لزوم صلاحیت داشتن مسئولین
عبدالحمید گفته است که چرا شورای نگهبان در تأیید صلاحیتها سختگیری میکند؛ مگر میخواهد امام جماعت انتخاب کند که یکی از شرایط را التزام عملی به اسلام قرار داده است. در پاسخ او باید گفت، مسئولیت و موقعیت نماینده مجلس، بسیار حساستر از امام جماعت است و احتمال ضرر رساندن فرد فاسق به مردم جامعه، بسیار بیشتر است.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبدالحمید در ایام نزدیک به انتخابات، سخنان تکراری خود را در زمینه رد صلاحیتها مطرح کرد و گفت: «یکی از خواستههای مردم ایران این بود که دایره تأیید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی تنگ نباشد و افراد شایسته و توانمند و مدیران لایق، از لیست حذف نشوند. مردم میگویند وقتی نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری و مجلس اعلام میشوند، چرا افراد توانمندی که در بین تمام اقوام و مذاهب و گرایشها وجود دارند، تأیید نمیشوند تا بتوانند به عنوان مدیر لایق در مجلس، به عنوان رجال و سیاستمداران مملکت، کشور را اداره کنند؟! ... این یک امتیاز است که مردم بتوانند نمایندهای را به مجلس بفرستند که بتواند حرف مردم را بزند و از حقوق مردم دفاع کند و بر اجرای صحیح قانون و سیاستهای داخلی و خارجی کشور نظارت کند؛ زیرا اگر این سیاستها درست نباشند، به ضرر کشور و مردم تمام میشود».[1]
وی در ادامه، معیارهای گزینش و تأیید صلاحیت کاندیداها در انتخابات را، مورد هجمه قرار داده و گفت: «تأیید صلاحیت نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری و مجلس به نهادها و تأیید صلاحیت نهایی به شورای نگهبان سپرده شده است که در شورای نگهبان، شرایط بسیار سختی قرار دارد. یکی از این شرایط سخت «التزام عملی به دین اسلام» است؛ درحالی که این شرط، برای قبول دین اسلام لازم است که شخص لحظه وارد شدن به دین، خودش را ملزم کند فرایض دینی، مانند نماز و روزه و ... را انجام میدهد و اگر بعدها در ادای این فرایض کوتاهی هم بکند، از اسلام خارج نمیشود.
چه نیاز است برای شخصی که میخواهد رئیسجمهور و نماینده مجلس و استاندار و مدیرکل بشود «التزام عملی به دین اسلام» را شرط بگذاریم؟! (مگر میخواهیم برای یک مسجد امام جمعه یا جماعت انتخاب کنیم که «التزام عملی به اسلام» را شرط گذاشتهایم؟!) منظور از نداشتن التزام عملی به دین اسلام هم این است که در مراسمها و نمازها شرکت نداشته است؛ درحالی که اصل این است که شخص لیاقت و شایستگی داشته باشد. مگر این اختلاسها توسط همین افرادی انجام نشدهاند که نهادها، آنها را از فیلترهای سخت رد کرده و صلاحیتشان را تأیید کردهاند؟ مدیری که شتر را با بارش میبَرد، همان است که شما به گمان خودتان «خالصسازی» کردید و گفتید این افراد، التزام به ولایت فقیه و التزام عملی به دین اسلام دارند».[2]
عبدالحمید در این سخنان خواسته است که شرط التزام عملی به اسلام، در احراز صلاحیتها لحاظ نشود؛ وی میگوید کسی اسلام آورد، با عمل نکردن به دستورات دینی، فاسق شده و از اسلام بیرون نمیرود. از نگاه او نباید در گزینش مسئولین سخت گرفته شود و فقط تخصص داشتن کفایت میکند.
با اینکه تخصص را در ویژگیهای مسئولین -نمایندگان- ضروری میدانیم، اما بدون التزام آنان به دستورات اسلام، چگونه میتوان به این افراد اعتماد کرد؟ غیر از چند نماینده غیر مسلمان حاضر در مجلس شورای اسلامی،[3] باقی نمایندگان مسلمان بوده و باید به اسلام ملتزم باشند؛ شورای نگهبان برای شرکت نکردن فردی در مراسمات مذهبی و نماز جماعت، کسی را رد صلاحیت نمیکند. کسی که فسق و فجور انجام میدهد و از حرام اجتناب نمیکند، شایستگی مدیریت ندارد و قطعاً خطر او بیش از غیر متخصص است؛ چون ضرر زدن به مسلمانان، از او بعید نیست. عدم التزام امام جماعت به اسلام اگر در خفا صورت گیرد، ضرری به نمازگزاران نمیزند و آنان که خبر از عدم عدالت امام جماعت ندارند، نمازشان صحیح است؛ ولی چنین فرضی در یک نماینده، تأثیر کلانی بر جامعه اسلامی دارد.
البته خطای فردی پس از تأیید صلاحیت، دلیل نمیشود که به گزینشگران ایراد وارد شود؛ زیرا تأیید صلاحیت، به معنای صالح بودن این افراد است، نه اینکه آنان معصوم بوده و در آینده نیز خطا نمیکنند. اشکال عبدالحمید به اینکه عدهای از خلافکاران افرادی هستند که از گزینشها عبور کرده و تأیید شدهاند، میرساند که لازم است مرجعی برای تأیید صلاحیتها وجود داشته باشد و دقیقتر بررسی کنند؛ نه اینکه چون اختلاس کنندهها قبلاً تأیید صلاحیت شدهاند، پس در تأیید صلاحیتها تسامح بیشتر گردد. این استدلال کاملاً غیر منطقی بوده و نشان میدهد، سخنان عبدالحمید از روی مخالفت با نظام است، نه بر مبنای سخنان علمی و منطقی.
در کشورهای دیگر نیز مرجعی وجود دارد که شرایط قانونی را در مورد داوطلبین سنجیده و افرادی را که میتوانند به عنوان کاندیدا در انتخابات شرکت کنند، معرفی میکند و در هیچ نظامی، این امر بدون ضابطه نیست. به نظر در این انتخابات که حدود ۷۳ درصد از داوطلبان تأیید شدهاند و تقریباً همین نسبت از داوطلبان اهل سنت پذیرفته شدهاند، سخنان عبدالحمید بدون وجه و در ادامه مخالفتهای قبلی او است.
پینوشت:
[1]. سخنان عبدالحمید در 27 بهمن 1402.
[2]. همان.
[3]. اصل شصت و چهارم قانون اساسی: ... زرتشتیان و كلیمیان هر كدام یك نماینده و مسیحیان آشوری و كلدانی مجموعاً یك نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر كدام یك نماینده انتخاب میكنند.
افزودن نظر جدید