رابطه پیامبر اکرم با عایشه چگونه بود؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به راستی نظر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره عایشه چه بود؟ برخورد عایشه با پیامبر اکرم چگونه بود؟ آیا پیامبر اکرم از عایشه راضی بود؟ در این نوشتار کوتاه قصد داریم به این سوالات با استفاده از چند روایت در کتب معتبر اهل سنت پاسخ بدهیم.
روایت اول: «حدثنا محمد بن يحيى ثنا أَحْمَدُ بن حَنْبَلٍ ثنا محمد بن سَلَمَةَ عن مُحَمَّدِ بن إسحاق عن يَعْقُوبَ بن عُتْبَةَ عن الزُّهْرِيِّ عن عُبَيْدِ اللَّهِ بن عبد اللَّهِ عن عَائِشَةَ قالت رَجَعَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم من الْبَقِيعِ فَوَجَدَنِي وأنا أَجِدُ صُدَاعًا في رَأْسِي وأنا أَقُولُ وارأساه فقال بَلْ أنا يا عَائِشَةُ وارأساه ثُمَّ قال ما ضَرَّكِ لو مِتِّ قَبْلِي فَقُمْتُ عَلَيْكِ فَغَسَّلْتُكِ وَكَفَّنْتُكِ وَصَلَّيْتُ عَلَيْكِ وَدَفَنْتُكِ[1] عايشه مىگويد: رسول خدا از بقيع مراجعت كرد. مرا ديد كه سردردى دارم و مىگويم آى سرم! او نيز گفت: بلكه اى عايشه واى سرم (شايد صداى بلند عايشه باعث شد كه حضرتش بگويد: آى سرم يعنى چرا اينقدر داد مىزنى!) سپس پیامبر اکرم فرمود: براى تو ضررى ندارد اگر قبل از من بميرى و من امور مربوطه را انجام دهم. تو را غسل بدهم و كفنت كنم و بر تو نماز بخوانم و دفنت نمايم.» حدیث از نظر سندی کاملا صحیح است چرا که تمام راویان از روات بخاری و مسلم هستند، الا "يعقوب بن عتبة الثقفي" که ذهبی هم این شخص را ثقه میداند.[2]
در روایت دیگر در صحیح بخاری میخوانیم که: «قالت عايشه: وارأساه! فقال رسول اللّه ذاك لو كان وأنا حىّ فاستغفر لك وأدعو لك فقالت عايشه: واثكلياه! واللّه انى لاظنك تحب موتى ولو كان ذلك لظللت آخر يومك معرّسا ببعض ازواجك.[3] عايشه گفت: واى سرم! رسول خدا فرمود: كاش اين امر (يعنى مردن عايشه) وقتى واقع شود كه من زنده باشم و براى تو طلب آمرزش نموده و ترا دعا كنم. عايشه گفت: اى داد؛ به خدا قسم تو دوست دارى كه من بميرم؛ در آن صورت تو نزد بعض ديگر از زنهايت مىروى.» کسی که این روایات را با دقت بخواند متوجه میشود که عايشه فقط از سر درد شكايت داشت ولی رسول خدا مسأله مردن و غسل دادن و كفن كردن و نماز بر او خواندن و دفن كردن او را مطرح مىكند! به راستی چرا؟ آیا کسی که یک نفر را دوست دارد به او میگوید دوست دارم بمیری تا تو را کفن کنم؟
در روایت دیگری در صحیح مسلم آمده است که: «حدثنا هَنَّادُ بْنُ السَّرِيِّ، حدثنا أَبُو الْأَحْوَصِ، عَنْ أَشْعَثَ بْنِ أَبِي الشَّعْثَاءِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ مَسْرُوقٍ، قَالَ: قَالَت عَائِشَةُ: دَخَلَ عَلَيّ رَسُولُ اللَّهِ وَعَنْدِي رَجُلٌ قَاعِدٌ، فَاشْتَدَّ ذَلِكَ عَلَيْهِ، وَرَأَيْتُ الْغَضَبَ فِي وَجْهِهِ، قَالَت: فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّهُ أَخِي مِنَ الرَّضَاعَةِ، قَالَت: فقَالَ: " انْظُرْنَ إِخْوَتَكُنَّ مِنَ الرَّضَاعَةِ، فَإِنَّمَا الرَّضَاعَةُ مِنَ الْمَجَاعَةِ [4] عايشه مىگويد: رسول خدا بر من وارد شد. مردى نزدم نشسته بود. اين صحنه بر آن حضرت گران آمد و آثار غضب را در چهرهاش مشاهده كردم. گفتم: يا رسول اللّه اين مرد برادر رضاعى من است. فرمود: در اين امر دقت كنيد كه رضاع وقتى ثابت است كه طفل شير خوار از پستان زنى شير بخورد.» با دقت در روایت معلوم مىشود كه شرایط محرمیت در آن مرد وجود نداشت و إلاّ غضب پيامبر قبل از آنكه بپرسد كه اين مرد كيست موردى نداشت. از اين گذشته چنين نبود كه آن حضرت برادر رضاعى عايشه را نشناسد و نداند كيست.
در روایت معتبر دیگر میخوانیم که: « حدثنا يحيى بن مَعِينٍ ثنا حَجَّاجُ بن مُحَمَّدٍ ثنا يُونُسُ بن أبي إسحاق عن أبي إسحاق عن الْعَيْزَارِ بن حُرَيْثٍ عن النُّعْمَانِ بن بَشِيرٍ قال اسْتَأْذَنَ أبو بَكْرٍ رَحْمَةُ اللَّهِ عليه على النبي صلى الله عليه و سلم فَسَمِعَ صَوْتَ عَائِشَةَ عَالِيًا فلما دخل تَنَاوَلَهَا لِيَلْطِمَهَا وقال ألا أَرَاكِ تَرْفَعِينَ صَوْتَكِ على رسول اللَّهِ[5] ابوبکر از پیامبر اجازه ورود خواست صدای بلند عایشه را شنید، وقتی که وارد شد او را گرفت که سیلی بزند و گفت: نبینم صدایت را بر رسول خدا بلند کنی!» این حدیث هم از لحاظ سندی مشکلی ندارد چرا که تمام راویان از روات بخاری و مسلم هستند.
آیا در قرآن نمیخوانیم که: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ[حجرات/2] اى كسانى كه ايمان آوردهايد! صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد، و در برابر او بلند سخن مگوييد (و داد و فرياد نزنيد) آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى بلند صدا مىكنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نمىدانيد!» این آیه می فرماید که صدای بلند در محضر پیامبر اکرم باعث نابودی عمل می شود. آیا عایشه این آیه را نخوانده بود و نمیدانست صدای بلند در محضر رسول خدا باعث نابودی عمل میشود؟
پینوشت:
[1]. محمد بن يزيد أبو عبدالله القزويني، سنن ابن ماجه ج 1 ص 470. دار النشر ، دار الفكر، بيروت، تحقيق، محمد فؤاد عبد الباقي
[2]. ذهبی، الكاشف في معرفة من له رواية في الكتب الستة، ج 2 ص 395، دار النشر، دار القبلة للثقافة الإسلامية، مؤسسة علو، جدة، 1413، 1992. الطبعة الأولى، تحقيق، محمد عوامة
[3]. بخاری، الجامع الصحيح المختصر، ج 6 ص 2638. اسم المؤلف، محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفی، دار النشر، دار ابن كثير , اليمامة، بيروت، 1407، 1987 ، الطبعة، الثالثة ، تحقيق، د. مصطفى ديب البغا
[4]. مسلم نیشابوری، صحيح مسلم، ج 2 ص 1078. دار النشر، دار إحياء التراث العربي، بيروت ، تحقيق، محمد فؤاد عبد الباقي
[5]. سنن أبي داود، ج 4 ص 300. اسم المؤلف، سليمان بن الأشعث أبو داود السجستاني الأزدي ، دار النشر، دار الفكر، تحقيق، محمد محيي الدين عبد الحميد
افزودن نظر جدید