دیگ جوش گنابادیه

  • 1392/02/18 - 06:18
اقطاب فرقه گنابادیه برای سر کیسه کردن مریدان خود دست به ابتکارات عجیبی میزنند که ما در اینجا به یکی از آنها اشاره میکنیم.مراسم دیگ جوش در میان فرقه صوفیه علی اللهی ها هم مرسوم است با این تفاوت که این عمل برای جبران نمازهای که بجا نیاورده اند است مثلا گاهی هفته ای یکبار دیگ جوش را به نزد قطب میبرند
فرقه صوفیه گنابادیه و دیگ جوش

قبلا در مطلبی تحت عنوان "ثروت اقطاب گنابادیه با نذر مریدان" بیان کردیم که اقطاب این فرقه از سادگی مریدان خود استفاده میکنند و به نحوی آنها را سرکیسه میکنند.در مطلب "نذر آقا" بیان کردیم که چگونه قطب فعلی فرقه گنابادیه جناب نورعلی تابنده از سادگی مریدان خود استفاده میکند و با به وجود آوردن این مراسم برای خود منبع درآمدی به وجود آورده.حال به مسئله "دیگ جوش" خواهیم پرداخت که در زمان ملا سلطان گنابادیه وجود داشته است.

در آن زمان صوفیه گنابادیه بعد از ذبح حیوان بدون آنکه استخوان های آن را بشکنند و بندهای آن را جدا کنند به صورت کامل در دیگ قرار میدادند و در دیگ را می بستند تا  پخته شود و زمانی که پخته میشد در دیگ را بر می داشتند و با دست تمام گوشتهای آن را جدا میکردند و بعد از جدا کردن گوشت دو حالت ممکن بود:

1-قطب حکم کند که مرید آن دیگ را در حالی که میجوشد بر سر خود گذارد و آن را هدیه به قطب دهد تا حاجت او برآورده شود و باید چنان سریع این کار را انجام میداد که زمان تحویل دیگ به قطب همچنان دیگ در حال جوشیدن باشد!

2-قطب به مرید دستور دهد که مهمانی بگیرد و آن را با آبگوشت به مهمان ها بدهد.{1}

کیوان قزوینی خاطره ای در مورد دیگ جوش در کتاب بهین سخن بیان کرده که بسیار جالب است و این خاطره به تنهایی میتواند مهر بطلانی به این فرقه ضاله باشد. وی بیان میکند که:

زمانی نزد ملاسلطان نشسته بودم مریدی دیگ جوش آورد ولی کمی دیر آورده بود و از جوش افتاده بود ملاسلطان رو به مرید کرد و گفت خیرت قبول نیست مرید هم به خاطر اینکه دیگ جوشش نزد قطب قبول نشد دیگ را برداشت که ببرد و رو به ملاسطان کرد و گفت حالا که خیرم قبول نیست مال خودم باشد ملاسلطان دید مرید دارد دیگ جوش را میبرد  رو به مرید کرد و گفت خیرت قبول آنگاه مرید ساده لوح شاد شد و دیگ جوش را به زمین گذاشت حتی یک زمانی عکس این قضیه پیش آمد یعنی ملاسلطان دست به گوشت زد  و دستش سوخت آنگاه رو به مرید کرد و گفت خیرت قبول نیست! مرید دیگ را برداشت که ببرد ملاسلطان انگشتانش را به دهنش گذاشت تا سوزش آن از بین برود و رو به مرید کرد و گفت حالا خیرت قبول شد!{2}

لازم به ذکر است که مراسم دیگ جوش در میان فرقه صوفیه علی اللهی ها هم مرسوم است با این تفاوت که این عمل برای جبران نمازهای که بجا نیاورده اند است مثلا گاهی هفته ای یکبار دیگ جوش را به نزد قطب میبرند به جای نماز یک هفته ای که نخوانده اند و همین که بزرگ بگوید خیرت قبول این عمل جایگزین نمازهای نخوانده میشود!{3}

این عمل ها و مراسم ها در حالیست که این دو فرقه ادعا دارند پیرو مکتب اهلبیت هستند!قضاوت را به عهده مخاطبین فهیم پایگاه فرق ادیان مذاهب میگزاریم تا خود قضاوت کنند  که این مراسم  در کجای قرآن و سنت وجود داشته است.

 

منابع:

1-بهین سخن صفحه 85

2-همان

3-همان صفحه 87

دیدگاه‌ها

دوست من مگر نماز و حج را نمیتوان با پول خرید و فروخت؟ یا مگر سهم امام را به مجتهد نمیدهیم؟ اگر قرار باشد با این حکایات علیه یک باور دینی حکم داد که هیچ کدام سر سالم در نمیبرند!

درجواب دوست من مگرنمازوحج را... دوست من اولا نمازوحج راباپول نمی فروشند،ثانیا درصورتی باپول می خرند که شخص مکلف از دنیا رفته باشد ودیگر فرصتی برای جبران نمازهایی که درطول زنده بودنش _به دلایل گوناگون_ نتوانسته به جابیاورد،نداشته باشد.نه این که مثل این داستان طرف هنوز زنده است،آن وقت به جای آنکه نمازهای گذشته اش راقضاکند،دیگ جوش میبرد! سهم امام هم که اصلا ربطی به خریدوفروش اعمال به جا نیاورده ندارد... این داستان هم اصلن قصدش حکم دادن علیه یک باور دینی نبود،باور فرقه ای چرا... شما چه آیینی دارید که به احکامش این قدر نادرست مسلطید؟!

یاوه گویی را بس کنید

بهتره له هم احترام بگذاریم حداقل یه دلیل محکم تر بیارید که امثالش توشیعه نباشه اصلا با اعتقدات مردم چه کار دارید خدا خودش آگاه به همه چی هست شما کاسه داغتر از آش نشو

حداقل رو دروغات کار کن که یکم قابل باور تر بشن حاجیییییییی

دیگ جوش و خرید نماز میت و حج همه دکان روحانیون های فرقه هاست خدا نماز رو واجب کرد در حیاتت اطاعتش کنی نه اینکه بعد از مرگ پولش رو بدی وگرنه نیاز به این چرت و پرت ها هداره پولش رو دادی از گردنت ساقط شد طرف اعتقاد نداره بعد همشو میخره خرش از پل گذشت خود خذا این چیزها رو میبینه چقدر به حماقت انسان ها میخنده

درباره نماز استیجاری: کسی که در زندگی به نماز اعتقاد نداره، بعد مرگش هم نماز به کارش نمیاد. اما کسی که به نماز اعتقاد داره و سهواً از دستش در رفته و نتونسته مواردی رو بجا بیاره، اینجا وصی میّت موظف هست اون کاستی‌ها رو جبران کنه و خودش نماز بخونه یا کسی رو اجیر کنه که نماز رو از طرف میت قضا کنه (اصلاً شرط نیست که اجیر، روحانی باشه. یعنی به غیر روحانی هم میشه داد. پس این نشون میده دکان و... نیست). در واقع، کسی که به نماز اعتقاد داشت ولی سستی کرد اما نسل خوب و معتقد و بانمازی از خودش بجا گذاشت، این میتونه جبران کننده برخی سستی‌ها و کاستی‌ها باشه. دلیل عاقلانه و روشنی داره.

اینها همش دروغ هست دیگجوش بر هرسالک واجب هست که هروقت تمکن مالی داشت گوسفندی رو قربانی که و آب گوشتی تهیه کنه و به برادران ایمانی خودش بده البته پخت و صرف این آبگوشت اصول خاص خودش رو داره و فقط یکبار توسط هر فرد داده میشه نه هر هفته و.. ربطی هم به نماز نداره مثل عقیقه هست و در واقع دیگجوش عقیقه تولد ثانویه هست و برای قطب یا مرشد هم نیست مثل نذری میمونی و همه از اون میخورند و معنای لغوی دیگجوش هم یعنی دیگی که برای خدا می‌جوشد

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.