شارب صوفی، پناهگاه شیطان
هرقوم و ملیتی برای خود نمادی را بر می گزیند تا با این نشان به همه گان شناخته شود. گروهی که عاقلند و شعور اجتماعی یا غیرت دینی دارند، سعی می کنند درانتخاب نماد حساس باشند و در واقع طوری آن نشان را انتخاب می کنند که در دین و مذهب یا مرامشان ننگ نباشد و حتی حساس تر از آن اینکه ایرادی به این نماد وارد نباشد. مثلاً کشور ها از رنگ یا نشانی متناسب با عقاید یا موقعیت خود، برای پرچمشان که همان نماد است، استفاده می کنند. گروهک ها هم طبق عقیده و مذهب خود این کار را انجام می دهند.
فرقه ی منحرف صوفی هم با بلند نگه داشتن شارب (سبیل) برای خود نمادی دست و پا کرده اند به گونه ای که دربعضی از شهر ها با این نشان عقیده ی اشخاص را می توان تفکیک کرد. این نماد نه تنها مغایر با اعتقاد پاک شیعیان است، بلکه نوعی تشبه به کفار بوده و کسی که دارای این خصوصیت است کاری را خلاف آموزه های اخلاقی اسلام که حتی اهل سنت هم به آن پایبندند، انجام داده است.
روایات زیادی در مورد کوتاه کردن شارب از اهل بیت عصمت وطهارت وارد شده است که حجم آن علما را بر آن داشته تا در این مورد فتوا به کراهت بدهند. از جمله آن روایات، احادیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله است.
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: زنهار هرگز كسى از شما شارب خود را بلند نسازد كه بتحقيق شيطان آن را پناهگاه خود ساخته و خويشتن را بدان مخفى ميسازد. (1)
و نیز در روایتی دیگر فرمود:: مجوس ريشها را مى كندند و شاربها را پر پشت و زياد مى گذاشتند و ما ريشها را مى گذاريم و شاربها را مى زنيم، و اين است فطرت.(2)
روی سخن ما با بزرگان صوفیه است که ادعای طهارت باطن دارند و اصرار بر مکروهات را معارض با صفای روح و نوعی اخلال در سیر و سلوک برمی شمارند، ایشان چگونه از این نکته غافلند و آیا روایات این باب را ندیده اند؟ ایشان که خود را تابع نظر مراجع می دانند، چگونه به فتاوای ایشان آگاه نیستند؟! و برای خود نمادی را برگزیده اند که برخلاف دستورات اخلاقی دین مبین اسلام است؟
..................................................................................................................
پی نوشت:
1- من لایحضره الفقیه ج1 ص172
2- مکارم الاخلاق ج1 ص128
افزودن نظر جدید