آیت الله بروجردی، پرچم دار مبارزه با تصوف

  • 1392/01/18 - 15:30
صوفیه خود را به آب و آتش می زند تا برای نجات خود از لجن زار بی هویتی از هر وسیله ای بهره گیرد. یکی از راه های ناجوان مردانه ی صوفیه و اقطاب گمراه آن برای این منظور، مُهر تایید گرفتن از علما و بزرگان شیعه است که به نوعی حتی با اسم مبارک این بزرگان بر اعمال خلاف شرع و بدعت گونه ی خود صحه می گذارند.
مکر صوفیان در استفاده از نام بزرگان

صوفیه خود را به آب و آتش می زند تا برای نجات خود از لجن زار بی هویتی از هر وسیله ای بهره گیرد. یکی از راه های ناجوانمردانه ی صوفیه و اقطاب گمراه آن برای این منظور، مُهر تایید گرفتن از علما و بزرگان شیعه است که به نوعی حتی با اسم مبارک این بزرگان بر اعمال خلاف شرع و بدعت گونه ی خود صحه می گذارند.

علی تابنده (محبوب علیشاه) در تعریف جریانی از سفر پدرش سلطان حسین تابنده ی گنابادی (رضا علیشاه) که در کراچی با نماینده ی آیت الله بروجردی (ره) اتفاق افتاده بود می گوید: (پدرم - رضا علیشاه - درحضور نماینده ی آیت الله بروجردی گفت: حقیقت اسلام همان تصوف است، و حتی بین علما و عرفا مخالفتی در سابق نبوده است...).(1)

ما در مقام اثبات بطلان ادعای رضا علیشاه نیستیم که اگر چنین بود، مدارک و شواهد فراوانی از برخورد علما با اقطاب منحرف صوفی وجود دارد و این که حقیقت اسلام، تصوف عنوان شده ، خود یکی دیگر از ادعاهای باطل صوفیه است. به هر حال این سوء استفاده ی زیرکانه از نام بزرگ مرجع جهان تشیع در حالی است که این عالم فرزانه در مدت اقامت خود در بروجرد راه نفس کشیدن را بر صوفیه بسته بود و اجازه ی کوچک ترین عرض اندامی به ایشان نمی داد و حتی به این خاطر از سوی دراویش بروجرد اهانت هایی هم به ایشان صورت گرفت که خاطره ی تلخ آن در اذهان ساکنین این شهر باقی است.

آیت الله بروجردی پرچم دار مبارزه با عقاید صوفیانه بود. حضرت ایت الله شبیری زنجانی از مراجع تقلید می فرمایند: من از آقای حاج میرزا حسن نوری شنیدم، او از مرحوم حاج احمد و ایشان هم از آقای بروجردی (قدس سره) نقل کرد و بعد در جایی دیدم که مطابق همین نقل، آقای صافی هم از ایشان شنیده است که آقای بروجردی گفته اند: خیلی با مثنوی سر و کار داشتم. مشغول مطالعه بودم که ناگهان صدایی شنیدم که :«این مرد راه را گم کرده است»، و دنبال کردم صدا از کجاست؟ کوچه را نگاه کردم، در سرتاسر کوچه هیچ متکلمی ندیدم. (2)

این مرد وارسته که از سرو کار با آثار مولوی که تصوف او مایه ی فخر صوفیان است، متنبه می شود؛ چگونه ممکن است که اعمال متصوفه را تایید کند؟ و چطور اقطاب صوفیه به خود اجازه ی سوء استفاده از نام این شیر بیشه ی فقاهت را به خود می دهند؟!

........................................................................................................................................................

پی نوشت:

1- خورشیدتابنده ص 408

2- آیت الله العظمی حاج سید موسی شبیری زنجانی،جرعه ای از دریا، جلد اول،  ص 588

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.