشهدان لي أنَّ رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) أَعطاني فدك... قالت: و الله لا أُكلِّمُك قال: و الله لا أهجرك. قالت: و الله لأَدعونَّ الله عليك. قال: لأَدعون الله لك... [2] حضرت فاطمه هنگام بيعت بر ابوبكر وارد شد و به او فرمود: ام‌ايمن و رباح برای من شهادت مي‌دهند كه رسول‌خدا فدك را به من بخشيده است. ابوبكر گفت: ... اگر عايشه محتاج و فقير شود، نزد من محبوب تر از اين است كه تو فقير شوي. آيا شما عقيده داريد كه من به مردمان سياه و سرخ پوست عطا مي‌كنم اما در حق شما ظلم مي‌كنم؟ در حالي كه شما دختر رسولخدا هستي. اين مال، برای مسلمين است پدرت از آن، به سواران در راه خدا انفاق مي‌كرد و من نيز همان كاری انجام مي‌دهم كه پدرت انجام ميداد. حضرت فاطمه فرمودند: به خدا سوگند هرگز با تو سخن نمي‌گويم. ابوبكر گفت: به خدا سوگند با تو قهر نمي‌كنم. حضرت فاطمه فرمودند: به خدا سوگند تو را نفرين مي‌كنم... »
عین این روایت را جوهري (م323هـ)  به نقل از هشام بن محمد از پدرش نقل می کند[3]
هدف از نقل این روایات این بود که چند نکته را ثابت کنیم:
اولا اینکه ابوبكر و عمر، اقرار كرده‌اند كه حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به خشم آوردند و از خود رنجانده اند؛ از اين رو نزد آن حضرت برای عذرخواهي آمدند.
ثانيا حضرت زهرا(سلام الله علیها) نيز از آ‌نان راضي نگرديد و آنها را نبخشيد، چرا كه حضرت روی خود را به سوی ديوار بر گردانيد و خشم حضرت فاطمه به حدی بود كه فرمودند: در هر نمازی كه بجا مي‌آورم شما را نفرين مي‌كنم.
ثالثا طبق اين روايات، نفرين حضرت زهرا دو مرتبه صورت گرفته است. یک بار در منزل حضرت زهرا که طبق روایت ابن قتیبه است و بار دیگر در مجلس بیعت ابوبکر که طبق روایت بلاذری و جوهری است.
در صحت این روایات تردیدی نیست و اهل سنت نمی‌توانند بگویند که این روایات صحیح نیستند چرا که بنابر مبنای آنها تعدد طرق باعث تقويت روايات است می شود و این روایات از سه طریق نقل شده است لذا روایات مذکور صحیحه هستند.
ابن تيميه گفته است: « فإن تعدد الطرق و كثرتها يقوى بعضها بعضا حتى قد يحصل العلم بها و لو كان الناقلون فجارا فساقا[4] اگر يك روايت، طرق متعددي داشته باشد، همديگر را تقويت مي‌كنند و آن روايت مورد قبول است و گاه علم به صدور آن حاصل مي شود ، هرچند روايان آن فاسق و فاجر هم باشند»

پی‌نوشت:
[1]. الإمامة و السياسة، ابن قتیبه، دارالکتب العلمیة، بیروت:  ج 1 ص 17
[2]. أنساب الأشراف، بلاذری، دارالفکر، بیروت:ج1، ص 79
[3]. السقيفة وفدك، جوهری،   ص 104
[4]. كتب و رسائل و فتاوي شيخ الإسلام ابن تيمية، ابن تیمیه حرانی، مکتبة ابن تیمیة: ج 18، ص26

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.