انتساب مدعی یمانی به امام حسن عسکری(ع) (قسمت اول)
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شگردهای حاکمان و فرقهها برای ایجاد مقبولیت و وجاهت اجتماعی در جامعه شیعی، تلاش برای اثبات انتساب خویش به خاندان اهلبیت علیهمالسلام است.
یکی از کانالهای مرتبط با جریان انحرافی احمداسماعیل بصری، مطلبی از فیسبوک او نقل کرده که وجه تسمیه احمد به لقب «احمدالحسن»، انتسابش به امام حسن عسکری علیهالسلام است: «در ارتباط با من، بهطور مشخص به جدّم حسن عسکری صلوات اللهعليه منتسب هستم، در پاسخ به کسانیکه نسب او را انکار نمودند».[1]
احمداسماعیل بصری یکی از افرادی است که برای اغراض نفسانی، تلاش کرده تا خود را به شیوههای مختلف، جزء سادات و منتسب به خاندان اهلبیت و از نوادگان امام زمان علیهمالسلام معرفی کند؛ یکی از این شیوههای او برای این انتساب، استفاده از روایات است. ادعای او در انتسابش به امام حسن عسکری علیهالسلام، اشاره به روایت مفضل بن عمر از امام صادق علیهالسلام دارد که در مورد حجة بن الحسن عسکری عجلاللهتعالیفرجه میفرماید: «يَا مَعَاشِرَ الْخَلَائِقِ هَذَا مَهْدِيُّ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يُسَمِّيهِ بِاسْمِ جَدِّهِ رَسُولِ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ يُكَنِّيهِ بِكُنْيَتِهِ وَ يَنْسُبُهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ الْحَادِيَ عَشَر»؛[2] «اى مردم عالم! اين مهدى آل محمد است و او را به نام و كنيه جدش پيغمبر صلّىاللَّهعليهوآله میخواند و به پدرش حسن عليهالسلام امام يازدهم تا حسين بن على صلواتاللَّهعليهم اجمعين نسبت میدهد».
این روایت برای اولین بار در کتاب الهدایةالکبری حسين بن حمدان خصيبی (قرن 4) روایت شده است؛ منابع بعدی همچون کتاب مختصر البصائر حسن بن سليمان حلی (قرن 8 ق)، بعد از او حلية الأبرار سيدهاشم بحرانى (1107ق)، بحارالأنوار علامه مجلسى (1110 ق) و رياض الأبرار نعمتالله جزائرى نقل شده است؛ باید دقت کرد که همه منابع یاد شده، روایت را از الهدایة الکبری نقل کردهاند.
در این مقاله، حدیث مفضل بن عمر از حیث منبع شناسی و سندشناسی مورد کنکاش و بررسی قرار گرفته تا میزان اعتبار این حدیث مشخص شود.
منبع شناسی:
نویسنده الهدایةالکبری از طرف رجالیون شیعه (همچون ابن غضائری و نجاشی) تضعیف شده است؛ نجاشی به عنوان یکی از رجالیون شیعه از او با عنوان «کان فاسد المذهب» یاد کرده و سپس به ذکر نام چهار کتاب از او پرداخته است.[3]
یکی از محققین معاصر[4]، برای اثبات و تایید نظرات ابن غضائری و نجاشی در مورد خصیبی و کتاب الهدایةالکبری، مطالبی از متن کتاب مذکور بیان کرده؛[5] که نشاندهنده ناسازگاری روایات این منبع با معارف اهلبیت علیهمالسلام است.
اینگونه مطالب میتواند، قرائنی بر بیاعتباری بعضی از احادیث این کتاب باشد؛ زیرا متفرداتِ[6] کتاب الهدایةالکبری، به خاطر تضعیفات رجالیون نسبت به مؤلف کتاب و مطالب مخالف مبانی امامیه، نزد محققین بیاعتبار بوده و در مباحث علمی نمیتوان به آنها استناد کرد.
سند شناسی:
طبق بررسیهای بعضی از محققین، سند این روایت نیز بسیار ضعیف است و تمام راویان این حدیث، از سوی رجالیون شیعه تضعیف شدهاند؛ این محققین درباره اعتبار سندی این روایت مینویسند: «روایت مُفَضّل بن عَمر، به لحاظ بررسی وثاقت، راویان ضعیف ارزیابی میشود؛ هیچ یک از راویان این روایت به غیر از مُفَضّل بن عَمر توثیق نشده است؛ یعنی راویان سلسله سند یا ضعیف و مورد قدح (سرزنش و مذمت) علمای رجال هستند یا اینکه مجهولاند».[7]
در نتیجه باید توجه کرد این روایتی که احمداسماعیل بصری استفاده کرده که خویش را به امام عصر و در مرحله بعد به امام حسن عسکری علیهماالسلام منسوب کند و خود را به واسطه آن احمدالحسن نامیده است، از حیث منبع و سند حدیث، بسیار ضعیف است و در مباحث علمی نمیتوان به چنین روایتی -که از متفردات کتاب «الهدایةالکبری» است- عمل کرد و امثال این روایات نمیتواند مُعرّف شخصیتی باشد.
پینوشت:
[1]. صفحه فیسبوک احمد اسماعیل، 2016/07/03.
[2]. خصيبى، حسين بن حمدان، الهداية الكبرى،البلاغ، بيروت، 1419 ق، ص397.
[3]. النجاشي، أبو العبّاس، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الإسلامی، ج 1 ص 67.
[4]. صفری فروشانی، نعمتالله، حسین بن حمدان خصیبی و کتاب الهدایة الکبری، طلوع، زمستان 1384، شماره 16، ص19.
[5]. مطالبی همچون دفاع از شخصیتهای غالی، معلومالحال و مذموم نزد امامیه همچون ابوالخطاب و عمربن فرات و نیز ابداع یا ترویج مسئله بابیت و بالا بردن جایگاه آن تا مقام امامت و غلو در معرفی ابواب.
[6]. به حديثى كه تنها يكى از منابع حدیثی آن را نقل كرده باشد، متفرد گويند.
[7]. رضا نژاد، عزالدین . فلاح علی آباد، محمد علی ، انتظار موعود،مقاله تحلیل و بررسی شاخصه ها و ترفندهای بهائیت در ادعای پیشگویی زمان ظهور در روایت مفضل بن عمر، پانزدهم شماره ۴۹ ، تابستان ۱۳۹۴، ص111.
افزودن نظر جدید