جریان تمدنگرای شیعه، فردوسی را ستایش میکند
جریان تمدنگرای شیعه، شاهنامه را کتاب حکمت و متنی دربردارنده عبرت میدانند. آنان فردوسی و شاهنامه را میستایند و برخی از این ستایشها در آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی و همچنین در آثار شهید مرتضی مطهری متجلی است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در میان اندیشمندان مسلمان، دیدگاههای گوناگونی پیرامون حکیم ابوالقاسم فردوسی و اثر ماندگار او، شاهنامه وجود دارد. برخی فردوسی و شاهنامهاش را نکوهش و سرزنش میکنند. آنان فردوسی و شاهنامه را به منزله تهدید علیه هویت اسلامی تلقی میکنند. برخی دیگر فردوسی و شاهنامه را به مثابهی یک فرصت میشمارند و معتقدند که فردوسی، مسلمان و شیعه بود و در راه محبت اهلبیت علیهمالسلام بسیار سختی و رنج کشید. آنان شاهنامه را حکمت نامهی الهی میدانند و آن را میستایند.
جریان تمدنگرای شیعه که آرمان برپایی تمدن نوین اسلامی را میپوید، نگاهی ویژه و متمایز از سایرین به شاهنامه دارد. نقطه اوج این نگاه، در کلمات و عبارات رهبر معظم انقلاب متجلی است. چنانکه ایشان شاهنامه را کتابی در جهت ارزشهای الهی و اسلامی نامیدند و فرمودند که در سالهای نخست پیروزی انقلاب اسلامی، عدهای از مؤمنین بااخلاص ولی ناآگاه، قصد داشتند که مقبره فردوسی را ویران کنند. وقتی از ماجرا مطّلع شدم، پیامی فرستادم و از آنان خواستم که این کار را نکنند. آنان نیز به خاطر علاقهای که به بنده داشتند، از این کار صرف نظر کردند. در ادامه فرمودند: «فردوسی یک حکیم است. تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الآن چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم میگویند. حکمت فردوسی چیست؟ حکمت الهیِ اسلامی».[1]
ایشان فردوسی را «حکیم الهی»،[2] «دلباخته و مجذوب مفاهیم حکمت اسلامی»،[3] «برخوردار از معارف ناب دینی»،[4] و شاهنامه را شعری اخلاقی و در عالیترین حد خوبی[5] نامیدند و گفتند: «اگر کسی به شاهنامه نگاه کند، خواهد دید که یک جریانِ گاهی باریک و پنهان و گاهی وسیع، از روح توحید، توکّل، اعتماد به خدا و اعتماد به حق و مجاهدت در راه حق در سرتاسر شاهنامه جاری است».[6] و نیز فرمودند: «من با شاهنامه مأنوسم. حکمت شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی، حکمت اوستایی نیست؛ حکمت قرآنی است. اگر کسی به شاهنامه دقت کند، خواهد دید فردوسی ایران را سروده، اما با دید یک مسلمان».[7]
پیش از ایشان، شهید بزرگوار استاد مرتضی مطهری نیز چنین دیدگاهی به فردوسی و شاهنامه داشته است. چنانکه فردوسی را «حکیم» و «حماسه سرای عظیم ایران» نامیدند.[8] برخلاف جریان باستانگرا که شاهنامه را ابزار و اسباب فخرفروشیهای نابخردانه قرار داده است؛ اما جریان تمدنگرای شیعه، شاهنامه را کتاب عبرت و حکمت میداند و این نگاه، نگاهی واقعگرایانه و منطقی است.
پینوشت:
[1]. تارنمای khamenei.ir : دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، 5/12/1370.
[2]. همان، بیانات در دیدار جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب، 30/2/1398.
[3]. همان، بیانات در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران، 5/12/1370.
[4]. همان، بیانات در دیدار جمعی از شعرا، 24/5/1390.
[5]. همان، بیانات در دیدار شاعران در ماه مبارک رمضان، 25/6/1387.
[6]. همان، بیانات در دیدار جمعی از اعضای انجمن قلم، 8/11/1381.
[7]. همان، بیانات در بازدید از نمایشگاه مینیاتور و نگارگرى، در حسینیهى امام خمینى، 10/6/1372.
[8]. مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، تهران، انتشارات صدرا، 1392، ص 15.
دیدگاهها
ناشناس
1403/03/15 - 19:22
لینک ثابت
ولی شاهنامه بر اساس خاداینامه
saman
1403/03/15 - 20:15
لینک ثابت
شاهنامه چند بُعد دارد. یک
ناشناس
1403/03/16 - 09:20
لینک ثابت
خیر حکمت فردوسی همان حکمت
saman
1403/03/16 - 09:42
لینک ثابت
ویژگیهای حکمت خسروانی چیست؟
ناشناس
1403/03/16 - 10:05
لینک ثابت
بهنوشتهٔ خالقی مطلق، فردوسی
saman
1403/03/18 - 21:08
لینک ثابت
جلال خالقیمطلق: فردوسی
saman
1403/03/16 - 09:44
لینک ثابت
از نگاه جریان باستانگرای
افزودن نظر جدید