لهراسب در شاهنامه | خردمندی و پرهیزکاری، ویژگی کارگزار لایق
کیخسرو فرمانروای ایران، تاج و تخت را به لُهراسب بخشید. اما بزرگان ایران به کیخسرو پرخاش کرده؛ بر او خرده گرفتند که لُهراسب، نامی پرآوازه ندارد. اما کیخسرو به آنان پاسخ گفت که لهراسب خردمند و پاک دست است و این دو، جزو مهمترین ویژگیهای فرمانروای لایق است..[3]
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ تاریخ سرتاسر عبرت است. انسانی خردمند لازم است تا از آن کسب تجربه کند. حکیم ابوالقاسم فردوسی (متوفای 403 هجری خورشیدی) در شاهنامه حکایتی بیان میکند که به خوبی میتوان از آن درس گرفت و بر تجربیات افزود، به ویژه آنکه انتخابات ریاست جمهوری در پیش داریم که مسیر حرکت جامعه ایرانی و جبهه جهانی مقاومت را تحت تأثیر خود قرار خواهد داد. گاهی شاهد آن هستیم که برخی هموطنان در معیار انتخاب، دچار سرگردانی هستند، اما این تجربه میتواند چراغ راه ما باشد.
در شاهنامه میخوانیم:
کیخسرو پادشاه سلسله کیانیان، شصت سال پادشاهی کرد، اما ترسید که مبادا به سرنوشت پادشاهان قدرتمندِ بدعاقبت دچار شود. پس خواست که از مقام پادشاهی، کناره بگیرد. اما زال (پهلوان ایران و پدر رستم) او را سرزنش کرده؛ گفت: دیوها تو را از راه به در بُردهاند. چرا میخواهی چنین کنی؟
کیخسرو با او سخن گفت و او را خرسند کرد. سپس فرمان داد تا سپاهیان در دشت، گرد آیند. پس همه آمدند و خیمهها بر پا شد. زال هم آمد و درفشی سیاه بر سراپردهاش به اهتزاز درآورد. آنگاه کیخسرو، سپاهیان ایران را به پرهیزکاری و ترس از خداوند و دل نبستن به دنیا فراخواند:
بترسيد يکسر ز يزدان پاک
مباشيد ايمن بدين تيره خاک [1]
آنگاه اندیشهی خود را بر سپاهیان آشکار کرد و گفت: هر چه دارم از طلا و نقره و بَرده، همه را میان شما بخشش میکنم:
همان بدره و برده و چارپاى
برانديشم آرم شمارش بجاى
ببخشم كه من راه را ساختم
وزين تيرگى دل بپرداختم [2]
کیخسرو آنگاه، پادشاهی را به لُهراسب بخشید. اما بزرگان ایران، به کیخسرو پرخاش کرده؛ بر او خرده گرفتند که لُهراسب، نامی پرآوازه نداشته؛ نژاد از بزرگان ندارد. اما کیخسرو به آنان پاسخ گفت که لهراسب از تبار بزرگان است، خردمند و پاک دست است: «كه دارد همى شرم و دين و خرد...» در ادامه: «خردمند و بينا دل و پاکدست...» پس بزرگان ایران، خشنود شده؛ پادشاهی لهراسب را پذیرفتند.[3]
پینوشت:
[1]. ابوالقاسم فردوسی، شاهنامه، بر اساس نسخه مسکو، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و مرکز خدمات کامپیوتری نور، 1389، شماره ثبت کتابخانه ملی: 815279، ص 612.
میترا مهرآبادی، شاهنامه کامل فردوسی به نثر پارسی، تهران: انتشارات روزگار، 1379، ج 2، ص 317.
[2]. فردوسی، همان، ص 612.
[3]. فردوسی، همان، ص 616.
افزودن نظر جدید