سنت پیامبر یا سنت صحابه؟!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گرچه در ظاهر، این سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که تنها سنّت مورد قبول اهل سنّت است و در مقابل شیعیان متهم میشوند که سنت نبوی را رها کرده و سراغ احادیث اهل بیت (علیهم السلام) رفتهاند، اما حقیقت آن است که به تصریح خودشان، آنها در کنار سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله)، سنت صحابه را حجت دانسته، بلکه در صورت تعارض، آن را بر سنت نبوی مقدم نمودهاند، همانطور که در مورد تحریم متعه (ازدواج موقت) و حج تمتع، توسط خلیفه دوم، صورت گرفته است.
در سنن ابن ماجه از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) روایت نموده است: «... فعلیكم بسنتی وسنة الخلفاء الراشدین المهدیین، عضّوا علیها بالنواجذ.[1] بر شما باد سنت من و سنت خلفای راشدین كه آنها اهل هدایتند. آنها را با چنگ و دندان، محكم بچسبید و رها نكنید.» شاطبی نیز در الموافقات مینویسد: «سنّة الصحابة (رضی الله عنهم) سنّة یعمل علیها ویرجع إلیها.[2] سنّت صحابه سنّتی است كه بر اساس آن عمل شده و به آن رجوع میگردد.» همچنین ابوبكر سرخسی گفته است: «والمراد به(السنة) شرعاً ما سنه رسول الله (صلى الله علیه وسلم) و الصحابة بعده عندنا.[3] مراد از سنت، از نظر شرع، هر چیزی است كه رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) و صحابه بعد از او نزد ما بر جای گذاردهاند.»
ولی شیعه سنت جدیدی به نام سنت اهل بیت (علیهم السلام) نداشته بلکه گفتار و کردار ایشان بر طبق سنت نبوی است، چنانکه خود اهل بیت (علیهم السلام) نیز بدان تصریح و تأکید نمودهاند. برای نمونه در بصائر الدرجات و اصول کافی به سند صحیح روایت شده است كه مردی از امام صادق (علیه السلام) پیرامون مسألهای سؤال كرد و امام نیز پاسخ او را بیان فرمود. آن شخص گفت: «اگر چنین و چنان باشد پاسخ چه میشود؟» امام صادق (علیه السلام) به او فرمود: «مهما أجبتك فیه بشیء، فهو عن رسول اللّه لسنا نقول برأینا من شیء.[4] هر آنچه در پاسخ تو بیان داشتم از قول رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) بود و ما سخنی از جانب خود بیان نمیكنیم.»
پی نوشت:
[1]. ابن ماجه، سنن ابن ماجه: ج1 ص16، تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی، دار الفكر للطباعة والنشر. أبو داود، سنن أبی داود: ج2 ص393، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزیع.
الترمذی، سنن الترمذی: ج4 ص150، دار الفكر، بيروت. و مصادر دیگر.
[2]. الشاطبی، الموافقات فی أصول الفقه: ج4 ص74، دار المعرفة، بیروت.
[3]. السرخسی، أصول السرخسی: ج1 ص113، دار الكتب العلمیة، بیروت.
[4]. الصفار، بصائر الدرجات: ص300، مؤسسة الأعلمی، تهران.
الکلینی، الكافی، ج 1 ص 58، دارالکتب الاسلامیه.
افزودن نظر جدید