جریانات وهابیت در عربستان درآئینه تحولات مصر

  • 1392/04/30 - 18:01
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آنچه که آشکار است این است که با سیر تحولات درونی و بیرونی رژیم مستبد و دیکتاتوری وهابیت روز به روز به اضمحلال و فروپاشی نزدیک و نزدیکتر میشود و سایه انقلاب مردمی بر آن سیطره پیدا میکند.
تاثیرتحولات مصربرعربستان

   جریانات مختلف موجود در درون وهابیت همواره یکی از مسائل مورد توجه همه بوده است اگرچه که با لحاظ شدت بسته بودن فضای سیاسی در عربستان و فقدان آزادیهای مدنی،از جمله نبود رسانه های منتقد،شناسایی این جریانات همواره سختی خود را دارد و رصد نمودن  واکنشهای جریانات و مواضع آنها در قبال حوادث و رویدادها به شکل به روز امری است سختر ومشکلتر.
   اما با توجه به سابقه فکری جریانات و شناخت مواضع سابق انتظار میرود یکی از تأثیراتی که از تحولات مصربیان میشود در عرصه میدانی عربستان تحقق یابد.
   یکی از جریانات عمده وهابیت جریان علمای درباری است که از هیئت کبار علما میتوان بعنوان ویترینی از این جریان یاد کرد که توسط حکم شخص پادشاه سعودی به این منصب گمارده میشوند.
   در یک کلام،تایید و یا بسترسازی دینی از نوع وهابی چه باقول وچه باسکوت و غیره برعهده این جریان است.افرادی چون شیخ بن باز وآل شیخ و اللحیدان جزو این هیئت بوده اند که در مواقع لزوم زحمت صدور فتواهای درخواستی و مورد نیاز دربار را بعهده دارند.هیئت امربه معروف ونهی از منکر نیز جزو همین جریان محسوب میگردد.
                  هیئت کبارالعلماء وهابی
   برخی تناقضات در قول و فتواها و مواضع، مخصوصا در مورد آمریکا وشوروی سابق در دیرباز موجب روانه شدن انتقادهایی از سوی برخی جریانات دیگر به سمت جریان علمای درباری که گاهی به اسم جامیه نیز ازآنها یاد میشود شده است.انتقاد خود بن لادن از شیخ بن باز را میتوان از همین دست انتقادات بشمار آورد.
    بدیهی است که با یک نگاه ساده میتوان دریافت که این تناقضات و تفاوت اقوال مورد انتقاد امری طبیعی است چراکه تغییرات فصلی در مذاق سیاستمداران دربار بعنوان جریان عمده دیگر که کاملا سکولار هستند،سرمنشاء تغییر دیدگاهها در فتواهای علمای درباری بوده و خواهد بود.
                       
جریان عمده سوم درکنار جریان سکولار دربار و جریان علمای درباری جریان نوسلفیان است هر چند حدود و ثغور این جریان و انواعی که با قراینی بین خود این جریان میتوان دید،هنوز در پژوهش منتشر شده ای یافت نشده و همت پژوهشگران را بیش از این میطلبد.
    اجمالا رگه هایی از اعتراض به وضع موجود و در نتیجه حبس یا تبعید و یا فراری شدن به کشورهای اروپایی بخاطر این مخالفتها را از ویژگیهای برخی عناصر این جریان میتوان شمرد افرادی همچون شیخ سلمان العوده ،شیخ سفر الحوالی و شیخ عائض القرنی جزو این جریان محسوب میگردند.در این رابطه فقط برای مثال به سخن سلمان العوده در باب زیارت که مورد مخالفت علمای دیگر است اشاره میکنیم که گفته است با زیارت رسول خدا(ص) حس خوبی به وی دست میدهد.
                  سلمان العوده   
   با این توصیفات ذکرشده از این سه جریان عمده میتوان تاثیرات تحولات مصر در عربستان را بدین گونه مورد مطالعه قرار داد:
   فراموش نکنید که جریان سکولار دربار سعودی در بدو بیداری اسلامی در مصر مدافع سرسخت مبارک و ناخرسند بزرگ انتقال حکومت به دست اخوان المسلمین بشمار می آمد.
                   
   آنچه کمی بعد دربار عربستان را به سمت روی خوش نشاندن به حکومت جدید اخوانی مصر سوق داد علل متفاوتی دارد که از آن جمله ترس از نفوذ ایران شیعی در مصر با وجود اخوانی که ابراز دلبستگی به امام خمینی (ره)و جمهوری اسلامی می کرد و نیز امیدوار بودن به جریان سلفی متمایل به عربستان در مصر ، که کمی بعد با به دست آوردن تعداد کرسی بالا در پارلمان مصر،مورد اغماض اخوان المسلمین نیز قرار گرفتند، را میتوان برشمرد.
   همه آن علل ذکرشده ونشده به هرحال موجب گشت تا دو جریان سکولار دربار و علمای درباری بر تایید حکومت مرسی اتفاق کنند و شاید این از معدود مواضع مهم سیاستمداران سعودی بوده باشد که علمای درباری نیز قلبا به آن خرسند بودند.
   اما اکنون که پاشنه سیاست دوباره چرخیدن گرفته است و سیاستمداران دربار کمک های میلیاردی به مخالفان مرسی را باامیدوار شدن به روی کارآمدن سکولارها وبقایای مبارک ،آغاز کرده اند؛ از دو حال خارج نیست:
1-    یاآنکه با چرخش علمای درباری به سمت سیاست جدید دربار که حداقل با سکوت آنهاتحقق می یابد ،باید منتظر لرزه ای جدی در مشروعیت مسند اصلی فتوای وهابیت در اذهان توده مردم عربستان بود ودرعین حال میتوان انتظار داشت جریان نوسلفی هم با انتقادهای تیز خود به آن دامن بزند.
2-    ویا اینکه با عدم سکوت و با ابراز ناخرسندی علمای درباری به گونه ای دیگر تزلزل در مشروعیت حکومت وهابی شکل خواهد گرفت. 

   به هر حال آنچه که آشکار است این است که با سیر تحولات درونی وبیرونی رژیم مستبد ودیکتاتوری وهابیت روز به روز به اضمحلال و فروپاشی نزدیک ونزدیکتر میشود وسایه انقلاب مردمی بر آن سیطره پیدا میکند.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.