رابطه امام کاظم(ع) با بشر حافی

  • 1403/04/31 - 09:00
متصوفه تلاش داشته‌اند برای کسب مشروعیت دینی در جامعه شیعی، بزرگان خود را جزء مرتبطین حضرات معصومین علیهم‌السلام نشان دهند، در صورتی که با اندک پژوهشی، نادرستی سخن آنها روشن خواهد شد.
امام کاظم(ع)

.

 پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متصوفه در زمان‌های مختلف تلاش کرده‌اند که حضرات معصومین علیهم‌السلام را از طرف‌داران آموزه‌های خود جلوه داده و بزرگان خویش را منسوب به حضرات معصومین علیهم‌السلام کنند و با همین شیوه در جامعه شیعی نفوذ کنند.

معصوم علیشاه در همین راستا تلاش کرده است که با داستانی بین امام کاظم علیه‌السلام و صوفیه پیوند داده و نقل کرده است که توبه بشر حافی به دست امام کاظم علیه‌السلام بوده و دراین‌رابطه می‌نویسد: «گفته‌اند که در ملاقاتی با امام موسی کاظم علیه‌السلام، توبه کرد و چون در آن هنگام پابرهنه بود، به احترام این ملاقات هرگز پای‌افزار نپوشید و ازاین‌رو حافی لقب یافت. خود او درباره لقبش گفته است: آن روز که با خدا آشتی کردم، پای‌ برهنه بودم و اکنون شرم دارم که کفش در پای کنم. بعلاوه زمین بساط حق است و روا نیست که بر بساط او با کفش گام بردارم». [1]

باید توجه کرد محققینی که در زمینه ارتباط تصوف و امام کاظم علیه‌السلام مقاله نوشته‌اند، به این نکته اعتراف کرده‌اند داستان‌هایی که در این زمینه نقل شده، قابل‌ اثبات نیستند؛ زیرا در منابع متقدم صوفیه به آنها اشاره نشده است. محمد سوری در مقاله خویش به این نکته که این داستان در منابع متقدم ذکر نشده، اشاره کرده و می‌نویسد: «در کتاب‌های کهن عرفان و تصوف درباره ارتباط سه تن از مشایخ صوفیه (شقیق بلخی و معروف کرخی و بشر حافی با امام کاظم علیه‌السلام مطلقاً ذکری به میان نیامده است». [2]

همچنین حامد الگار در مورد اعتبار داستان توبه بشر حافی به دست امام کاظم علیه‌السلام که در منابع متأخر نقل شده می‌نویسد: «حکایت توبه بشر حافی به دست امام موسی کاظم علیه‌السلام فقط در چند منبع آمده و در هیچ یک از آنها سند آن ذکر نشده است... خلاصه سخن این که هنوز هم تاریخی بودن حکایاتی که به وجود پیوندی میان سه صوفی یاد شده و امام موسی کاظم علیه‌السلام دلالت دارد ثابت نشده است». [3] ایشان در نوشته خویش به نکاتی همچون بی سند بودن این داستان در منابع متأخر اشاره کرده و در نهایت بیان کرده که این داستان از حیث تاریخی قابل‌ اثبات نیست.

اشکال دیگر در پذیرش داستان توبه بشر حافی به دست امام کاظم علیه‌السلام این است که منابع متقدم صوفیه همچون کشف‌المحجوب، داستان دیگری برای توبه‌ بشر حافی نقل کرده که در آن داستان بشر حافی با دیدن تکه کاغذی که نام خداوند بر روی آن نوشته شده متحول گشته و به این گونه وارد وادی تصوف گشته است. جناب هجویری در کتاب کشف‌المحجوب نحوه توبه بشر حافی را این گونه نقل کرده که «بشر حافی در بغداد به لهو و لعب روزگار می‌گذراند، اما روزی کاغذ پاره‌ای را که اسم خداوند بر آن نوشته شده بود، از سر راه برداشت و آن را پاک و خوشبو کرد؛ همان شب در خواب به او گفته شد که چون نام خدا را از زمین برداشتی و معطر ساختی، خداوند نیز تو را در دنیا و آخرت نیکنام می‌سازد و همین خواب سبب توبه او شد». [4]

 در نتیجه باید توجه کرد که با وجود دلائل متعدد، نمی‌توان داستان مشهوری که در مورد توبه بِشر حافی توسط امام کاظم علیه‌السلام است و در آثار بعضی بزرگان ما نیز وارد شده را پذیرفت؛ زیرا در منابع متقدم صوفیانه داستان توبه بِشر حافی را به‌ گونه‌ای نقل کرده‌اند که هیچ‌گونه ارتباطی به امام کاظم علیه‌السلام ندارد.

 پی‌نوشت:
[1]. محمد معصوم بن زین‌العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۱۸۴- ۱۸۵، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۸)
[2]. سوری، محمد، واکاوی متون زهد و بررسی ارتباط مشایخ صوفیه با امام کاظم، فصلنامه تاریخ اسلام، سال چهاردهم، ش اول، بهار، ۱۳۹۲ ش، شماره ۵۳، ص ۱۵۹.
[3]. حامد الگار، آذرمیدخت، مشایخ فریدنی، امام موسی کاظم (ع) و اخبار اهل تصوف، معارف ۱۳۷۲ شماره ۲۹ و ۳۰.
[4]. علی بن عثمان هجویری، کشف‌المحجوب، ج۱، ص۱۳۱، چاپ و ژوکوفسکی، لنین‌گراد ۱۹۲۶، چاپ افست تهران ۱۳۵۸ ش.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.