رابطه امام کاظم (ع ) با شقیق بلخی (قسمت دوم)

  • 1402/12/20 - 00:48
بعضی از عالمان شیعی دارای گرایشات صوفیانه، در آثارشان، شقیق بلخی را شاگرد امام کاظم (ع) دانسته‌اند؛ این در حالی است که هیچ گونه دلیلی بر مدعای خویش نداشته و فقط طبق داستانی که ضعفش آشکار است، شقیق دیدار مختصری با امام کاظم (ع) داشته و در آن، قرینه‌ای بر استفاده معنوی از آن امام وجود ندارد.
امام کاظم(ع)

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ متصوفه تلاش کرده‌اند برای کسب وجاهت در بین جامعه دینی، بزرگان خویش را از شاگردان حضرات معصومین علیهم‌السلام معرفی کنند. یکی از اقداماتی که آنان در این راستا انجام داده‌اند، نقل داستانی از دیدار شقیق بلخی با امام کاظم علیه‌السلام بوده است که شقیق می‌گوید: «در سال ۱۹۴ قمری، به قصد حج بیرون شدم و در منزل قادسیه، به جماعت حُجّاج که با سر و وضع گوناگون رهسپار خانه خدا بودند، نگاه می‌کردم. در این اثناء، جوانی زیبا و باریک‌اندام و گندم‌گون دیدم که لباسی پشمینه به تن داشته و در طول راه، اسباب زحمت دیگران بود. به طرف وی رفتم تا او را توبیخ و سرزنش کنم؛ چون نزدیک شدم، فرمود: یا شقیق! «اِنَّ بَعضَ الظَّنِ اِثمٌ»؛ ... من تعجب کردم و گفتم این شخص، بنده صالحی است که اسم مرا بر زبان آورد و از سرّ قلبی من خبر داد. باید پیش او بروم و از سوءظنی که در حق وی کرده بودم، حلالیت بطلبم؛ ولی دیگر او را ندیدم تا در منزل وادی فضه، او را در حال نماز دیدم. منتظر بودم که بعد از نمازش پیش او رفته و از او حلالیت بطلبم؛ به مجرد اتمام نماز، رو به من کرد و فرمود: یا شقیق! «و انی لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحاً ثم اهتدی». پس بلند شد و از من دور شد، من خیال کردم این شخص از ابدال است که دومرتبه از سرّ درونی من خبر داد. بار دیگر او را در منزل ابواء دیدم که در کنار چاهی ایستاده است، ظرف کوچکی که در دست داشت، به چاه افتاد؛ پس به گوشه چشم، نظر به سوی آسمان کرد و چیزی فرمود».

شقیق می‌گوید: «به خدا قسم! دیدم که آب چاه بالا آمد تا به سر چاه رسید و همان ظرف نیز روی آب بود؛ آن شخص ظرف را برداشته و وضو گرفت و چهار رکعت نماز خواند و به طرف ظرف ریگی رفت. با کف دست خود، از آن ریگ، توی آن ظرف ریخته و حرکت داده و می‌خورد. نزد وی رفتم؛ بعد از سلام، بقیه آن آب را خواستم. فرمود: ای شقیق! همیشه نعمت‌های خداوندی به من، در ظاهر و باطن متواتر است؛ درباره خدای خود، خوش‌گمان باش. پس از آن، آن ظرف را به من داد و خوردم، دیدم که مغز بادام مخلوط به شکر است که در تمامی عمرم طعامی لذیذتر از آن نخورده بودم. دیگربار آن شخص را تا مکه ندیدم و سؤال کردم که او کیست؟ گفتند: که او موسی بن جعفر علیهماالسلام است».[1]

بعضی از عالمان شیعه که دارای گرایشات صوفیانه بوده‌اند، شقیق بلخی را شاگرد امام کاظم علیه‌السلام دانسته و قائل شده‌اند که شقیق بلخی از حضرت استفاده‌های معنوی کرده است. سید حیدر آملی در کتاب جامع الاسرار[2]، ظاهرا اولین شخص از علمای شیعی است که به استفاده معنوی شقیق از امام کاظم علیه‌السلام  قائل شده و حدود صد سال بعد از آملى، ابن ابى جمهور احسائى(م1496)[3]  و بعدها محمد معصوم شیرازى، معروف به «معصوم علیشاه»[4] تلاش کرده اند اثبات کنند که  شقیق بلخى از دست امام موسى کاظم علیه‌السلام  خرقه پوشیده است و بدین ترتیب شقیق را در زمره مریدان امام علیه‌السلام  مى‌‏دانند.

باید توجه کرد که یک گزارش در مورد ارتباط شقیق بلخی با امام کاظم علیه‌السلام که در منابع متأخر نقل شده و بر فرض که با وجود ضعف‌های در این گزارش از آنها اغماض کرده و آن گزارش را بپذیریم؛ این گزارش حاکی از دیدار آن دو در مراسم حج بوده و در این داستان به استفاده معنوی از امام کاظم علیه‌السلام  اشاره نشده است. حامد الگار در مقاله خویش به این حقیقت اشاره کرده که: «ناگفته نماند که در هیچ یک از آثار یاد شده از ملاقات دیگر میان شقیق و امام موسى‏ کاظم علیه‌السلام و این که بر اثر سه صحبتى که شقیق در راه مکّه با امام داشته تجربه باطنى به او دست داده، ذکرى نشده است».[5] پس ادعای شاگردی و خرقه‌ گرفتن شقیق از امام کاظم علیه‌السلام که از جانب معصوم علیشاه و... بیان شده؛ مدعایی بدون دلیل است و نمی‌توان سخن آنها را پذیرفت.

پی‌نوشت:
[1] معصوم علیشاه، طرائق‌الحقائق، ج۲، ص۱۷۱- ۱۷۲.
[2]. سید حیدر آملی، جامع الأسرار و منبع الأنوار، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی، تهران، چاپ اول، ۱۳۶۸ هـ.ش، ص۲۲۴.
[3]. نقل از طرائق‌الحقائق، ج۲، ص۳۱۰.
[4]. معصوم علیشاه، طرائق الحقائق، ج۲، ص۱۷۳.
[5]. امام موسی کاظم (ع) و اخبار اهل تصوف، حامد الگار، آذرمیدخت، مشایخ فریدنی، معارف، ۱۳۷۲، شماره ۲۹ و ۳۰.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.