احضار ارواح ، واقعیت ها و چالش ها
عقيده به معاد در اديان الهی ، جايگاهي اساسي دارد و لذا طبيعي است كه انسانها ، پرسشهاي فراواني درباره سرنوشت آدميان ، بعد از مرگ و تا قيامت داشته باشند . در نتیجه بحث از روح و ارتباط با ارواح، سابقهاي به بلنداي تاريخ باورهاي ديني انسان دارد. و به همین دلیل است که مشاهده می کنیم كه هيچگاه تاريخ زندگي بشر، خالي از سحر و جادو و رمل و كهانت و... نبوده است. كه بسياري از آنها به نوعي مدعي ارتباط با ارواح بودهاند . در قرون اخير و با گسترش روانشناسي و روان كاوي ، اين دغدغهها منجر به تدوين علمي به نام اسپري تيسم شده است. دانشمندان، در اين باره تحقيق كرده و با ديدن برخي شواهد، صحّت موضوع ارتباط با ارواح را اعلام كردهاند . برخي از اين شواهد عبارتند از: سخن گفتن روح به غير از زبان مادري، حلّ مسائل پيچيدة رياضي به وسيلة كساني كه آمادگي لازم را نداشتهاند، نوشتن مطالبي برروي الواحي كه در صندوق در بسته و مهر و موم شده قرار داشتهاند، ارتباط كودكان با راواح... مثلاً : ارتباط برادر علامه طباطبایی ، مرحوم آیت الله الهی –ره- با ارواح بعض مثل پدرش و البته بواسطه یکی از شاگردانش ، یا ارتباط مرحوم ایه العظمی بهاء الدینی –ره – با روح فرزندش بعد از مرگ و ... .
مساله ارتباط با ارواح در جهان غرب و در كشور ما مورد سو ء استفاده عده زيادي قرار گرفت و مدعيان مديوم بودن با استفاده از ساده لوحي ديگران از طريق «ميز چرخان» «استكان» «صفحه كاغذ حاوي حروف الفبا» و ... خواستهاند با ارواح تماس حاصل نمايند كه با بررسيهاي دقيق به عمل آمده توسط برخي از علماي ما (همچون آيت الله مكارم شیرازی زید عزه) و برخي از دانشمندان غربي ، تقلبات اين گونه جلسات كه با هزاران اوهام آميخته شده برملا گرديده است.
مبحث ارتباط با ارواح و احضار ارواح گذشتگان ، حتی در مراسم مذهبی قبائل بدوی نیز مورد توجه بوده است . که همین مطلب از جمله ویژگی های معنویت های سرخپوستی امریکا و حتی در دوران جدید امثال اکنکار می باشد .
ازآموزه های دینی مسلمانان نیز آنچه برمی آید این است که ، احضاركننده روح، دارای جایگاه ویژه ای نیست تا چه رسد به این كه برای چنین ویژگی او، ثواب و پاداشی در نظر گرفته شود. اگر چنین ویژگی برای زندگی فردی و اجتماعی و حتی اُخروی افراد دستاوردی داشت، به یقین ائمه معصومین علیهم السلام، شیعیان و یا حتی اصحاب خاص خود را به چنین رویكردی ترغیب مینمودند و حال این كه ، آن برگزیدگان الهی، شیعیان خود را به انجام تكالیف و پرهیز از گناه، ترغیب و آنان را از رفتار بیهودهای كه فرصت عبادت خداوندی و تلاش در آبادانی دین و دنیا را از آنان میگیرد، بر حذر داشتهاند. و حتی در خیلی ازاین موارد ، انجام آن را حرام و دارای اشکال می دانند . فقط آنچه در متون دینی ما آمده این است که ؛ روح هر كسي به اندازه نور ايمان و معنويت خود ميتواند به ديدار خانوادهاش بيايد، لذا در روايت آمده كه عدهاي هر هفته و برخي هر ماه و عدهاي سالي يك بار ميتواند به ديدار بستگانش بيايد. و این نکته هم مؤید این است که همه ارواح بطور یکسان در اختیار خود نیستند که هرکسی بتواند آنها را فراخوانی کند و آنها هم لبیک بگویند.
از طرف دیگر خداوند در قران کریم می فرماید : وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً (اسراء / 85)
خداوند در این آیه تاکید می فرماید که : علم روح را جز اندکی که آن هم اولیاء الهی هستند و بندگان مهذب او ، کسی ندارد . و توانایی ارتباط به طریق اولی ، منحصر در عده ای از بندگان خاص اوست .
بنابراین آن عده ای که مدعی هستند می توانند ارواح را بعد مرگ جسد خاکی اشان احضار و ازآنها آگاهی کسب کنند؛ و این نکته هم لازم است ذکر شود که امروزه عده ای هم مدعی اند که روح یک نوعی از انرژی است یا اشعه ای که از بدن خاکی و کالبد زمینی ما خارج می شود یا بواسطه ریسمان های ارتباطی ! با آن در ارتباط است و بر همین اساس عده ای مدعی احضار این انرژی ها و احضار ارواح هستند ؛ مطابق صریح قرآن ادعای آنان باطل است و جز دکانی برای دوشیدن خلق ساده لوح ، در آن متاعی یافت نمی شود .
باید دقت کرد و فهمید ؛ تنزّل دادن مسأله اي به اين مهمي تا آن جا كه هر كس با پهن کردن بساط یک نعلبكي يا استكان يا ميز گرد چرخاني که درست كرده و مشتي مرد و زن و كوچك و بزرگ دور آن جمع کند تا يك شب روح فلان مرده را حاضر كنند و شب ديگر مزاحم روح دانشمندی گردند و شب سوم جناب چاوز!!! را مثلاً حاضر كنند و...گل بگويند و گل بشنوند ، از مسائلی است که جز شیادی ؛ نام دیگری نمی توان بر آن نهاد.
منابع :
- مكارم شيرازي،ناصر، معاد و جهان پس از مرگ، انتشارات هدف، 1369، چاپ يازدهم. ص267، 270.
- عالم ارواح و اثبات آن از طریق علم فیزیک / بیان الحق
- مدیومها / آلان کارک ، نشر عطایی
- ارتباط با ارواح، آيت اللّه ناصر مكارم شيرازي
- سیری در آفاق، حسین حیدری کاشانی .
افزودن نظر جدید