دین در نگاه عرفان اکنکار
دین در نگاه عرفان اکنکار
نمونه اول در گفتار اکنکار
(هر دینی را که امروز در قدرت است نام ببر و من بتو نشان خواهم داد که فقط و فقط زائیده یک وجدان اجتماعی است، نه حقیقتی که از جانب سوگماد باشد. همه آن قوانینی که بعنوان قوانین الهی شناخته شده اند، چیزی نیستند جز یک وجدان اجتماعی متحول شده که مشتق شده است از قانون مانو؛The Law of Manu ، نظام همورابی، فرامین موسی، و احکام کلیسای مسیحیت. و اما محتوای آنها بازگو کننده چیست؟
هیچ! مگر پیکری از احکام و مقررات که از جانب قشر روحانیت رسمی برای تحت کنترل نگاهداشتن پیروانشان تنظیم شده است تا بدان وسیله عنان سیاسی و اقتصادی توده های مردم را بدست گیرند. هنگامیکه فوبی کوآنتز Fubbi Quantz؛ در زمان بعثت خود توسط مردمان مؤاخذه میشد، این را می دانست.
آیا پدیده ای شنیع تر از سیستم طبقاتی که توسط مانو پایه گذاری شد وجود دارد؟ یا محدودیت های اجتماعی که در مفاد نظام همورابی مطرح می باشند؟ یا پی آمدهائی که احکام مدون در فرامین مموسی، یا اخلاقیات کلیساها و تشکیلات مذهبی مسلمین امروزی باعث می شوند؟ محدودیت، محدودیت، محدودیت! این تمام آن چیزی است که این شاخص های اجتماعی بر آن سعی دارند). (1)
نمونه دوم
(این اساس و راز ادیان است: احتیاج به یک مقام متعال پدری و یک مادر ـ خدا تا خدمات و ستایش خود را در قالب نیایش به آنان تقدیم کنند. روحانیون این نیاز توده ها را در نخستین روزهای تاریخ زمین کشف کردند و قبایل بدوی را ترغیب نمودند تا احکام را اطاعت کنند و الگوها، مراسم، و تشریفات معینی را بجا آورند.
اگر مذاهب را بقدر کافی بشناسی، برایت معلوم خواهد شد که احکام و قوانین مربوط به هر گروه خاصی در خود دو تأثیر مثبت و منفی را پیشنهاد می کند. باین معنی که اگر از آنچه تشکیلات مذهبی مقرر داشته تابعیت کنی، قول پاداش می گیری، ولیکن، در صورت غفلت از مقررات و احکام، مجازات در پیش خواهی داشت). (2)
نمونه سوم
(اگر این را درک کنی، خواهی دانست که به سختی می توان ادعا کرد که دین و مذهب پدیده ای ساخت بشر نباشد، و کشیش ها و مقامات روحانی یقینا از طرف کسی جز خودشان مأموریت نیافته اند. تاریخ و سنت های دودمان ها، کلیساها، مذاهب، و حکومت ها را در طی قرن ها مطالعه کن تا این امر بر تو ثابت شود. بودیسم که از قدیمی ترین ادیان دنیای جدید است، خود دورتر از همه است به حقیقت، اگر چه تاریخ باشکوهی پر از سنت ها پشت سر دارد). (3)
نمونه چهارم
«باین ترتیب است که همه ادیان تأسیس می شوند؛ از طریق قدرت تصور پیروانشان. روحانیت این تصور را اختراع می کند و آنقدر در مقابل مردم نگاهمی دارد تا قبولش کنند و نیایش آن را بپذیرند. (4)
نمونه پنجم
(آداب اجتماعی، تشریفات، مراسم، مذاهب، و سیاست ها، همگی براساس عادت های ذهنی بنا شده اند، و معمولا از یک نسل به نسل بعدی تحویل داده می شوند).(5)
دین در نگاه عرفان اکنکار ، فقط وسیله توجیه افرادی می باشد که سعی در حکومت غرایض و تمایلات انسانی بشر را دارند و بدین وسیله سبب ایجاد محدودیت بشر در رسیدن به اهداف خود می شوند. با این دیدگاه ؛ به سراغ عرفان اسلامی می رویم و دین را از این دریچه می نگریم.
دین در نگاه عرفان اسلامی
دین یک نهاد الهی است که صاحبان عقل سلیم و خردمندانی که درست می اندیشند، با اختیار و اراده به سوی خیر و صلاح دنیا و فلاح و رستگاری در آخرت راهبری می کند و آنان را به مصالح و سعادت حال و مآل رهنمون است.
دین عامل وحدت و همدلی
وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً...(6)
و همگان دست در ريسمان خدا زنيد و پراكنده مشويد و از نعمتى كه خدا بر شما ارزانى داشته است ياد كنيد آن هنگام كه دشمن يكديگر بوديد و او دلهايتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شديد.
دین هدیه خداوند به انسان ها
هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ (7)
اوست آن خدايى كه پيامبر خود را همراه با هدايت و دين راستين بفرستاد تا او را بر همه اديان پيروز گرداند، هر چند مشركان را ناخوش آيد.
دين مسير رسيدن به خداوند
خداوند انسان را آفريد و وظيفه اي بر گردن او نهاد و آن «الا ليعبدون»(8) است. ما همه از خداييم و به سوي او باز خواهيم گشت« انا للله و انا اليه الراجعون»(بقره/156) براي رفتن به سمت خداوند، بهترين راه كه خود خداوند آن را ارائه نموده است دين و دين داري است. مسير دين بهترين راه و مطمئن ترين راه و ايمن ترين راه است. مسيري هموار و آرامش بخش است كه رهگذران آن هچگاه خسته نمي شوند و مسير برايشان ملال آور نخواهد بود. و چون اين مسير به هدف مطمئني خطم مي شود رهروان آن بر سرعت خود براي رسيدن به مقصد خواهند افزود و تلاش خواهند كرد از يكديگر سبقت بگيرند. تنها جاده اي كه سبقت آزاد استو همچنين سرعت آزاد است. كسي كه در پايان مسير انتظار رهروان را مي كشد كه او خداوند است خود او رهروان را دعوت به سرعت مي كند جايي كه مي فرمايد ففروا الي الله(9) و همو دعوت به سبقت مي كند آنجا كه مي فرمايد: فستبقوا الخيرات(10)
همانطور که ملاحظه فرمودید در نگاه عرفان اسلامی به دین، نه تنها دین وسیله محدود شدن و حکومت و جبر بر افراد بشریت نمی باشد بلکه دین در اختیار صاحبان عقل سلیم است که با اختیار و اراده خویش آنرا پذیرفته و آن را عامل وحدت و همدلی ذر جامعه می دانند و به آن به عنوان هدیه خداوند متعال به انسان می نگرند و دین را مسیر رسیدن به پروردگار متعال می دانند. با این دیدگاه تفاوت آشکار و روشن بین نگاه عرفان اکنکار به دین با نگاه عرفان اسلامی وجود دارد که قابل تامل و تفکر برای همه بخصوص شما خواننده محترم می باشد.
پی نوشت :
(1) سرزمینهای دورص44
(2) سرزمینهای دورص48
(3) سرزمینهای دورص49
(4) سرزمینهای دورص60
(5)سرزمینهای دورص125
(6) آل عمران/103
(7) صف/9
(8) ذاريات/56
(9) ذاريات/50
(10) بقره/148
افزودن نظر جدید