نقد روش سلوکی ملامتیه از منظر استاد مطهری
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ملامتیه [1] یکی از فرقههای منسوب به صوفیه است که برای حفظ خویش از غرور و تکبر، آموزههای خلاف مبانی سلوکی و عرفانی اسلام را برای خویش ساختهاند. کتابهای فرقه شناسی، تعاریفی برای فرقه ملامتیه بیان داشتهاند، یکی از بهترین تعاریف، تعریفی است که استاد مطهری در این رابطه بیان داشتهاند: «... اینکه برخی عرفا - لااقل آنها که عرفای ملامتی خوانده میشوند - برای اینکه در مراحل سیروسلوک تعیّنات را درهم بشکنند و به جای نام و افتخار برای خود، ننگ در میان مردم درست کنند، در گفتارهای خود تعمّدی به ریای معکوس داشتهاند؛ یعنی برعکس ریاکاران که بد هستند و میخواهند خود را خوب بنمایند، جو دارند و گندم مینمایانند، آنها میخواهند بین خود و خدا خوب باشند ولی مردم آنها را بد بدانند، میخواهند گندم داشته باشند و جو بنمایانند، تا به این وسیله مجال هرگونه خودنمایی و خودپرستی از نفس گرفته شود».[2]
عرفان پژوه معاصر استاد عبدالحسین زرینکوب با وجود اینکه دلبسته جریان تصوف بود، ولی نقدهایی را به این جریان وارد کرده و ریشه طریقه ملامتیه را تحت تأثیر عقاید و تعالیم بودایی و هندی دانسته است.[3] پس طبق کلام استاد زرینکوب، ریشه این شیوه سلوکی از ادیان غیراسلامی است. استاد مطهری نیز در همین راستا این نوع آموزهها را خلاف فقه و مبانی اخلاقی اسلامی دانسته و در این رابطه مینویسد: «از جمله مسائلی که عرفا گفتهاند و فقها آنها را تخطئه کردهاند، همین مسئله است. فقه اسلامی همانطور که ریا را محکوم میکند و آن را نوعی شرک میداند، ملامتگری را نیز محکوم میسازد و میگوید مؤمن حق ندارد عِرض و شرافت اجتماعی خود را لکهدار سازد. بسیاری از خود عرفا نیز ملامتگری را محکوم میکنند».[4] پس تطابق شریعت و طریقت در این فرقه وجود نداشته و انحراف آنها از دستورات معصومین علیهمالسلام بر همگان روشن است.
استاد مطهری در موارد مختلف به نقد این تفکر پرداخته و آن را خلاف مبانی اسلامی دانسته، ایشان به نقد تفکر ملامتی سعدی شیرازی پرداخته و به شعر معروف او که میگوید: «من آن مورم که در پایم بمالند نه زنبورم که از دستم بنالند» [4] نقد وارد کرده و در این رابطه مینویسد: «اینها همان افراط در اخلاق بعضی از روشهای ملامتیه و صوفیانه است که اسلام چنین چیزی را نمیپذیرد».[5] استاد مطهری برای نشان دادن جدایی و تفاوت این شیوه سلوکی با مبانی اسلامی، به سخن امام حسین علیهالسلام استناد و نوشتهاند: «با اینکه از امام حسین علیهالسلام کلام زیادی نقل نشده، اگر به نسبت حساب کنیم، در میان ائمه از ایشان بیشتر از همه در مسئله کرامت و عزت نفس مأثور است. از جمله کلمات قصار ایشان است که در بحار نقل میکند: مَوْتٌ فی عِزٍّ خَیْرٌ مِنْ حَیوةٍ فی ذُلٍ»، «مردن با عزت از زندگی در ذلت بهتر است و بر آن ترجیح دارد».[6]
در نتیجه باید توجه داشت که استاد مطهری یکی از انحرافات تصوف را همین شیوه سلوکی ملامتیه تشخیص داده و آن را خلاف شیوه سلوکی حضرات معصومین علیهمالسلام دانسته است.
پینوشت:
[1]. واژه "ملامتیه" یا "ملامیه" مشتق از ملامت به معنای سرزنش و نکوهشکردن است، این معنای لغوی با واقعیت این گروه تناسب دارد؛ زیرا آموزههای بنیادین این فرقه به گونهای است که خویش را نزد مردم بدترین مردم جلوه دهند، بنیانگذار این گروه کسی نیست جز ابو صارح حمدون بن احمد بن عماره قصار (متوفی ۲۷۱ هجری قمری) و پیروان او را به همین دلیل "قصاریه" نیز میگویند.
[2]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری؛ ج ۲۳؛ ص ۸۳.
[3]. زرینکوب عبدالحسین، ارزش میراث صوفیه، مجله یغما، شماره ۱۸۰، ۱۳۴۲، ص ۳۶.
[4]. سعدی، مواعظ، مثنویات، شمارهٔ ۳۲.
[5]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری؛ ج ۲۳؛ ص ۸۴.
[6]. مجموعه آثار استاد شهید مطهری (فلسفه اخلاق)، ج ۲۲، ص ۵۶۳.
افزودن نظر جدید