اجازه گرفتن عزرائیل از مولوی

  • 1403/02/03 - 11:36
احمد افلاکی در کتاب مناقب‌العارفین، کرامات و فضائلی غالیانه در مورد جلال‌الدین محمد بلخی نوشته است که از آن جمله می‌توان به اجازه گرفتن حضرت عزرائیل از مولوی برای قبض روحش اشاره کرد. این درحالی است که طبق روایات، حضرت عزرائیل فقط از رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله برای قبض روح اجازه گرفته است.
حضرت عزرائیل

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متصوفه تلاش کرده‌اند با جعل فضائل حضرات معصومین علیهم‌السلام برای اقطاب و بزرگان خویش، برای آنها وجاهت و جایگاه بالایی در جامعه اسلامی ایجاد کنند. افلاکی (از شاگردان و مریدان شیخ جلال‌الدین عارف، نواده جلال‌الدین محمد مولوی)، در کتاب مناقب العارفین دست به جعل داستانی زده و یکی از فضائل اختصاصی رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به جلال‌الدین محمد بلخی نسبت داده و می‌نویسد: «همچنان فقیر ربّانی، فخر العباد، مولانا اختیار الدین امام رحمه‌الله از حضرت چلبی حسام‌الدین روایت کرد که او گفت که روز آخرین خداوندگار بر سر بالین مبارکش نشسته بودم و حضرت خداوندگارم و شیخم بر من تکیه کرده بود؛ از ناگاه مردی خوب‏روی پیدا شد ... من از غایت لطافت حسن او بی‏هوش شدم؛ همانا که مولانا برخاست و بوی استقبال کرده فرمود که جامه خواب را برگیرند و آن جوان قدری توقّف نموده من پیش آن جوان رفتم که حال چونست؟ چه کسی؟ و چه می‏خواهی؟ گفت: ملک العزم و الجزم عزرائیلم، به امر جلیل آمدم تا حضرت مولانا چه فرماید، زهی دیده بینا که آن چنان صورت را تواند دیدن». [1]

افلاکی، در این داستان تلاش کرده جایگاه مولوی را به جایی برساند که حضرت عزرائیل علیه‌السلام، برای گرفتن جان او، از مولوی اجازه می‌گیرد؛ این در حالی است که منابع حدیثی و تاریخی شیعه و اهل‌سنت [2] این اتفاق را فقط درباره رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل کرده‌اند. شیخ صدوق رحمةالله‌علیه روایتی پیرامون اجازه‌ گرفتن حضرت عزرائیل علیه‌السلام از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای قبض روح ایشان نقل کرده: «سه روز پیش از مرگ پیغمبر جبرئیل بر او نازل شد و عرض کرد ای احمد، خدا مرا به احترام تو برای احوالپرسی تو فرستاده و با اینکه بهتر از تو می‌داند می‌فرماید حالت چونست؟ پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله گفت غمگین و گرفتارم. روز سوم جبرئیل و ملک‌الموت و فرشته‏‌ای بنام اسماعیل با هفتاد هزار فرشته آمدند، جبرئیل پیش از آنها خدمت پیغمبر رسید و عرض کرد خدا به‌طور خصوصی مرا برای احوالپرسی شما فرستاده می‌فرماید: حالت چگونه است ای احمد؟ فرمود: غمگین و گرفتارم ای جبرئیل. در اینجا ملک‌الموت اجازه ورود خواست، جبرئیل گفت یا احمد این ملک الموتست که اجازه دخول می‌طلبد و پیش از تو از کسی اجازه ورود نخواسته و پس از تو هم از کسی نخواهد. فرمود به او اذن بده؛ جبرئیل به او اذن داد و آمد برابر پیغمبر ایستاد و گفت ای احمد خدا مرا خدمت شما فرستاده که هر طور امر فرمایید عمل کنم؛ اگر فرمایی جانت را بگیرم و اگر نخواهی دست بکشم، پیغمبر فرمود ای ملک‌الموت هر چه گویم عمل کنی؟ گفت: آری من مأمور به اطاعتم. جبرئیل به آن حضرت عرض کرد: ای احمد خدا مشتاق ملاقات تو است. رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود ای ملک‌الموت بدان چه مأموری عمل کن». [3]

در نتیجه باید توجه کرد، داستان افلاکی در مورد اجازه‌ گرفتن حضرت عزرائیل از مولوی، جعلی است؛ زیرا در روایت نقل شده در منابع شیعه و اهل‌سنت از حضرت جبرئیل علیه‌السلام نقل کرده‌اند که حضرت عزرائیل فقط از رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای قبض روح اجازه گرفته و این امر جزء فضائل اختصاصی رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بوده و هیچ شخص دیگر تا قیامت دارای این فضیلت نخواهند شد.

پی‌نوشت:
[1]. احمد بن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، [بی نا]، آنکارا، اول، ۱۹۵۹ م، ج ۲؛ ص ۵۸۷.
[2].رجوع شود به: ابن سعد، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، دار صادر، بیروت، ج۲، ص۲۵۸-۲۵۹.ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، دار إحیاء التراث العربی، بیروت ج۵، ص۲۹۷.طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، دارالنشر، مکتبة ابن تیمیة، القاهرة، الطبعة الثانیة، ج۳، ص۱۲۸.
[3]. ابن بابویه، محمد بن علی، الأمالی (للصدوق) - تهران، چاپ: ششم، 1376ش، ص: ۲۷۵.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.