نقش حلاج در انحرافات بعضی از بزرگان امامیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بزرگان تصوف بر اساس رفتار غلط و اشتباهی که داشته اند، موجبات انحراف بسیاری از مردم را فراهم ساخته اند. این گونه نیست که تنها افرادی ساده و کم سواد فریفته ی این دجال های هزار رنگ شود؛ بلکه در طول تاریخ مشاهده می شود که بزرگانی از شیعه که مدت های زیادی را با معصومین علیهم السلام حشر و نشر داشته و به خدمت ایشان مشغول بوده اند، فریب دیو دغل صوفیه گردیده و از راه و صراط مستقیم منحرف شده و به واسطه ی لعن و نفرین معصوم علیه السلام به اعماق دوزخ سقوط کرده اند!
حسین بن منصور حلاج، بزرگ صوفی معروف که خود بواسطه ی اعمال زشت و ادعاهای ناروا ملعون لسان امام زمان ارواحنا فداه قرار گرفت، باعث و بانی انحرافات بزرگانی چون محمّد بن علی شلمغانی گردید.
شلمغانی از یاران و نزدیکان امام حسن عسکری علیه السلام بود و در اول کار خود، انحرافی نداشت و بلکه از فقهای بزرگ و اعاظم شیعه به شمار میرفت. اما پس از شهادت امام یازدهم علیه السلام، انتظار نیابت خاصه از مولا حجت بن الحسن ارواحنا فداه داشت و وقتی نیابت به حسین بن روح واگذار شد، آتش خبیث حسد در او زبانه گرفت و کارشکنی و ضدیت بر ضد حسین بن روح را شروع کرد. وی با ساخت جملات و سخنانی نامربوط، آن ها را به حسین بن روح و دیگر نایبان نسبت میداد[1] و به مخاطبین گوشزد می کرد که این سخنان و پیام ها سری است و مبادا جایی نقل گردد!
الگوی شلمغانی در این انحراف بزرگ افرادی چون حلاج بوده اند که با ادعای نیابت خاصه از طرف ولی عصر عجل الله فرجه الشریف و بعد ادعاهای بزرگ تر، کافر گردیده و لعن آن حضرت را به جان خریدند! مرحوم شیخ طبرسی در کتاب احتجاج خود آورده: توقیع از طرف حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه الشریف ظاهر شد، بر دست جناب حسین بن روح که از جمله سفرا و نواب خاص آن حضرت بود، به لعن جماعتی که یکی از آنان حسین بن منصور حلاج بود.[2]
امثال حلاج ها و شلمغانی ها چنان در روحیه و افکار مردم تاثیر می گذارند که ترک عقاید و روش های ایشان بسیار مشکل خواهد بود. مردم پس از صدور لعن شلمغانی، نزد حسین بن روح رحمه الله آمده و گفتند: «خانههای ما از آثار شلمغانی انباشته است؛ چه کنیم؟» ایشان فرمود: «نظر من، درباره کتابهای او همان چیزی است که امام عسکری علیه السلام درباره کتابهای بنی فضال فرمود: "اعتقادات آنان را کنار گذارید و آنچه نقل کردهاند، بپذیرید.»[3]
حسین بن روح رحمه الله نائب خاص امام زمان در شأن شلمغانی و تاثیر پذیری وی از حلاج می فرماید: این حرف ها (که از شلمغانی صادر گردیده) کفر و الحاد است که این مرد ملعون(شلمغانی) در دلهای این مردم وارد نموده تا از این راه بتواند بگوید خدا او را برگزیده و در وی حلول کرده است!... او می خواهد به قول حلاج علیه العنه معتقد شود.[4]
در مورد حلاج نیز یکی از کسانی که فتوی به قتل وی داد و به خط مبارک خود نوشت که او واجب القتل است حسین بن روح وکیل و نماینده خاص امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف بود و علمای بزرگ شیعه که معاصر حلاج بودند یعنی ابو سهل نوبختی و علی بن بابویه و مرحوم شیخ صدوق و قطب راوندی رحمة الله علیهم چهار تن از پیشوایان شیعه، حلاج را ساحر و ملعون و مطرود خدا و رسول و امام علیه السلام دانستند و فتوی به قتل حلاج دادند. شیخ طوسی رحمة الله می فرماید: حلاج ساحر بوده و به دروغ ادعای وکالت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نموده است.[5]
منابع:
1- نعمت الله صفری فروشانی، غالیان، ص136
2- احتجاج مرحوم طبرسی ج ۲ ص ۲۸۹
3- شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص387
4- الغیبه، ص 403 حدیث 378
5- تحفه قدسی، ترجمه غیبت شیخ طوسی رحمه الله ص ۳۱۶
دیدگاهها
hasan
1392/09/07 - 01:20
لینک ثابت
اولن هنوز قیامت برپا نشده که
پاسخ
1392/12/01 - 11:19
لینک ثابت
سلام اینطور که شما میگی نظر
aseman
1392/09/10 - 23:48
لینک ثابت
اولاً سلام!
افزودن نظر جدید