تفرقه ارمغان تصوف
علامه جعفری معتقد است که همانگونه که پیامبران و معصومین و عارفان حقیقی موحد به سوی کمال مطلق بدون هیچ اختلافی در حرکت هستند برعکس در تصوف هر فرقه ای ساز خود را میزند و دچار تفرقه و اختلاف هستند.{1}
مثلا به قول امام خميني(ره)، اگر پيامبران در يک جا جمع شوند، هيچ اختلافي با هم نخواهند داشت و به قول قرآن «لا نفرق بين احد منهم= اختلافي بين پيامبران وجود ندارد»{2} وحدت در تمام عناصر عالم به وضوح مشاهده مي شود و همه عالم با هماهنگي کامل، تحت يک نظام واحد و يک عقل و يک تدبير به سوي يک هدف واحد، پيش مي رود. اين نظم و تدبير و اين وحدت، در بدن آدمي نيز حاکم است.
در شريفترين و پيچيده ترين سلولها، مانند سلول هاي مغز تا يک پرز از ناخن يا مو، نه تنها خصومت و تضادي هرگز وجود ندارد، بلکه با حفظ سلسله مراتب خود، از يک روح واحد که برتمام سلول هاي بدن حاکم است، پيروي مي کنند و هر سلول يا عضو، براي زنده ماندن خود، مي کوشد در تمام لحظات به اين روح و حيات مشترک متصل باشد، زيرا معتقد است و برايش روشن است که اگر رابطه اش را با کل، حفظ نکند، بي درنگ به پاره اي چرک و عفونت يا به گرده اي برباد رفته، تبديل و نابود مي شود. در بينش توحيدي، اين رويه برجامعه هم بايد حاکم باشد.
در اين جهان بيني، مرزها و سقف ها و تمام تقسيم بندي هاي غير توحيدي، فرو مي ريزد و جامعه تحت يک فرمان و يک اراده به حرکت ميآيد. با اعتقاد به اين نظريه، اين جهان و جهان ديگر، و به زبان بهتر، دنيا و آخرت يکي است و دنيا، اسم جغرافيايي مکاني، و آخرت مکان جغرافيايي ديگر نيست و هرکس که نزديک بين، خودبين، پست بين و حريص و خودخواه باشد، بينش دنيايي دارد و کسي که هدفي بزرگتر از منافع شخصي و بالا تر از منيت ها و خودخواهي ها را نظاره مي کند، بينشش آخرتي است و اين است که در هر قسمت از جامعه و به هر کاري که مشغول باشد، کارش عبادت محسوب مي شود و حتي خوابش هم عبادت است.
در بينش توحيدي، جامعه، امت واحدي است که همه اعضاي آن از يک منبع هدايت مي گردد. «ان هذه امتکم امه واحده و ان ربکم فاعبدون»{3}اين جهان بيني، تخم صداقت، راست گرايي و اتحاد و وحدت را در قلب و عقل انسان مي کارد و خودخواهي و خودمحوري و منيت و انحراف و تفرقه را از آنها پاک مي کند.
در نظام توحيدي، اصل بر وحدت است و قرآن که منادي و مروج اين نظام است، با تفرقه و جدايي در جامعه به شدت مخالف است و به اعتقاد قرآن، تمام انبياي الهي مهمترين کارشان اين بود که بين مردم يکپارچگي و اتحاد به وجود آورند، زيرا اين خواست خدا و اساس خلقت عالم است. «واعتصموا بحبل الله جميعا و لا تفرقوا= و همگي به ريسمان الهي چنگ زنيد و پراکنده نباشيد»{4} قرآن، علت تفرقه و نفاق و اختلاف را، انحراف از صراط مستقيم الهي مي داند.
«و ان هذا صراطي مستقيما فاتبعوه و لا تتبع السبل فتفرق بکم عن سبيله- اين راه مستقيم من است، از آن پيروي کنيد و راه هاي مختلف را نرويد که تفرقه و انحراف از حق به دنبال دارد»{5} در تمام قرآن سعي براين است که در جامعه اختلا ف و تفرقه پديد نيايد و به شدت و اصرار و دلا يل محکم و مستدل، دعوت به وحدت و اتحاد انجام مي پذيرد. قرآن در موارد متعدد، مسلمانان را به مطالعه سرنوشت اقوامي که راه تفرقه و اختلا ف پيش گرفتند و به شديدترين عذاب ها، گرفتار شدند، دعوت مي کند و نتيجه تفرقه و اختلاف و چند دستگي را ذلت و خواري مي شناسد.
پيامبر(ص) در اواخر عمر مبارک خودبارها، خطر اختلا ف و چند دستگي را گوشزد کرده و بزرگترين خطر را اختلاف و تفرقه بين امت عنوان مي فرمود و به شدت از بروز آن نگران بود و اين خطر را از خطر کفار و غوغاي جنگ هاي خارجي شديدتر مي دانست. نتيجه فوري اختلاف و نفاق، ذلت و خواري است و ما، در تمام تاريخ زندگي بشر، ذلت ملت ها را در اختلا ف و نفاق آنان مشاهده مي کنيم، و مي بينيم جامعه هايي که اساس قدرت و ارکان همبستگي خود را با تيشه تفرقه درهم کوبيده اند سرزمينشان جولا نگاه و قلمرو حکومت مستبدان و مستکبران و استعمارگران شده و اين عذاب بزرگي است!
متاسفانه فرقه ضاله گنابادیه بعد از به قطبیت رسیدن نورعلی تابنده قطب فعلی دراویش گنابادیه یا همان دراویش121 به علت بیسوادی این قطب در مسائل دینی و اخلاقی تبدیل به یک حذب مخالف نظام تبدیل شده تا از این طریق ضعف قطبیت خود را پوشش دهد و بتواند مخالفان خود را ساکت نگه دارد و بوجه های کلان از غرب و کشورهای خلیج فارس دریافت کند تا با ایجاد تفرقه و چند دستگی در بین مردم ایران, نظام را سست کند و به مرور زمان آن را از بین ببرد.
----------------------------------------------------------------------
منابع:
1-در آمدی بر عرفان های حقیقی و عرفانهای کاذب ص 207
2-سوره بقره آیه 136
3-سوره مومنون آیه 52
4-آل عمران آیه 103
5-انعام آیه 153
افزودن نظر جدید