افسانهی ارادت حسن بصری به امیرالمؤمنین علی علیه السلام
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از اقدامات صوفیان در جهت اجرای سناریوی اتصال به تشیع، انتساب بزرگان شیعه به خود،[1] و همچنین رساندن سلاسل خود به ائمهی اطهار علیهم السلام با معرفی کردن برخی افراد به عنوان یار خاص حضرات معصومین علیهمالسلام بوده است.
متصوفه اصرار دارند که سرسلسلهی فقر و صوفیگری را به مولی امیرالمؤمنین علیهالسلام برسانند و خرقه پوشی را یادگار از ایشان معرفی کنند. ابن ابی الحدید در شرح نهجالبلاغه مینویسد: «ان ارباب هذا الفن (علم الطریقه و الحقیقه و احوال التصوف) فی جمیع بلاد الاسلام الیه ینتهون و عنده یقفون و قد صرح بذلک الشبلی و الجنید و السری و ابو یزید البسطامی و ابو محفوظ الکرخی و غیرهم و یکفیک دلالة علی ذلک الخرقه التی هی شعارهم الی الیوم و کونهم یسند و نهابا سناد متصل الیه علیه السلام.[2] بزرگان این فن (علم طریقت و حقیقت و احوال تصوف) در همهی بلاد اسلامی به امیرالمومنین علیه السلام باز میگردند و به نزد او متوقف میشوند و به این حقیقت «شبلی، جنید، سری، ابویزید بسطامی، ابومحفوظ معروف كرخی و...» تصریح كردهاند و خرقهای كه آنان تا امروز شعار خود قرار دادهاند، بر این امر دلالت میكند. آنان خرقهی خود را با سندهایی متصل، به علی (علیه السلام) اسناد میدهند».
از افرادی که متصوفه ادعای ارتباط او با ائمه علیهمالسلام را دارند، حسن بصری است که وی را مجاز به خرقهپوشی از جانب امام اول شیعیان میدانند. نگاهی به زندگی حسن بصری و شرح حال وی این ادعای صوفیان را به طور کلی باطل میکند. تاریخ و اوراق روایتگر، چهرهای خلاف تصور صوفیانه را از حسن بصری نمایش میدهد. حتی بزرگان اهل سنت نیز نظر مثبتی بر وی ندارند. برای مثال ذهبی، در وصف او مینویسد: «کان الحسن کثیرالتدلیس.[3] حسن بصری در نقل روایت بسیار تدلیس (جعل و فریب) میکرده است». در حالیکه صداقت و امانتداری از بارزترین شاخصههای اصحاب و یاران ائمهی مسلمین علیهمالسلام بوده است. گذشته از قضاوت ذهبی، نظرات حسن بصری در بسیاری از موارد موافق با خلفا و بر خلاف اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وآله بوده است. مثلا راجع به جریان معراج پیامبر صلی الله علیه وآله، امامیه و شیعیان اتفاق نظر دارند که این اتفاق در بیداری بوده ولی حسن بصری معتقد است که پیامبراکرم در رؤیا و خواب به معراج رفتهاند.[4] وی همچنین اعتقاد دارد که پیامبر در جریان معراج، خداوند را بهطور مجسم دیده است.[5]
وی بر خلاف عقیدهی تمامی شیعیان میگوید که پیامبر، ابوبکر را برای جانشینی پس از خود معرفی نمود! محمد بن زبیر دربارهی جانشینی پیامبر (صلی الله علیه و آله) از حسن بصری پرسید که آیا پیامبراکرم ابوبکر را به جانشینی خود منصوب کرد؟ حسن بصری جواب داد: «بله، پیامبر چنین کرد».[6] وی بارها و در صحنههای گوناگون با امامان شیعه و اهل بیت علیهم السلام مخالفت کرده و یا حتی ایشان را نمیشناخته است. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه، از نفرین امیرالمؤمنین علیه السلام در حق حسن بصری یاد میکند که حضرت خطاب به وی فرمودند: «همواره اندوهگین باشی».[7] یعقوبی نیز در تاریخ خود از رو به رو شدن سیدالشهدا علیهالسلام با حسن بصری نوشته و گفته است، حسن بصری از نام و نشان حضرت از مردم جویا شده است؛[8] که این خود دلیل بر دور بودن حسن بصری از اهل بیت علیهمالسلام است.
چهرهی حسن بصری در بین رجالیون و علمای شیعه بسیار مخدوش است؛ تا آنجا که صاحب منتهیالمقال مینویسد: «مذمت حسن بصری، از طریق شیعه به تواتر رسیده است».[9] با وجود همهی این مدارک، چگونه میتوان ادعای صوفیان در ارادت حسن بصری به خاندان نبوی و به خصوص امیرمؤمنان علی علیه السلام را باور کرد؟!
پینوشت:
[1]. آنان در اقدامی عجیب، بسیاری بزرگان شیعه و عرفای حقیقی از جمله علامه مجلسی، آیت الله قاضی و نیز حضرت امام خمینی را به خود منسوب میکنند!
[2]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج1، ص19
[3]. ذهبی، میزان الاعتدال، ج1، ص527
[4]. الصحیح من سیره النبی، مرتضی، ج3، ص16
[5]. نهایه الارب، نویری، ج1، ص281
[6]. روضات الجنان، خونساری، ج3، ص28
[7]. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج4، ص95
[8]. تاریخ یعقوبی، ج2، ص146
[9]. منتهی المقال، ابوعلی حائری، ج2، ص365
افزودن نظر جدید